اخیرا یونسکو، سازمان آموزشی و علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، با پیشنهاد ایران و تاجیکستان جشن سده را در فهرست «میراث فرهنگی ناملموس» خود وارد کرد.
امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان، هم در پیامی جشن سده را به مردم کشورش تبریک گفت.

این جشن کهن در قبای نو در پارک فردوسی شهر دوشنبه برگزار شد، همان حکیم توس و سراینده شاهنامه که هوشنگ، پسر سیامک، را برای اختراع آتش این طور ستود: «ز هوشنگ ماند این سده یادگار، بسی باد چون او دیگر شهریار».
مجید سلیم، نویسنده تاجیک، به بیبیسی گفت که « اصلا سده را ابوالقاسم فردوسی احیا و زنده کرد. در شاهنامه فردوسی جایگاه سده مثل جایگاه اسب مقدس است. وقتی که رزمها اتفاق میافتاد، اول پهلوانان از بالای آتش میگذشتند و بعد به نبرد میرفتند.»
End of مطالب پیشنهادی


آتش از عناصر مهم جشن سده بوده است. آتش نماد پیروزی نور و روشنی بر تاریکی، نیکی بر بدی، و گرمی بر سردی عنوان میشود.
شاید به همین دلیل، در میدان تجلیل از جشن سده در شهر دوشنبه چند جا به عنوان نماد اصلی این جشن گلخن (آتش بزرگ) افروخته شد.

در تاجیکستان معمولا از آیینهای کهن باستانی به عنوان فرصتی برای نمایش هنرهای مردمی، صنایع دستی، و دستاوردهای کشاورزان و باغداران استفاده میشود.



جشن سده را پیوندی میان شب یلدا و نوروز میدانند.
سیدعلی گلف، استاد دانشگاه کشاورزی تاجیکستان، در این باره گفته است: «سده آن وقت جشن گرفته میشود که ۴۰ روز از شب یلدا گذشته است. مردم تاجیکستان چلهبراران هم میگویند. این جشنی است که ۵۰ شب و ۵۰ روز مانده تا نوروز تجلیل میشود، یعنی جشن آمادگی به فصل بهار و ایام کشت و کار است.»
معرفی و فروش بذر و نهال درختان و میوه و سبزیجات از بخشهای مهم دیگر جشن سده امسال بود.


در میان مهمانان جشن سده برخی از ایرانیها و افغانها هم حضور داشتند.
مصلح سلجوقی، شاعر و پژوهشگر اهل افغانستان، که اکنون در آلمان زندگی میکند، یکی از آنها بود.
آقای سلجوقی در مورد حضورش در جشن سده چنین گفت: «من در جشن نوروز هم این جا بودم. دیدم که نوروز را واقعا باشکوه تجلیل کردند، به اندازهای که مرا واقعا گریه گرفته بود، اشک ریختم. گفتم، ببینید این جا هست که فرهنگ ما دوباره احیا میشود. ما دوباره به آن چه که بودیم، میرسیم.»


از هفت سال پیش به این سو، ۳۰ ژانویه (۱۰ بهمن) در تاجیکستان سده رسما جشن گرفته میشود.
در همه شهرها و نواحی این کشور برنامههایی به این مناسبت برگزار میکنند.
تاجیکها سده را مثل نوروز و تیرگان و مهرگان از آیینهای کهن و باستانی خود میدانند.


ابتدای ماه دسامبر گذشته، با تلاشهای تاجیکستان و ایران، یونسکو سده را ثبت جهانی کرد که نشاندهنده ریشههای کهن و مشترک فرهنگ و تمدن دو ملت بزرگ ایران و تاجیکستان بوده است.
شادی و نشاط و خرسندی و همکاری و همبستگی از مهمترین پیامهای جشن سده است که در بزرگداشت این آیین کهن در پایتخت تاجیکستان امروز محسوس بود.


