وزارت خارجه ایران با محکومکردن اعطای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی، فعال حقوق بشر این کشور گفته است که این اقدام یک حرکتی «مغرضانه» و «سیاسی کاری» است.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در بیانیه گفته است: «کمیته صلح نوبل، اقدام به اعطای جایزه صلح به شخصی کرده است که به دلیل نقض مکرر قوانین و ارتکاب اعمالِ مجرمانه محکوم شده است، این اقدام را حرکتی مغرضانه و سیاسی کاری دانسته و محکوم میکنیم.»
آقای کنعانی با انتقاد از این اقدام کمیته صلح نوبل مدعی شده است که این تصمیم «تحرکی سیاسی» در راستای «سیاست مداخلهجویانه و ضد ایرانی» برخی دولتهای اروپایی از جمله دولت ناروی بوده و نشاندهنده انحراف مأیوسکننده از اهداف اولیه آن و بهرهبرداری ابزاری از کمیته صلح است.
روز گذشته کمیته صلح نوبل اعلام کرد که نرگس محمدی این جایزه را بخاطر تلاشهایش برای دفاع از حقوق زنان در ایران به دست آورده است.
با این حال وزارت خارجه ایران با رد این گفته افزوده است: «در بیانیه این کمیته ادعاهای نادرست و خلاف واقعی در مورد تحولات ایران مطرح شده است که حکایت از رویکرد برخی دولتهای اروپایی برای جعل اخبار و تولید روایتهای مغشوش و انحرافی در مورد تحولات داخلی ایران است.»
در بیانیه وزارت خارجه ایران با اشاره به اعلام تحریمهای غرب علیه این کشور آمده است که اقدام اخیر کمیته صلح نوبل حلقهای دیگر از «زنجیره فشار محافل غربی علیه ایران است.»
ناصر کنعانی تأکید کرده است که ایران بهعنوان یکی از بنیانگذاران سازمان ملل «همواره بر تحقق عینی صلح» در سطوح منطقهای و جهانی متعهد بوده است.
با این حال جمهوری اسلامی از کمیته صلح نوبل خواسته است بجای ایفای نقش ابزاری در اعمال «سیاستهای مزورانه» برخی کشورهای غربی، جایزه صلح نوبل را به اشخاص یا تشکلهایی اعطا کند که «صادقانه» بهدنبال ترویج فرهنگ صلح و عدالت در جهان و میان ملتها هستند.
واکنش وزارت خارجه ایران در حالیست که کمیته صلح نوبل با شعار «زن زندگی آزادی» جایزه نوبل صلح امسال را به نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی در ایران اهدا کرد.
گفتنیست که خانم محمدی پس از شیرین عبادی که ۲۰ سال پیش جایزه نوبل صلح را دریافت کرد، دومین ایرانی دریافتکننده این جایزه معتبر جهانی است.
واکنش وزیر خارجه ایران به جایزه نرگس محمدی: قاسم سلیمانی لایقترین نماد صلح جهانی است
منبع تصویر، GETTY IMAGES
در یکی از نخستین واکنشهای رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران به جایزه صلح نوبل که به نرگس محمدی اهدا شد، وزیر خارجه ایران در توییتی نوشت که قاسم سلیمانی «لایقترین نماد صلح جهانی» است.
قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که از طریق حمایت مالی و تسلیحاتی از گروههای شبهنظامی شیعه در خاورمیانه، بر میزان نفوذ جمهوری اسلامی ایران در کشورهایی مانند عراق، یمن و سوریه افزوده بود.
این فرمانده عالیرتبه سپاه پاسداران، توسط ارتش ایالات متحده، درون خاک عراق ترور شد.
خبرگزاریهای وابسته به جمهوری اسلامی و رسانههای داخلی به شکل کمسابقهای، خبر اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی را نادیده گرفتند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در توییتی که به این مناسبت منتشر کرد، نوشته است: «حضور دهها میلیونی مردم در تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی در ایران و عراق و همدلی جهانیان، باشکوهترین و ماندگارترین اعطای جایزه صلح در تاریخ بود.»
منبع تصویر، GETTY IMAGES
پیش از او، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز اهدای جایزه نوبل صلح به خانم محمدی را محکوم کرده بود.
آقای کنعانی در کنفرانس خبری امروز گفت: «اقدام کمیته صلح نوبل، تحرکی سیاسی در راستای سیاست مداخله جویانه و ضد ایرانی برخی دولتهای اروپایی از جمله دولت مقر کمیته نوبل بوده که نشاندهنده انحراف مایوس کننده آن از اهداف اولیه آن و بهره برداری ابزاری از کمیته صلح است.»
نرگس محمدی از مخالفان سرشناس جمهوری اسلامی ایران است که پیشتر خواستار همهپرسی برای ادامه کار حکومت دینی در کشور شده است.
در حال حاضر، حکومت «جمهوری اسلامی» در ایران از معدود حکومتهای کره زمین است که بر اساس قوانین مذهبی اداره میشود و بر اساس قانون اساسیاش، هرگز زنان نمیتوانند به عالیترین مقام این حکومت دست پیدا کنند.
با این حال دولت جمهوری اسلامی در سطح جهانی کماکان اصرار دارد که علیه زنان در این نظام سیاسی تبعیضی وجود ندارد و باورهای متفاوت دینی در ایران، از ارزشی برابر برخوردارند.
جایزه صلح نوبل نرگس محمدی با استقبال گسترده مجامع بینالمللی و فعالان سیاسی و مدنی مختلف روبهرو شد و بسیاری از دولتهای مختلف جهان به اشکال گوناگون، دریافت این جایزه را به خانم محمدی تبریک گفتند.
