شاه هشیار
عربستان سعودی سیستم تاریک را از دولت و اجتماعی مردم خود کنار می زند
و مردم خودرا به طرف پیشرفت و هم گام در کنار کشور های پیشرفته جهانی می خواهد برساند
این فروشگاه مشروبات الکلی را فقط به دیپلماتهای غیرمسلمان میفروشد.
رویترز روز چهارشنبه چهارم بهمن بر اساس این سند نوشت که مشتریان این فروشگاه باید از طریق یک برنامه تلفن همراه ثبتنام و سپس یک کد ترخیص کالا از وزارت خارجه عربستان سعودی دریافت کنند.
بر اساس این گزارش، هر دیپلمات سهمیه ماهانه معینی برای خرید مشروبات الکلی از این فروشگاه خواهد داشت.
رویترز نوشت که این اقدام نقطه عطفی در تلاشهای عربستان سعودی به رهبری محمد بنسلمان، ولیعهد این کشور، برای توسعه در زمینههای گردشگری و تجارت است.
در حالی که بر اساس قوانین اسلامی نوشیدن مشروبات الکلی ممنوع است، عربستان سعودی دارای طبقه روحانیون سنیمذهب شدیدا محافظهکار است.
رویترز اضافه کرد این اقدام همچنین بخشی از برنامههای گستردهتری است که از آن به عنوان چشمانداز ۲۰۳۰ برای ایجاد اقتصاد غیرنفتی شناخته میشود.
در سندی که رویترز توانسته است به آن دسترسی پیدا کند، این فروشگاه جدید در محله دیپلماتیک ریاض، منطقهای که سفارتخانهها و دیپلماتها در آن اقامت دارند، واقع شده است و «به شدت محدود» به غیرمسلمانان خواهد بود.
مشخص نیست آیا سایر مهاجران غیرمسلمان در عربستان سعودی به این فروشگاه دسترسی خواهند داشت یا نه.
میلیونها مهاجر در عربستان سعودی زندگی میکنند که بیشتر آنها کارگران مسلمان آسیایی و مصری هستند.
منبع آگاه به رویترز گفت که انتظار میرود این فروشگاه در هفتههای آینده افتتاح شود.
عربستان سعودی قوانین سختگیرانهای علیه نوشیدن مشروبات الکلی دارد که مجازات آن شامل صدها ضربه شلاق، جریمه نقدی یا حبس است.
مهاجران نیز در صورت نوشیدن مشروبات الکلی با خطر اخراج از کشور مواجه هستند.
به عنوان بخشی از اصلاحات قضایی در عربستان سعودی، احکام شلاق در این مواقع تا حد زیادی با احکام زندان جایگزین میشود.
مشروبات الکلی در عربستان سعودی تاکنون فقط از طریق پست دیپلماتیک یا در بازار سیاه در دسترس بوده است.
ریاض روز چهارشنبه گزارش رسانههای دولتی مبنی بر اعمال محدودیتهای جدید بر واردات الکل در محمولههای دیپلماتیک را تایید کرد.
مرکز ارتباطات بینالمللی دولت عربستان سعودی اعلام کرد که مقررات جدید برای مقابله با تجارت غیرقانونی کالاها و محصولات الکلی دریافت شده توسط نمایندگیهای دیپلماتیک وضع شده است.
این مرکز با ارسال بیانیهای به رویترز افزود: «این روند جدید برای اعطا و تضمین دسترسی همه دیپلماتهای سفارتخانههای غیرمسلمان به این محصولات در سهمیههای مشخص ادامه خواهد یافت.»
این بیانیه به افتتاح فروشگاه برنامهریزی شده مشروبات الکلی اشارهای نکرده، اما در آن آمده که چارچوب جدید به کنوانسیونهای دیپلماتیک بینالمللی احترام میگذارد.
عربستان سعودی که برای چندین دهه کشوری نسبتاً بسته بوده است، در سالهای اخیر قوانین سختگیرانه اجتماعی مانند جداسازی مردان و زنان در مکانهای عمومی و الزام زنان به پوشیدن لباسهای مشکی یا عبا را کاهش داده است.
دوران ولیعهدی شاهزاده محمد بن سلمان با گشایش کشور برای گردشگری غیرمذهبی، برگزاری کنسرت و اجازه دادن به زنان برای رانندگی، و در عین حال، سرکوب مخالفان و رقبای سیاسی همراه شده است.
برنامه موسوم به «چشمانداز ۲۰۳۰» همچنین شامل توسعه صنایع محلی و مراکز لجستیکی است و هدف آن ایجاد صدها هزار شغل برای شهروندان سعودی است.
محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی وعده داد که «اسلام میانهرو» را به کشورش باز میگرداند و برای انتقال این پادشاهی تندرو به یک جامعه باز که به شهروندان قدرت بیشتری داده و سرمایهگذاری خارجی را جلب کند خواستار حمایت بینالمللی شد.
ولیعهد عربستان در مصاحبهای با روزنامه «گاردین» که روز سهشنبه دوم آبان منتشر شد، گفت که حاکمیت به شدت محافظهکار این کشور طی ۳۰ سال گذشته یک وضعیت عادی نبوده و آن را واکنشی به انقلاب اسلامی در ایران دانست که رهبران عربستان سعودی «نمیدانستند چگونه با آن برخورد کنند».
محمد بن سلمان افزود: «ما جز کشورهای گروه ۲۰ هسیتم. یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان هستیم. ما در محل تقاطع سه قاره هستیم. بهبود اوضاع عربستان سعودی به معنای کمک به منطقه و تغییر جهان خواهد بود. هدف ما عملی کردن چنین چیزی است و امیدواریم از حمایت همه برخوردار شویم».
وی افزود: «آنچه که در ۳۰ سال گذشته روی داده واقعا عربستان سعودی نیست. آنچه طی ۳۰ سال گذشته در منطقه اتفاق افتاده خاورمیانه واقعی نیست. پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ مردم تلاش کردند این مدل را در کشورهای مختلف پیاده کنند و یکی از آنها عربستان سعودی است. ما نمیدانستیم با این پدیده چگونه برخورد کنیم و مشکل در سراسر جهان گسترش یافت. اکنون زمان آن فرا رسیده که از آن خلاص شویم».
این صریحترین سخنان ولیعهد عربستان از زمان آغاز طرح اصلاحات فرهنگی و اقتصادی در این کشور است که طی دهههای گذشته غیرقابل تصور بود. اظهارات یاد شده در عین حال همزمان با اقدامات او برای تقویت موقعیت خویش و به حاشیه راندن روحانیونی ایراد میشود که تاکنون از طرحهایش حمایت نکردهاند.
یکی از محورهای اصلی این اصلاحات شکستن پيوند بین اداره امور کشور و روحانیون تندرویی است که در دهههای گذشته وجهه ملی کشور و حتی سیاستهای خاندان آل سعود را تعیین میکردند. این اصلاحات، تابوهای قدیمی مثل ممنوعیت رانندگی زنان، کاهش دامنه اجرای قوانین سرپرستی شرعی و حقوقی که نقش زنان را محدود میکند و تاسیس یک مرکز اسلامی که وظیفه آن تایید احادیث و فرامین پیامبر اسلام است، را در بر میگیرد.
روزنامه گاردین یادآوری میکند که ابعاد این اصلاحات در تاریخ عربستان بیسابقه است و این نگرانی هنوز وجود دارد که لایههای عمیقا محافظهکار جامعه با این اصلاحات که در واقع یک انقلاب فرهنگی است مخالفت کنند.
ولیعهد عربستان روز سهشنبه نیز در سخنرانی خود در کنفرانس طرحهای سرمایهگذاری آینده که در ریاض برگزار شد وعده داد که «ایدئولوژیهای افراطی» را نابود کرده و تلاش خواهد کرد «اسلام میانهرو» را به عربستان سعودی بازگرداند.
به گزارش شبکه خبری سیانان، محمد بن سلمان گفت همزمان با اجرای طرحهای اقتصادی بزرگ برای متحول کردن کشور تغییرات فرهنگی نیز باعث خواهد شد که عربستان در کنار بسیاری از کشورهای جهان به پیشرفت خود ادامه دهد.
وی در بخشی از سخنرانیش گفت: «ما میخواهیم یک زندگی معمولی داشته باشیم، و بتوانیم با بقیه جهان همزیستی داشته و بخشی از تحول و توسعه جهانی باشیم».
این سخنان و موضعگیریهای ولیعهد عربستان گرچه با مخالفت محافظهکاران و روحانیون تندرو کشور روبرو خواهد شد ولی در عین حال جوانان که بخش اعظم جمعیت کشور هستند از آن استقبال خواهند کرد.
محمد بن سلمان افزود: «۷۰ درصد از جمعیت عربستان زیر ۳۰ سال است. صادقانه بگویم ما ۳۰ سال از عمر خود را صرف مبارزه با ایدئولوژیهای افراطی نخواهیم کرد. ما آنها را امروزه و به سرعت نابود خواهیم کرد».
او گفت: «عربستان سعودی مثل دوران قبل از سال ۱۹۷۹ نیست. عربستان سعودی و کل منطقه پس از سال ۱۹۷۹ (انقلاب اسلامی ایران) دچار یک تغيير و بازگشت به عقب شد. آنچه که ما امروزه میخواهیم انجام دهیم بازگشت به دوران قبل از ۷۹ است، اسلام میانهرویی که با تمام مذاهب و تمامی جهان، سنتها و مردم گوناگون با تساهل و روی باز برخورد میکند».