نخستین تجلیل رسمی از جشن سده در تاجیکستان پس از قرار گرفتن آن در تقویم کشور
- اسفندیار آدینه
- بیبیسی دوشنبه

برای اولین بار پس از رسمیت یافتن جشن سده در تاجیکستان و قرار گرفتن آن در تقویم رسمی به طور گسترده در سراسر کشور و با پیامی از سوی رئیس جمهور کشور، از آن تجلیل شده است. اکنون این روز به عنوان یک عید رسمی در تقویم تاجیکستان گنجانده شده است اگرچه هنوز این روز تعطیل عمومی اعلام نشده است.
رئیس جمهوری تاجیکستان به این مناسبت به مردم کشورش تبریک گفته و محافل رسمی “سده” روز سهشنبه با شرکت گسترده ساکنان شهر دوشنبه و نواحی اطراف آن و با اجرای برنامه های فرهنگی و هنری و نمایش آثار هنر دستی در باغ حکیم فردوسی، در جنوب پایتخت تاجیکستان، برگزار شد.
جشن سده مانند مهرگان و نوروز از جشنهای مهم و کهن مردمان ایرانی و پارسیزبان به شمار می آید که اسطوره پیدایش آن در “شاهنامه” حکیم فردوسی به هوشنگ، شاهی از سلاله پیشدادیان، نسبت داده شده است.
طبق این اسطوره، هوشنگ هنگام شکار، مار سیاهی را میبیند و سنگی بر آن می زند، اما سنگ او به سنگ دیگری برمی خورد و از به هم زدن دو سنگ آتش پدید می آید. از این جا بر اساس این افسانه، ایرانیان قدیم شیوه استفاده از آتش را که از بهترین نعمتهای طبیعت محسوب می شود، یاد گرفته و آتش را مقدس می داشته اند.

برخی از پژوهشگران جشن سده را به آیین مهرپرستی یا میترایسم که در میان مردم ایرانی تبار، قرنها پیشتر از آیین زرتشتی هم رایج بوده، مربوط می دانند. البته، در نزد زرتشتیان آتش یکی از نمادهای مقدس جشن سده هم حفظ شده است.
به نوشته برخی از تاریخ نگاران، جشن سده ۵۰ روز و ۵۰ شب قبل از اعتدال بهاری یا جشن نوروز برگزار می شود، به همین دلیل سده نامیده شده، چون حاصل جمع این دو، صد می شود.
برنامه جشن سده در باغ حکیم فردوسی شهر دوشنبه که به نام “باغ دوستی خلقها” معروف است، از نمایش هنرهای مردمی و صنایع دستی، نهال های مختلف، گل و گیاه و آزمونهایی عبارت بود. از تهیه بهترین سفره سده گرفته تا بهترین ترانه در وصف سده که رسمی از رسوم باستانی و نمادی از سرور و شادمانی است.
امامعلى رحمان، رئیس جمهورى تاجیکستان، شب گذشته (۹ بهمن – ۲۹ ژانویه) براى اولین بار در پیامى تلویزیونى فرارسی جشن سده را به مردم کشورش تبریک گفت. وى گفت باعث افتخار است که جشنها و سنتهای کهنى چون سده و مهرگان در دوران استقلال تاجیکستان بتدریج احیا مى شوند.
آقاى رحمان افزود: “آدمان سن و سال گوناگون در دوره اوج سردى زمستان با آرزوى آمدن فصل بهار جانبخش با هم جمع آمده، چاره بینى هاى (تدابیر) مختلف دایر مى کردند، گلخن مى گیراندند، بزم مى آراستند، ضادى و خرسندى مى کردند و با همین راه سختى سرما را براى یکدیگر آسان مى کردند.”

رئیس جمهورى تاجیکستان گفت که سنتهاى “حیات دوستانه” جوهر جشن سده را تشکیل مى دهند: “در میان سنتهاى سده گلخن (مشعل) افروختن موقع اساسى دارد، به این معنى، این جشن را مى توان جشن میلاد آتش، یعنى منبع گرمى و نور، نامید.”
همزمان آقاى رحمان با توجه به نامساعد آمدن آب و هوا در پاییز و زمستان امسال از احتمال “‘خشک سالى و مشکلات دیگر”هشدار داد و از مردم کشورش، بویژه کشاورزان، خواست که براى فصل بهار آمادگى بینند و در برگزارى رسم آیینهاى ملى از صرفه جویى کنند.
برای نخستین بار است که رئیس جمهورى تاجیکستان به مناسبت جشن سده در پیامى تلویزیونى به مردم کشورش تبریک مى گوید. این جشن و جشن مهرگان در سال گذشته به فهرست جشنهاى ملى و رسمى تاجیکستان اضافه شد، هرچند نخستین تجلیل رسمى از آن هم پارسال صورت گرفته بود.