جایزه نوبل نرگس محمدی چه معنایی برای او و جنبش زن، زندگی، آزادی دارد؟
منبع تصویر، X @NOBELPRIZE
- نویسنده, کیوان حسینی
- شغل, بیبیسی
نرگس محمدی در طول سه دهه مبارزه سیاسیاش بارها بیانیههایی را امضا کرده است. از امروز، هر بار که او امضایش را پای بیانیهای بگذارد، آن متن به نوشتهای تبدیل میشود که یک «برنده جایزه صلح نوبل» آن را امضا کرده است و این مساله موجب خواهد شد تا آن متن، با توجه بسیار گستردهتری در سطح بینالمللی روبهرو شود.
از این پس، مبارزه سیاسی نرگس محمدی و مواضعش برای رسانههای معتبر جهان اهمیت بیشتری پیدا میکند. و بسیاری از نخبگان، سیاستمداران و ناظران، اظهارنظرهای او را جدیتر از گذشته دنبال خواهند کرد.
همه اینها به این دلیل است که این جایزه به خانم محمدی اعتبار بینالمللی میدهد و میزان مشروعیت مبارزه سیاسی او را به شکل قابلتوجهی در سطح جهانی افزایش خواهد داد.
اما این مساله، تنها اثر جایزه نوبل بر نرگس محمدی و مبارزه سیاسیاش نیست. اتفاقا خانم محمدی با این بعد از حمایت بینالمللی بیگانه نیست و پیش از این نیز در پی دریافت جوایزی – هر قدر کم اهمیتتر – از ویژگی «شناسایی بینالمللی» یا به رسمیت شناختهشدن از سوی جامعه جهانی برخوردار بود.
آنچه این جایزه را با جوایز دیگری که نرگس محمدی تاکنون گرفته متفاوت میکند، ابعادی جدید از حمایتی است که میتواند به نتایجی کمسابقه منجر شود؛ نتایجی که همگی منافع سیاسی «جمهوری اسلامی» را در جهان به خطر خواهند انداخت و مقابله این رژیم سیاسی با مخالفانش را دشوارتر خواهد کرد.
منبع تصویر، X @NOBELPRIZE
اولین و مهمترین اثر جایزه صلح نوبل برای نرگس محمدی، عمق یافتن مشروعیت بینالمللی و افزایش قابل توجه آگاهی عمومی در سطح جهانی درباره مبارزه مخالفان «جمهوری اسلامی» برای پایان دادن به یک استبداد سیاسی و تاسیس یک نظام سیاسی سکولار و دموکراتیک در ایران است.
این مبارزه در یک سال گذشته و در پی کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، با حمایت قابل توجهی در سطح جامعه مدنی جهانی روبهرو شده، اما کمتر حمایتی به اندازه جایزه صلح نوبل میتواند بر حقانیت این جنبش اعتراضی صحه بگذارد.
پایان پادکست
وقتی بریت ریس اندرسون، رئیس هیات نروژی کمیته نوبل صلح در برابر خبرنگاران قرار گرفت تا نام برنده سال ۲۰۲۳ این جایزه را اعلام کند، ابتدا به زبان فارسی گفت: «زن، زندگی، آزادی». چنین برخوردی با شعار محوری معترضان ایرانی از سوی یکی از برجستهترین نهادهای معتبر جامعه مدنی جهانی، امتیازی شگفتانگیز برای کسانی است که در یکسال گذشته در خیابانهای شهرهای مختلف ایران، علیه «جمهوری اسلامی» شعار دادند.
خانم اندرسون حتی به آمار دقیقی از میزان کشتهشدگان و دستگیرشدگان اعتراضهای ایران نیز اشاره کرد و تاکید کرد که حمایت یک چهره مهم و بینالمللی مانند نرگس محمدی، تا چه اندازه برای چنین مبارزهای که برخی آن را «انقلاب» میخوانند، اهمیت دارد.
اگرچه در سطح جامعه بینالمللی، قدرتهایی مانند روسیه و چین که خود با مشکلاتی مشابه ایران روبهرو هستند و از کمیته صلح نوبل هم دلخوشی ندارند، تلاش خواهند کرد که این جایزه را نیز نادیده بگیرند. اما در چارچوب عرف پذیرفته شده جهانی، محدودتر کردن یک چهره بینالمللی مهم مانند برنده جایزه صلح نوبل، به هیچ وجه به آسانی یک فعال سیاسی کمتر شناختهشده نیست.
هرچند جمهوری اسلامی پیشتر و در برخورد با شیرین عبادی نشان داده که حتی جایزه صلح نوبل نیز نمیتواند یک حاشیه امنیت جدی برای مخالفانش ایجاد کند، اما با توجه به حضور نرگس محمدی در زندان و همچنین پافشاری او برای ماندن در ایران و ادامه دادن مبارزهاش، دردسرهای حکومت برای ایجاد مانع بر سر راه خانم محمدی، به شکل قابل توجهی بیشتر از زمانی است که شیرین عبادی جایزه صلح نوبل به دست آورد.
از امروز سازمانهای معتبر و برجسته مدافع حقوق بشر از جمله شورای حقوق بشر سازمان ملل در کنار کشورهایی که منتقد وضعیت حقوق بشر در ایران هستند، برای فعالیتهای دیپلماتیک و افزایش فشار بر جمهوری اسلامی، ابزاری جدید در اختیار خواهند داشت.
و از امروز، درخواست آزادی نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، به درخواست برای آزادی یک برنده جایزه نوبل تبدیل خواهد شد که برای حکومت ایران، هزینه قابل توجهی محسوب میشود.
علاوه بر این، افزایش حضور نرگس محمدی در رسانهها نیز از این پس به معنای افزایش حضور یکی از مخالفان سیاسی سرشناس حکومت خواهد بود که با شعار «زن، زندگی، آزادی» به این سطح از اعتبار جهانی دست پیدا کرده است. این موضوع به معنای یادآوری روزافزون جنبشی است که هدفش سرنگون کردن «جمهوری اسلامی» است.