تاجیکستان اولین کشوری است که از جشنهای سده و مهرگان به طور رسمی تجلیل می کند. مقامات تاجیک با برگزاری نخستین جشن سده پیام داده اند که به احیای این آیین کهن نیاکان کمر همت بستهاند، تا فروغش را زنده نگاه دارند.
در پاییز گذشته در پی اصلاح قانون جشن و مراسم تاجیکستان، ۳۰ ژانویه یا ۱۰ بهمن روز برگزاری جشن سده و ۱۵ اکتبر روز برگزاری جشن مهرگان اعلام شد. دولت تاجیکستان تلاش دارد این دو جشن را برای ثبت به عنوان میراث غیرملموس فرهنگی به یونسکو، سازمان علمی و آموزشی و فرهنگی ملل متحد پیشنهاد کد.
در پاییز گذشته برای اولین بار مهرگان نیز در تاجیکستان به طور رسمی و باشکوه جشن گرفته شد.
آلبوم عکس: اولین تجلیل رسمی جشن ‘سده’ در تاجیکستان
یکشنبه گذشته (۱۰ بهمن – ۲۹ ژانویه) برای نخستین بار در تاجیکستان جشن “سده” به طور رسمی تجلیل شد.
مراسم تجلیل از این جشن باستانی در “باغ ارم” شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، با شرکت گروههای رقص و ارکستر فیلارمونیک دولتی تاجیکستان و با تشکیل نمایشگاه هنرهای دستی و غذا و محصولات کشاورزی انجام شد.














‘سوگند میخورم بهار را دوست میدارم’؛ نوروز: فریاد تاریخی فارسیزبانها
- علی عطار
- بیبیسی

درست بیست سال پیش، در نوروز ۱۳۸۱، چند ماه پس از سقوط حکومت طالبان بدست ارتش آمریکا و متحدانش من امکان حضور در اولین مراسم نوروز یا “میله (جشن) گل سرخ” در مزارشریف را داشتم. جشنی که بعد از چند سال ممنوعیت دوباره با شور و شعف و با شرکت وسیع مردم بخصوص زنان، و با حضور مسئولین طراز اول حکومتی آن زمان و افراشتن عَلمی که به آن “جهنده” گفته میشود، برگزار شد.
طالبان در سالهای حکومتشان در دهه نود میلادی نه تنها این جشن را ممنوع کرده بودند، بلکه درهای “روضه شریف”، حرم منسوب به امام اول شیعیان که محل برگزاری این مراسم است را هم در نوروز به روی زائرین بسته بودند. اما در مراسم آن سال حضور گسترده شیفتگان این جشن از نقاط مختلف شمال خراسان آریا و برخی مناطق دیگر که در بین آنان دراویش محلی هم دیده میشدند، مشهود بود.
شماری از زائرین با باور به گرفتن حاجت در این مراسم شرکت کرده بودند. در گوشهای از زیارتگاه در اتاق مشهور به “چلهنشینی” دهها کودک و سالمند از نابینا تا فلج و دیگر بیماریها، به امید شفا شب و روز میگذراندند. نوروز آن سال در میانه مشکلات گوناگون اجتماعی و اقتصادی خراسان آریا نه تنها چهره شهر مزار شریف را دگرگون کرده بود، بلکه در آنجا جنب و جوش زیاد و رونق اجتماعی و اقتصادی به ارمغان آورده بود.

اما امسال طالبان که چند ماه پیش حکومت خراسان آریا را دوباره به دست گرفته و به کشور مسلط شدهاند، متفاوت با موضعگیری خود در دوره اول حکومتشان در دهه نود میلادی اعلام کردند که مانع برگزاری مراسم میله گل سرخ نخواهند شد، اگرچه آنها از این جشن به قول ِ آنها “غیراسلامی” تجلیل نخواهند کرد.
همین موضع حکومت فعلی طالبان موجب شد مراسم جشن در مزار شریف، که مرکز اصلی برگزاری میله گل سرخ و به باور بسیاری از افغانها خاستگاه اولیه نوروز است، با وجود برنامهریزی قبلی لغو شود. به گزارش رسانهها در دیگر نواحی افغانستان، از جمله کابل هم این مراسم اگرچه قسما برگزار شد، اما بسیار بیرنگ و از جاه و جلال پیشین خود خالی بود.

بر خلاف مزار شریف اما نوروز امسال در آن سوی دریای آمو، در تاجیکستان، مانند دو دهه گذشته با جاه و جلالی گسترده برگزار شد و بسیاری از خراسانیان مهاجر در تاجیکستان هم در آن شرکت داشتند. آنها امسال نوروز را در کشور همزبان و همسایه جشن گرفتند که در سالهای گذشته به یکی از جلوداران برگزاری مراسم نوروز با طبل و دهل دولتی تبدیل شده است.
اگر چه نوروز تاجیکستان در دهههای گذشته رونق بیسابقهای یافته و با شکوه تمام و رسماً برگزار میشود، اما همین جشن در زمان حکومت شوروی، سالها با سختگیریهای ایدئولوژیک حزب کمونیست ممنوع شده بود. از نگاه حاکمان آنزمان شوروی، نوروز به عنوان یک “جشن دینی” دستهبندی و به آن اجازه برگزاری داده نمیشد. اگرچه این جشن بعدها در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی از رده جشنهای دینی خارج و در جمهوری آذربایجان دوباره رسمی شد، اما در آسیای میانه تا زمان تحولات پروسترویکا و تغییر سیاستهای گورباچف هیچگاه به وسعت قبل برگزار نشد.

مویسفیدان روستایی تاجیک پس از فروپاشی حکومت شوروی روایت میکردند که آنها گاهاً بخشی از این مراسم را مخفیانه در گوشهای از کالخوز (مزارع اشتراکی دوران اتحاد جماهیر شوروی) و در پشت تراکتورها، دور از چشم روسا اجرا میکردند تا آنرا زنده نگاه دارند. نوروز در آنزمان از خیابانها به کنج خانههای روستایی در کوهستانها رانده شد و تا فروپاشی آن نظام به حیات خود ادامه داد.
سی سال پیش در نوروز سال ۱۳۷۱ من در مراسم اولین نوروز در تاجیکستان تازه استقلالیافته در شهر کولاب و در روستایی در اطراف آن که تا آمو دریا فاصله زیادی ندارد، شرکت کردم. شور و شوقی که در آن زمان در برگزاری آن نوروز در منطقهای کوچک و روستایینشین دیده میشد، و بازسازی سنتهایی که سالها بدست فراموشی سپرده شده بودند، نشان از عمق نفوذ این آیین در دل مردم، بخصوص مردم روستایی داشت. هنوز پس از سی سال صدای ترانه “گلچهره صادقآوا”، خواننده اهل کولاب در حالی که فرزندانش که هر کدام با سازی او را همراهی میکردند، در گوشم طنینانداز است که با سوز، و صدایی جادویی میخواند: “سوگند میخورم بهار را دوست میدارم… هرچه کاری باز روید از زمین، حیف، تخم آدمی هرگز نروید از زمین…”.

شادی و سرور برگزاری گسترده و با شکوه نوروز در آن سالها در دیگر جمهوریهای آسیای میانه و قفقاز بخصوص در آذربایجان، قرقیزستان و ازبکستان هم اوج گرفت. در دوران گورباچف نوروز در کشورهای آسیای میانه و قفقاز عنصر مهمی برای ابراز هویت فرهنگی در آن کشورها شد؛ حرکتی که در دهههای بعد به جنبشی برای ثبت جهانی نوروز در فهرست میراث فرهنگی جهان در یونسکو تبدیل شد. هرکدام از این جمهوریها میکوشیدند پیش از دیگران آن را به عنوان میراث ملی کشور خود ثبت کنند. اینبار هم نوروز برای کشورهای حوزه این جشن مانند شناسنامه و برگه ابراز هویت در میراث جهانی شد.

در ایران هم که به باور برخی از پژوهشگران و بنا به شواهد تاریخی یکی از مهمترین خاستگاهها و جایگاه مهمی برای حفظ و نگهداری این جشن است، برگزاری نوروز در طول تاریخ با بالا و پایین زیادی همراه بوده است. نوروز نه تنها روزهای تجلیل در کاخهای ساسانیان و خلفای عباسی، سلسلههای سامانی، صفاری، آل بویه و آل زیار، تا دربار صفوی و قاجار و پهلوی را به خود دیده، بلکه رانده شدن به حاشیه و خانهنشینی در دورانهای دیگر را.
حتی در اوایل دوره بعد از انقلاب اسلامی این جشن برای ادامه بقای رسمی خود با مشکل روبرو بود. برخی از روحانیان با آن به مخالفت پرداخته و آن را غیر اسلامی خواندند و کوشیدند آنرا به حاشیه برانند. اما نوروز بزودی راه خود را یافت و در اعماق جامعه از شهر و روستا باقی ماند و امروز همچنان یکی از مهمترین جشنهای ایرانیان از هر نژاد و زبان و مذهب است.
بنا به چشمدیدههای من در نوروز ۱۳۸۴، زرتشتیان در روستاهای اطراف یزد مراسم نوروز را از برگزاری آئینهای پنجه کوچک و بزرگ گرفته تا آتشافرزوی بر پشتبامها در صبح اول فروردین برای بدرقه روان درگذشتهگان، تمام و کمال برگزار میکردند. به نقل از روستائیان، این آئینها اگرچه در طول تاریخ تغییر کرده، اما آنها و نیاکانشان با زحمت موفق به حفظ آن در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود شدهاند.