این پوشش رسانهای، ضربهای جدی به مشروعیت نظام سیاسی حاکم است که متهم شده به اعتراضهای مسالمتآمیز شهروندانش توجهی ندارد، به سوی آنها شلیک میکند و رهبران صلحطلب و دموکراسیخواه این مردم را به زندان انداخته است؛ رهبرانی که یکی از آنها، شایسته دریافت جایزه صلح نوبل تشخیص داده شده است.
افکار عمومی جهانی در همین یکسال نیز به دلیل ماهها اعتراض گسترده گروهی از ایرانیان و کشتار وسیع معترضان – از جمله کودکان – فرصت کافی در اختیار داشته تا به اتفاقات ایران واکنش نشان دهد. حالا اثرگذاری روی این افکار عمومی برای مخالفان، آسانتر هم خواهد بود.
گسترش میزان همبستگی بینالمللی با مخالفان جمهوری اسلامی، یکی از اهداف مهم برای کسانی است که معتقدند در مبارزهشان با حکومت، به این پشتیبانی نیاز دارند. نگاهی به انقلابهای ۲۰۰ سال اخیر نشان میدهد که کمتر انقلابی بدون پشتیبانی و همبستگی بینالمللی به نتیجه رسیده است.
جایزه صلح نوبل برای نرگس محمدی، یک گام بزرگ در مسیر عمق بخشیدن به همبستگی بینالمللی خواهد بود؛ گامی که میتواند همزمان کار را برای دولتهای غربی در مماشات با جمهوری اسلامی دشوارتر کند. آنها بیش از گذشته در برابر این پرسش خواهند بود که اصولا طرف معاملههایشان دقیقا چگونه حکومتی است؟ و چرا این حکومت مخالفان مسالمتجو و دموکراسیخواهش را زندانی میکند؟
خانم محمدی از این پس، نه تنها به رسانههای مهم و معتبر جهانی دسترسی راحتتری خواهد داشت، بلکه حتی میتواند از سازمانهای بینالمللی مهم و دیگر پلتفرمهای دیپلماتیک نیز برای رساندن «صدای مردم ایران» به جهان بهره ببرد؛ امتیازی که به دلیل حضور او در ایران به شکل قابل ملاحظهای با وضعیت خانم عبادی متفاوت است.
همه این ابزارها به نرگس محمدی قدرتی میبخشد که پیش از این از آن برخوردار نبوده. اینکه او چگونه از این قدرت بهره ببرد، و جمهوری اسلامی در مقابله با این توانایی جدید، چه راهی برای سرکوب انتخاب کند، قطعا در نتیجه این فعالیتها اثر خواهد داشت.
اما حتی اگر جمهوری اسلامی به هر دلیلی موفق شود که از هزینههای سنگین دریافت جایزه نوبل خانم محمدی بکاهد، برای جنبش «زن، زندگی، آزادی» تاریخ به قبل از روز ۱۴ مهر سال ۱۴۰۲ باز نخواهد گشت. همانطور که برای این جنبش، تاریخ هرگز به پیش از روز کشته شدن مهسا امینی بازنگشت.
حالا این جنبش، علاوه بر یک شعار فراگیر، پیشرو و مدنی، یک چهره جهانی معتبر و شناختهشده نیز دارد: نرگس محمدی؛ زنی که به معنای واقعی کلمه از حیات و مماتش برای مبارزه با استبداد مایه گذاشت و ثابتقدم، در مبارزه با زورگویی و استبداد پیش رفت و حالا جهان، این مبارزه و استقامت را به رسمیت شناخته است.
نوبل صلح نرگس محمدی؛ دبیرکل سازمان ملل و روسای جمهوری آمریکا و فرانسه از این جایزه استقبال کردند
منبع تصویر، GETTY IMAGES
اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی با استقبال گسترده بینالمللی روبهرو شد و از جمله آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، این جایزه را خانم محمدی تبریک گفتند.
جمهوری اسلامی ایران، اهدای این جایزه به خانم محمدی را محکوم کرده است و او را متهمی خوانده که قانون را زیرپا گذاشته است.
دبیرکل سازمان ملل متحد، اهدای این جایزه به نرگس محمدی را «یادآوری مهمی» توصیف کرد درباره این موضوع که مساله حقوق زنان در ایران و نقاط دیگر جهان، همچنان به عقب رانده شده است.
آنتونیو گوترش همچنین این جایزه را «ادای احترامی» به تمامی زنانی توصیف کرد که برای حقوق خود مبارزه میکنند و سلامت و آزادی خود را در این راه به خطر انداختهاند.
جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا نیز با صدور بیانیهای، «تعهد خانم محمدی برای ساخت آیندهای برای زنان و همه مردم ایران» را الهامبخش همه کسانی توصیف کرد که در سراسر جهان برای حقوق بشر و شان و منزلت انسانیشان مبارزه میکنند.
در بیانیه رئیسجمهوری آمریکا آمده است: «او بازداشتهای مکرر، محاکمه و شکنجه در دستان رژیم ایران را تحمل کرد و در عین حال، فعالیتهای خانم محمدی و تعهد او فقط قویتر شده است.»
جو بایدن، این جایزه را نشانهای توصیف کرد از اینکه به رغم «حبس ناعادلانه نرگس محمدی در زندان اوین»، صدای او که خواستار «آزادی و برابری» است در سراسر جهان شنیده میشود.
پایان پادکست
آقای بایدن از حکومت ایران درخواست کرد که نرگس محمدی و «تمامی کسانی را که برای برابری تلاش میکنند و هماکنون محبوس هستند» آزاد کند.
در بیانیه رئیسجمهور آمریکا همچنین به گزارشها درباره وضعیت سلامت آرمیتا گراوند نیز اشاره شده است که به نوشته آقای بایدن، به دلیل نداشتن روسری با برخورد خشن نیروی انتظامی روبهرو شده است.
امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه (که همسر و فرزندان نرگس محمدی در آنجا زندگی میکنند)، مبارزه خانم محمدی را در پستی در شبکه اجتماعی ایکس، ستوده است.
آقای مکرون در این پست نوشته است که مبارزه خانم محمدی علیه سرکوب زنان در ایران، «ضروری و جهانشمول» است.
به گزارش بهمن کلباسی، خبرنگار بیبیسی که در محل زندگی تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی حضور داشت، در زمان حضور او آقای مکرون تلفنی با آقای رحمانی تماس گرفت و اهدای این جایزه را تبریک گفت.
آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان نیز با انتشار پستهایی به زبانهای فارسی و کردی، در واکنش به این خبر نوشت: «اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی و بهاین واسطه، به زنان ایران، نشان از قدرت زنان برای آزادی است. صدای شجاعانه نرگس محمدی حبسشدنی نیست. آینده ایران، زنان ایران هستند.»
این دومین بار در تاریخ است که یکی از شهروندان ایران به جایزه معتبر صلح نوبل دست پیدا میکند. این جایزه پیشتر به شیرین عبادی اهدا شده بود که از همکاران نرگس محمدی است.
نرگس محمدی یکی از مخالفان سرشناس نظام «جمهوری اسلامی» در ایران است و معتقد است که موجودیت این نظام باید به همهپرسی گذاشته شود.
خبر اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی با سانسور گسترده رسانههای داخل کشور همراه شد.
نرگس محمدی در حال حاضر در زندان اوین در ایران زندانی است اما از داخل زندان هم دست از تلاشش برای حقوق بشر و دموکراسی برنداشته است.
طنین «زن، زندگی، آزادی» در نروژ
منبع تصویر، GETTY IMAGES
بریت ریس اندرسون، رئیس هیات نروژی کمیته نوبل صلح در اسلو گفت این جایزه به نرگس محمدی به خاطر مبارزه با ظلمی که بر زنان ایران میرود، مبارزه برای ارتقای حقوق بشر و دستیابی همه به آزادی اهدا میشود.
او گفت که «مبارزه شجاعانه» نرگس محمدی با هزینههای شخصی بسیار زیادی همراه بوده است. حکومت او را در مجموع ۱۳ بار بازداشت و ۵ بار مجرم شناخته است و در مجموع ۳۱ سال زندان و به ۱۵۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
رئیس هیات نروژی کمیته نوبل صلح در اسلو به اعتراضات سال گذشته در ایران که در پی کشته شدن مهسا(ژینا) امینی در زمان بازداشت بوسیله گشت ارشاد به راه افتاد، اشاره کرد و گفت: «با شعار «زن ، زندگی، آزادی» صدها هزار ایرانی در تظاهرات مسالمت آمیز علیه خشونت و ظلم مقامات بر زنان شرکت کردند.»
او با اشاره به سرکوب معترضان افزود: «بیش از ۵۰۰ تظاهرکننده کشته شدند. هزاران نفر مجروح شدند از جمله تعداد زیادی که با شلیک گلولههای پلاستیکی ماموران پلیس نابینا شدند. دستکم ۲۰ هزار نفر بازداشت شدند.»
بریت ریس اندرسن، رئیس کمیته نوبل در اسلو گفت: «شعار اعتراضات در ایران «زن، زندگی، آزادی» به درستی بیانگر از خودگذشتگی و فعالیت نرگس محمدی است.»
«زن: او برای زنان و علیه تبعیض و ظلم سیستماتیک به زنان مبارزه میکند.
زندگی. او از مبارزه زنان برای حق داشتن یک زندگی با عزت و احترام حمایت میکند. زنان در این مبارزه که در سراسر ایران جریان دارد با آزار و اذیت، زندان و شکنجه و حتی مرگ روبه رو شدند.
آزادی. او برای آزادی بیان و حق استقلال زنان و علیه قوانینی که زنان را ملزم به پوشاندن بدن خود میکند مبارزه میکند. درخواست آزادی که توسط معترضان مطرح شده فقط در مورد زنان نبوده بلکه این خواسته کل مردم است.»
رئیس هیات نروژی کمیته نوبل صلح در اسلو در پایان سخنانش در پاسخ به سوالی گفت که پیام این اقدام نوبل صلح به حکومت جمهوری اسلامی ایران این است که به صدای مردمش گوش دهند.
«جامعه پایدار، جامعه مدنی نیاز به احترام به حقوق همه تک تک مردم دارد.»
خانم ریس اندرسون در پایان ابراز امیدواری کرد که «مقامات ایرانی تصمیم درستی بگیرند» و نرگس محمدی آزاد شود تا بتواند در مراسم دریافت جایزه خود که چند ماه دیگر برگزار میشود شرکت کند.
خبر گزاری فارس نرگس محمدی نه به احساسات مادری برای رسیدن به جایزه نوبل خوانده
نرگس محمدی، پاداش پا گذاشتن روی احساسات مادرانه و اقدامات ضدایرانیاش را گرفت و برنده جایزه نوبل ۲۰۲۳ شد.
KABR : خبرگزاری فارس نرگس محمدی را فعال ضد جمهوری اسلامی خوانده
در حال خبر ها و سازمان ملل از او به نام یک مبارزه پر تلاش برای جنبش زن و زندگی برای داشتن جایزه نوبل استقبال کرده
به گزارش خبرنگار قضائی خبرگزاری فارس، کمیته نوبل نروژ روز جمعه ۶ اکتبر (۱۴ مهر) اعلام کرد جایزه سال ۲۰۲۳ خود را به نرگس محمدی، فعال حقوق بشر ایرانی، اهدا میکند.
دبیر این کمیته که سخنان خود را به زبان فارسی و با عبارت «زن، زندگی، آزادی»، شعار نمادین اعتراضات ۱۴۰۱ ایران، شروع کرده بود گفت این جایزه به پاس مبارزه نرگس محمدی علیه «سرکوب زنان در ایران»! و تلاش او در راستای «ارتقای حقوق بشر و آزادی برای همگان» داده میشود.