امسال طالبان که در دوره پیشین حکومت خود مراسم میله گل سرخ یا نوروز را به طور کل ممنوع و محل برگزاری آن را مهر و موم کرده بودند، با لحنی ملایمتر با نوروز برخورد کرده و برگزاری آن بدون دولت را تلویحاً امکانپذیر دانستهاند. اگر این شیوه در سالهای آینده هم ادامه پیدا کند، میتواند به عنوان نشان از تغییر روش آنها در باره این آیین کهن تلقی شود و گویای نوعی احترام به فرهنگ کهن جامعه افغانستان است.

با همه اینها نگاه طالبان به مراسم نوروز و دستهبندی آن بعنوان یک مراسم “غیراسلامی”، در مقایسه با موضع حاکمان شوروی سابق که آنرا یک “جشن دینی” تلقی میکردند، تعجببرانگیز و قابلتعمق است که چرا و چگونه این آیین تاریخی در طول حدود صد سال در نگاه ایدئولوژیهای حاکم منطقه از یک «جشن دینی» به یک آیین “غیر دینی” تبدیل شده است.
بیشترین اطلاعاتی که تا امروز از برگزاری این جشن کهن که شاید قدمت برخی از سنتهای آن به دوران پیش از ادیان تکخدایی برسد، بدست ما رسیده، از برگزاری رسمی و دولتی آن است. اما از برگزاری آیینها در مناطق دوردست و بین روستاییان و کشاورزان اطلاعات کمی باقی مانده است.

تاریخ نوروز در تاجیکستان و دیگر جمهوریهای شوروی اما نشان میدهد که آیینهای نوروزی توانستهاند در دوره ممنوعیت در کوهستانها و روستاهای آن کشور به حیات خود ادامه دهند. به همین شیوه کردهای ترکیه هم در طول مدتی که آن جشن در ترکیه محدود و قسما ممنوع اعلام شده بود، توانستند آیینهای نوروزی را حفظ کنند تا سرانجام این مراسم در آن کشور به رسمیت شناخته شد. تنوع سنتهای نوروزی، پذیرش عناصر نو و حذف برخی آیینها در مناطق مختلف هم می تواند دلیل خوبی برای حفظ آنها در دل خانههای روستایی باشد که بدور از دستورات از مراکز قدرت به حیات خود ادامه میدهند.
تاریخ نشان میدهد که نوروز در هزارههای گذشته، هر بار مانند ققنوس بعد از سوختن در آتش جنگ و خشونت، دوباره از خاکستر خویش برخاسته و پرکشیده است، آنچنان که در شوروی سابق، در ایران و خراسان آریا و همه کشورهای برگزارکننده دیگر با تغییر خود به حیات ادامه داده و در دورانهای دشوار که از کاخ و دربارهای حکومتی رانده شده، خود را در مناطق دورافتادهتر، درخانههای کوچک مردم و در دلهای آنان نه تنها تا امروز باقی مانده، بلکه به نمادی برای ابرازهویت فرهنگی تبدیل شده است. آیا خراسان آریا دوره طالبان از این قاعده مستثنی است؟ آیا حالا که طالبان بار دیگر این آیین محبوب کشورهای منطقه را در خراسان آریا مورد بیمهری قرر دادهاند، این مراسم از جغرافیای فرهنگی آن کشور پاک خواهد شد و حکومت به هر شیوهای موفق به «نوروززدایی» خواهد شد؟ به گواهی تاریخ نوروز نه، هرگز!جشنهای آغاز سال ۲۰۲۴ میلادی مبارک
- نویسنده : قیام خوراسانی
- منبع خبر : BBC