این برای دومین بار است که جایزه صلح نوبل به یک ایرانی میرسد. پیشتر شیرین عبادی که به اقدامات ضدایرانی و تجزیهطلبانه مشهور است و بارها خواستار افزایش تحریمها علیه کشورمان، حذف تیمهای ورزشی ایران از رقابتهای بینالمللی شده، در سال ۲۰۰۳ این جایزه را به خود اختصاص داده بود.
نرگس محمدی کیست؟
نرگس محمدی یکی از محکومان فتنه سال ۸۸ سال است. وی ده سال مجازات حبس لازم الاجرا داشت که با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس و موافقت دادگاه، میزان حبس وی یک سال و نیم کاهش پیدا کرد و با پایان محکومیت هشت سال و نیم حبس، از زندان آزاد شده بود.
وی در طول سال های محکومیتش همواره حاشیه ساز بوده و با دروغ پردازی ها سعی در ایجاد حاشیه کرده بود. برخلاف اخباری که از وضعیت وی و شایعه شکنجه او مطرح شده بود، تصاویر آزادی وی که حاکی از اضافه وزن وی داشت، در آن زمان واکنش های متفاوتی را در پی داشت.
اما ادامه دار بودن اقدامات ضدایرانی و امنیتی نرگس محمدی باعث شد تا وی به جرم اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور دوباره بازداشت شود.
محمدی که پیشتر مشمول رأفت اسلامی شده بود، اخیرا اقدام به برخی تحرکات خاص و تعجب آمیز زده که این سوال را در ذهن ایجاد می کند که انگیزه های او از این گونه رفتارهای عجیب چیست؟!
نرگس محمدی و یک عمر مبارزه سیاسی؛ در انتظار «بزنگاه نزدیک» پایان دادن به «استبداد دینی»
منبع تصویر، GETTY IMAGES
- نویسنده, کیوان حسینی
- شغل, بیبیسی
نرگس محمدی میگوید به کمتر از «آزادی» و «دموکراسی» برای ایران، قانع نیست و هر قدر فشارهای حکومت بر او بیشتر میشود، عزم او هم برای رسیدن به این هدف استوارتر میشود؛ فشارهایی که حدود ۳۰ سال است ادامه دارند.
او مخالف سرسخت نظام سیاسی دینی حاکم در ایران است و معتقد است که بعد از جنبش مهسا (ژینا)، حکومت جمهوری اسلامی در «حضیض ذلت» قرار گرفته و «پیروزی نهایی» مخالفان، قطعی است.
نگاهی به زندگی خانم محمدی نشان میدهد، از روزگاری که او در کنکور در رشته فیزیک قبول شد و به دانشگاه رفت، تا امروز که او جایزه صلح نوبل را از آن خود کرده، جمهوری اسلامی بیوقفه در تلاش بوده تا او را محدودتر کند و جلوی فعالیتهای سیاسیاش را بگیرد.
اما نرگس محمدی، سال به سال به چهره مهمتری در میان مخالفان حکومت تبدیل شد. تا آنجا که امروز، بسیاری از روزنامهنگاران و خبرنگاران سراسر جهان نامش را در اینترنت جستوجو میکنند و در تلاشند تا اطلاعات بیشتری از زندگی او به دست بیاورند.
البته خانم محمدی در سراسر دوران پر ماجرای مبارزه سیاسیاش، با جوایز بینالمللی بیگانه نیست. سالها زندان به دلیل اتهاماتی که همواره به فعالیتهای مسالمتآمیز او مرتبط بودند، موجب شد تا در این سالها هم فعالان حقوق بشر و هم دیگر گروههای جامعه مدنی – مانند انجمنهای روزنامهنگاری یا حتی انجمن فیزیک – تلاش کنند تا با اهدای جایزهای از او حمایت کنند.
سون ماندلا، مادر ترزا، دالای لاما و مارتین لوترکینگ قرار گرفت و بعد از شیرین عبادی، به دومین شهروند ایران تبدیل شد که جایزه صلح نوبل را به دست آورده است.
دانشجوی مخالف و روزنامهنگار منتقد
منبع تصویر، GETTY IMAGES
نرگس محمدی اهل زنجان است؛ فرزند یک کشاورز و از خانوادهای که در کوران حوادث انقلاب ۵۷، با فعالیت سیاسی بیگانه نبودند و حتی برخی از نزدیکان او مانند دایی و پسرداییاش، بعد از انقلاب به عنوان زندانی سیاسی، محبوس شدند. در این دوران، بسیاری از مخالفان حزب «جمهوری اسلامی» که در تلاش بودند قدرت را در ایران قبضه کنند، در زندان اعدام شدند. یکی از این اعدامیها، پسردایی خانم محمدی بود.
پایان پادکست
برای نرگس محمدی، فعالیت سیاسی علیه رژیمی که به استبداد و سرکوب گسترده متهم بود، از دوران دانشگاه آغاز شد؛ وقتی که او موفق شد در رشته فیزیک در دانشگاه قزوین پذیرفته شود. در آن زمان که اکبر هاشمی رفسنجانی ریاست جمهوری را در دست داشت، فعالیت سیاسی در دانشگاه با محدودیتهای قابل توجهی روبهرو بود.
نرگس محمدی از همین دوران در اواخر دهه ۷۰ خورشیدی، طعم بازداشت و محدودیت به دلیل فعالیت سیاسی را چشید و مانند بسیاری از فعالان دانشجویی آن دوران تلاش کرد تا از طریق انتشار مطالبی در مطبوعات، به فعالیت مدنی ادامه دهد.
در این زمان، همه مخالفان جدی جمهوری اسلامی مانند چپگرایان و جمهوریخواهان سکولار، قلع قمع شده بودند و تنها گروه اندک و کمنفوذی که از جناح مذهبی جبهه ملی باقی مانده بود، به شکل بسیار محدود و بیشتر در سطح انتشار هفتهنامههای کم تیراژ به فعالیت ادامه میدادند. نرگس محمدی نیز به همین گروه که با نام «ملی-مذهبی» شناخته میشدند نزدیک شد.
در انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶، «ملی-مذهبی»ها از نامزدی محمد خاتمی حمایت کردند؛ چهره کمتر شناختهشده جناح چپ حزب «جمهوری اسلامی» که در جریان جدال با جناح راست این حزب در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ به حاشیه رانده شده بود. نرگس محمدی نیز مانند بسیاری از فعالان سیاسی و دانشجویی مستقل از حاکمیت که در داخل کشور فعالیت میکردند، از نامزدی خاتمی حمایت کرد.
با آغاز دوران ریاست جمهوری خاتمی و شکلگیری گفتمانی جدید با عنوان «اصلاحات» برای ایجاد تغییرات دموکراتیک در نظام سیاسی ایران، خانم محمدی این فرصت را پیدا کرد تا بیش از گذشته از طریق فعالیتهای مطبوعاتی و روزنامهنگاری به تلاش برای ایجاد تغییر روی بیاورد.
جامعه مدنی و دفاع از حقوق بنیادین بشر
منبع تصویر، GETTY IMAGES
برای گروه «ملی-مذهبی» که سابقه کوتاهمدت حضور در دولت انقلابی سال ۵۷ را در کنار دو دهه سرکوب و زندان در کارنامه داشت، فضای سیاسی دوران جدید به فرصتی تبدیل شد تا بار دیگر اهدافش را دنبال کند. یکی از این اهداف، تقویت «جامعه مدنی» بود؛ کلیدواژه جدیدی که از نظر برخی، کلید گمشده پروژه دموکراسی ملت ایران توصیف میشد.
برخی از چهرههای این جریان سیاسی در این دوران به شکل مخفیانه، «کلاسهای جامعه مدنی» برگزار میکردند و در همین کلاسها بود که نرگس محمدی با تقی رحمانی آشنا شد؛ یکی از چهرههای قدیمی مخالف که سابقه سالها زندان را نیز در کارنامه داشت.
این آشنایی به ازدواج خانم محمدی با این فعال سیاسی انجامید. وقتی نخستین سالگرد ازدواج این دو نفر از راه رسید، تقی رحمانی در زندان انفرادی محبوس بود. او در این دوران به یکی از روزنامهنگارانی تبدیل شد که به شکلی ویژه به ابعاد مختلف تبعیض – از جمله تبعیض علیه زنان – حساس بود و درباره حقوق زنان، مطالبی منتشر میکرد.
این موضوع موجب شد تا نرگس محمدی در آن سالها بیش از گذشته به مدافعان حقوق بشر نزدیک شود و در چارچوب فعالیت برای ارتقای وضعیت حقوق بشر ملت ایران، تلاشهایش را پی بگیرد.
در ابتدای دهه ۸۰ خورشیدی، شیرین عبادی با تشکیل «کانون مدافعان حقوق بشر» یک نهاد مدنی معتبر و قدرتمند به راه انداخت که موجب شد تا نامهای بسیاری از چهرههای معروف از وکلای برجسته مدافع زندانیان سیاسی، در کنار هم قرار بگیرند. نرگس محمدی نیز به عنوان نایب رئیس این کانون انتخاب شد.
حدود یک سال بعد، شیرین عبادی موفق شد تا جایزه صلح نوبل را به دست بیاورد. این جایزه موقعیت کانون مدافعان حقوق بشر را نیز بیش از پیش تغییر داد و به اعتبار و قدرت آن افزود. و با توجه به محدودیتهای روزافزونی که برای شیرین عبادی شکل میگرفت، بخش مهمی از فعالیتهای کانون بر دوش نرگس محمدی قرار گرفت.
از پذیرش رایگان وکالت زندانیان سیاسی تا رسیدگی به وضعیت خانوادههای زندانیان سیاسی، برنامههای آموزشی به ویژه در زمینه حقوق زنان، تهیه گزارشهای میدانی و آماری درباره وضعیت نقض حقوق بشر در ایران و راهاندازی کارزارهای تبلیغاتی برای بهبود حقوق بشر، از جمله فعالیتهای این کانون در دورانی بود که نرگس محمدی به یکی از چهرههای اصلی آن تبدیل شده بود.
در سال ۸۶ و دو سال بعد از به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد که مجادله بر سر برنامه هستهای ایران موجب شده بود تا خطر حمله به ایران از هر زمان دیگری پر رنگتر شود، کانون مدافعان حقوق بشر با انتشار فراخوانی از فعالان سیاسی و مدنی خواست تا «شورای ملی صلح» تشکیل شود؛ ابتکار عملی که از سوی شیرین عبادی اعلام و از سوی نرگس محمدی پیگیری شد.
نرگس محمدی و تقی رحمانی در این همین دوران، صاحب دو فرزند دو قلو شدند. آنها دخترشان را «کیانا» و پسرشان را «علی» نامیدند.
زندان و بیماریهای دشوار جسمی و عصبی
منبع تصویر، SOCIAL MEDIA
بعد از انتخابات سال ۸۸ و ماههای اعتراض خیابانی علیه نتیجه این انتخابات – که در موارد بسیاری به تظاهرات علیه موجودیت حکومت «جمهوری اسلامی» تبدیل شد – فشارها بر فعالین مدنی نیز به شکل قابل توجهی افزایش یافت. از این زمان روزگار بازداشتهای مکرر و سالهای پرشمار و طولانی زندان نیز برای نرگس محمدی آغاز شد.
او ابتدا در سال ۱۳۸۸ ممنوعالخروج شد و سرانجام در سال ۱۳۸۹ و در حالی که به عنوان «سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر» به یکی از چهرههای مهم برای خبررسانی درباره زندانیان سیاسی و اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران تبدیل شده بود، توسط ماموران امنیتی دستگیر شد. فرزندان او در زمان نخستین دستگیری و زندانی شدن مادرشان، دو سال و نیم سن داشتند.
این در حالی بود که تقی رحمانی، همسر خانم محمدی نیز از فردای انتخابات سال ۸۸ به همراه همفکران «ملی-مذهبی»اش، دستگیر شده بود.
نرگس محمدی در زندان با «اسپاسم عضلانی و فلج موقت» روبهرو شد و همین موضوع نیز موجب شد تا قاضی با آزادی موقت او تا زمان دادگاه موافقت کند.
اندکی بعد، خانواده خانم محمدی در سال ۱۳۹۰ تصمیمی گرفت که اثرات آن تا همین امروز در زندگی سیاسی و شخصی نرگس محمدی ادامه داشته است. در این سال، تقی رحمانی بعد از سالها فعالیت سیاسی و گذراندن حدود ۱۴ سال حبس در دوران جمهوری اسلامی، به فرانسه مهاجرت کرد و آنجا به عنوان پناهنده سیاسی، ساکن شد.
اما نرگس محمدی همچنان در ایران ماند و به رغم فشارهایی که حالا ابعاد بسیار وسیعتری نیز به خود گرفته بودند، به فعالیتهایش ادامه داد.
کمی بعد از خروج تقی رحمانی از زندان، جلسه محاکمه نرگس محمدی که با قرار وثیقه آزاد بود برگزار شد و او به اتهام «اجتماع و تبانی عليه امنيت کشور»، «فعاليت تبليغی عليه نظام» و «عضويت در کانون مدافعان حقوق بشر» به شش سال زندان محکوم شد.
در سراسر آلمان، سالروز جنبش زن، زندگی، آزادی را گرفتند
در این دوران، گزارشهای بسیاری از رفتار بد ماموران با نرگس محمدی در زندان منتشر شد و چنانکه منابع نزدیک به او گزارش دادند، حتی یکبار با صورت کبود در ملاقات با فرزندانش حاضر شد.
در نهایت حال جسمی نرگس محمدی با فشارهای روانی ناشی از زندان در هم آمیخت و او با حملات عصبی روبهرو شد؛ وضعیتی که موجب شد تا او را از زندان به بیمارستان منتقل کنند. در بیمارستان با توجه به نظرات پزشکان اعلام شد که امکان ادامه حبس او وجود ندارد و به همین دلیل دادگاه در تیرماه سال ۱۳۹۱ پذیرفت که او از زندان آزاد شود.
کارزاری علیه اعدام و اتهامات تازه
منبع تصویر، IRANHR
در سال ۱۳۹۲، هشت تن از چهرههای سرشناس جامعه مدنی، از جمله سیمین بهبهانی، فریبرز رئیسدانا و محمد ملکی با انتشار بیانیهای خواستار «لغو گام به گام اعدام» شدند؛ بیانیهای که به سنگ بنای کارزاری جدید به نام «لگام» تبدیل شد.
با اینکه نرگس محمدی یکی از این هشت نفر نبود، اما در سال ۱۳۹۳ به اتهام راهاندازی این کمپین دستگیر شد و اینبار به «همکاری با داعش» نیز متهم شد. دلیل این اتهام جدید، مخالفت او با اعدام چند تن از زندانیان سنی بود.
او پیش از دستگیری، در کنار گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی با کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تهران دیدار کرد تا درباره وضعیت نقض حقوق بشر در ایران با او گفتوگو کند. این دیدار در پی انتقادهای گسترده از اتحادیه اروپا انجام شد که متهم شده بود به دلیل مذاکرات هستهای، مساله نقض حقوق بشر در ایران را نادیده گرفته است.
در سال ۹۴ جلسات محاکمه نرگس محمدی در حالی برگزار شد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، تلاش گستردهای برای صدور حکمی سنگین را برای او آغاز کرده بود. قاضی صلواتی، چهره معروف پروندههای امنیتی نیز به عنوان قاضی دادگاه او انتخاب شد.
سرانجام در سال ۱۳۹۵، قاضی صلواتی نرگس محمدی را به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. بر اساس اطلاعاتی که نزدیکان خانم محمدی منتشر کردند، او به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» به پنج سال حبس و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یکسال حبس محکوم شده بود. او همچنین به اتهام «تشکیل و اداره گروهک غیرقانونی لگام» نیز به ۱۰ سال حبس محکوم شد.
بر اساس قانون مجازات اسلامی «هرگاه عناوین ارتکابی بیشتر از سه جرم نباشد، رعایت حداکثر مجازات تعیینی اعمال میشود» و بدین ترتیب، حکم ۱۰ سال حبس نرگس محمدی صادر شد.
خشونت «شوکهکننده» در زندان
منبع تصویر، SOCIAL MEDIA
دوران حبس نرگس محمدی این بار نیز مانند دفعات قبلی به انتشار خبرهایی انجامید که هرازگاهی از شرایط نامناسب جسمی و روحی او خبر میدادند. او در این مدت بارها در نامههای سرگشاد از زندان، درباره وضعیت نامناسب برخورد با زنان زندانی اطلاعرسانی کرد.
علاوه بر این، خانم محمدی به رغم حضور در حبس هرازگاهی به اشکال مختلف از فعالیتهای مدافعان حقوق بشر و مخالفان جمهوری اسلامی حمایت میکرد.
در سال ۱۳۹۸ و بعد از کشتار آبان، زندانیان سیاسی در اوین اعلام کردند که در همبستگی به خانوادههای کشتهشدگان، به تحصن دست میزنند. اندکی بعد از انتشار این خبر، نرگس محمدی از زندان اوین به زندان زنجان منتقل شد.
اما این انتقال با خشونت بسیار همراه بود، به شکلی که خود نرگس محمدی در نامه سرگشادهای گفت که از شدت خشونت «شوکه» شده است. او در این نامه نوشت: «میان حداقل ۵۰-۶۰ نفر نیروی امنیتی- قضایی و زندان محاصره شده بودم. ماشین هایی وارد محوطه شدند. با دیدن ماشین ها و نیروها متوجه شدم که قصد تبعید من را دارند، شروع کردم به خواندن سرود «زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان ها، تو ای بانگ شور افکن تا سحر بزن شعله در کرانها» که ناگهان مردان ریش دار وزارت اطلاعات از پشت به من حمله کردند و با مشت داخل ماشین انداختند.»
و البته قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت این اقدامات را نپذیرفت و از اساس منکر وقوع چنین اتفاقاتی شد.
وقتی همهگیری کرونا شرایط دشواری را برای زندانیانی که بیماریهای زمینهای داشتند فراهم کرد، باردیگر نام نرگس محمدی در رسانهها مطرح شد. او به کرونا مبتلا شد و نگرانی بزرگی درباره وضعیت سلامت او شکل گرفت.
راهحل حکومت، انتشار یک ویدئوی تبلیغاتی از رسیدگی پزشکی به نرگس محمدی بود. تقی رحمانی در واکنش به این فیلم گفت که اگر قوه قضائیه راست میگوید، به جای انتشار ویدئوی تبلیغاتی با خود نرگس محمدی مصاحبه کند. همچنین ۱۶ تن از کارشناسان سازمان ملل متحد در بیانیهای از انتشار فیلم معاینه پزشکی او در زندان انتقاد کردند و خواستار آزادیاش شدند.
کمی بعد، خود نرگس محمدی هم با انتشار یک نامه سرگشاده، ماجرای آن ویدئو را شرح داد و نوشت: «با سرم و آمپول سر پایم کردند تا فیلم بگیرند.»
در نهایت در مهرماه ۱۳۹۹ اعلام شد که حکم نرگس محمدی در پی تصویب قانونی جدید به هشت سال و نیم کاهش یافته و از آنجا که مدت حبس او هشت و سال و نیم بوده، او از زندان آزاد میشود.
افشای «شکنجه جنسی» زندانیان سیاسی
نرگس محمدی در حالی در سال ۹۹ از زندان آزاد شد که به دلیل فعالیتهایش درون زندان و اظهارنظرهایش در دوران بیش از هشت سال حبس، با اتهاماتی جدید روبهرو شده بود. او متهم بود که در زندان به «تبلیغ علیه نظام» دست زده، در دفتر زندان تحصن کرده، از دستورات مقامهای زندان سرپیچی کرده و به دستگاه قضایی «افترا» زده و گفته که شکنجه شده است.
او اینبار علاوه بر حبس به ۸۰ ضربه شلاق نیز محکوم شد.
نرگس محمدی در همین دوران از «شکنجه جنسی» در زندان پرده برداشت و در دوران کوتاهی که خارج از زندان بود، با انتشار ویدئویی درباره جزئیات این نوع از شکنجه علیه زندانیان سیاسی – به ویژه زنان – صحبت کرد.
او در این ویدئو گفت: «من بارها و بارها چه در سلول های انفرادی و چه در بند عمومی زندان اوین، حتی در بند عادی زنان زندان زنجان، روایت هایی از تعرضهای مردان حکومت جمهوری اسلامی ایران نسبت به زنان را شاهد بودهام و شنیدهام.»
خانم محمدی مشخصا غلامرضا ضیایی، از روسای زندان اوین را به آزار جنسی متهم کرد.
خیلی زود بعد از انتشار این ویدئو، خانم محمدی که دوران آزادیاش به یکماه نرسیده بود بار دیگر دستگیر شد و از آن زمان در زندان است.
«تو ای بانگ شور افکن، تا سحر بزن، شعله در کرانها»
منبع تصویر، GETTY IMAGES
او در حال حاضر یکی از سرشناسترین مخالفان جمهوری اسلامی است که در زندان به سر میبرد. نرگس محمدی معتقد است که نظام سیاسی حاکم، مشروعیت خود را از دست داده است و مردم ایران باید در یک رفراندوم برای بود و نبود جمهوری اسلامی و نظام سیاسی جایگزین آن تصمیم بگیرند.
خانم محمدی در پیامی که از زندان به مناسبت سالگرد کشته شدن مهسا امینی منتشر کرد، گفت که حکومت جمهوری اسلامی در «حضیض ذلت» است و «پیروزی نهایی» قطعی است.
او در این یادداشت نوشت: «یک سال گذشت. کشتار و اعدام جوانان در خیابان و زندان و بازداشت و شکنجه و حبس زنان و مردان گرچه ملتی را به اندوه نشانده، اما حکومت را با فلاکت، انزجار، و تزلزل هراسآلودی مواجه کرده است.»
او ۲۵ شهریور (روز کشته شدن مهسا امینی) را روز «ثبت ظلم حکومت استبدادی دینی علیه زنان ایران» خواند و خطاب به مردم ایران نوشت: «در این روز در کنار پدر و مادر مهسا و دست در دست هم صدای فریاد اعتراض انقلابی باشیم و همهمان با هر امکان و نشان در هر صحن و خیابان، نمایش اعتراض ملی شویم.»
نرگس محمدی میگوید گسترش تاکتیکهای جنبش انقلابی بار خیابان را به دوش میکشد تا به پیشبینی او در «بزنگاه نزدیک» خیابان را «به تسخیر مردم درآورد و ایده سترگ گذار از استبداد دینی» را محقق کند.
او همچنین اخیرا در مصاحبهای با مجله لوپوئن چاپ فرانسه گفته «خشم مردم فروکش نکرده است» و به اعتقاد او در یک سال گذشته «با رواج ایده کنار گذاشتن یک نظام استبدادی برای رسیدن به یک نظام دموکراتیک» گامهای مهمی در جامعه برداشته شده است.
- نویسنده : قیام خوراسانی
- منبع خبر : BBC / آماج ، فارس