شبکه خبری سیانان یادآوری میکند که حکومت عربستان سعودی در واکنش به انقلاب اسلامی ایران و فعالیت شیعیان در این کشور و کل منطقه پیوندهای خود با وهابیت و اسلامگرایی تندرو را تقویت کرد و مواضع افراطی گرفت. در همان زمان معدود سالنهای سینما در کشور هم تعطیل شدند.
نفوذ وهابیها به مرور در عرصههای مختلف زندگی فرهنگی و سیاسی عربستان سعودی افزایش یافت و در سی سال گذشته پادشاهان مسن که با نهادهای مذهبی محافظهکار مناسبات نزدیکی داشتند بر این کشور حکومت کردهاند.
در سال ۲۰۱۵ سلمان بن عبدالعزیز آل سعود به پادشاهی عربستان رسید و دوران جدیدی از سیاست در این کشور آغاز شد. در ماه ژوئن امسال پادشاه عربستان سعودی پسر جوانش محمد بن سلمان را به مقام ولیعهدی و جانشینی خود منصوب کرد.
در دوران حکومت سلمان بن عبدالعزیز اختیارات پلیس مذهبی عربستان سعودی محدود شده، اجازه برگزاری کنسرتهای موسیقی برای اولین بار پس از چند دهه صادر شد، بخشی از حقوق زنان از جمله حق رانندگی به رسمیت شناخته شده و با ترویج خشونت مذهبی مقابله شده است.
در جهان اهل سنت، دستکم سهگونه از اسلامی شدن جوامع در طول تاریخ تجربه شده است: اسلامی شدن اندونزی، اسلامی شدن پاکستان و اسلامی شدن عربستان سعودی.
در اندونزی، اسلام همراه با کشتیهای بازرگانی که از هند میآمد، به شیوهای صلحآمیز پا گرفت؛ هر چند که سالهاست رگههایی از اسلامگرایی افراطی در این کشور هم دیده میشود و نگرانیهایی را به وجود آورده است.
در پاکستان، اسلام، خشمگین و خونین شروع شد و فعلاً تا حدودی همین گونه باقی مانده است. اسلام پاکستان، اسلامی است که پس از مواجهه مرگبار میان مسلمانان و هندوها، هر از چند گاهی با کشتن آدمهایی، به آتش کشیدن کتاب یا پرچمی، یا حمله به سفارتخانهای، حکم قیام میدهد.
اما اسلام در عربستان سعودی چگونه است؟
صرفنظر از سدههای آغازین اسلام در شبه جزیره عربستان، این دین به ویژه در سالهای اخیر، همواره بر سر دوراهی بوده است: از یک سو، موقعیت جغرافیایی و مذهبی این کشور ایجاب میکرده که «علما»ی این کشور رؤیای تحقق «اسلام ناب» را در سر بپرورانند، مثلاً همچنان اجرای احکام اعدام ادامه داشته باشد و مواقع نماز، مغازهها تعطیل شود… از سوی دیگر بلندپروازیهای خانواده آلسعود برای مدرنسازی کشور، که گاهی عقبنشینی میکند، اما به نظر میرسد پایانی ندارد.
آلسعود: از پیوند با وهابیت، تا مهار آن
وهابیت، یک جنبش مذهبی مدعی «اصلاحات» در اسلام است که در قرن هجدهم و از دل مذهب حنبلی، یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت شکل گرفت. این جنبش قصد داشت که جامعه اسلامی را با بازگرداندن به اصول و هنجارهای دوران صدر اسلام «اصلاح» کند.
وهابیت از سوی محمد بنعبدالوهاب (۱۷۰۳ تا ۱۷۹۲)، یکی از علمای عربستان سعودی، در دهه ۱۷۴۰ پایهگذاری شد. او که در فلات نجد، در مرکز عربستان زندگی میکرد، از سوی برخی از علمای دوران خود طرد شده بود. تا اینکه با محمد بنسعود، پایهگذار حکومت آل سعود متحد شد و برای محکم شدن پیمانشان، پسر محمد بنسعود با دختر محمد بنعبدالوهاب ازدواج کرد.
تا آن زمان، شبهجزیره عربستان سعودی چندپاره بود و شیوههای عمل به اسلام نیز متنوع. اما ایدئولوژی اسلامی محمد بنعبدالوهاب که قرار بود به حکومت آلسعود مشروعیت دهد و دیگر قبایل عرب را تحت سلطه خود درآورد، خود را «ناب»ترین اسلام میدانست و میخواست از هر چه مربوط به «اسلام اصلی» نیست، رهایی یابد. آل سعود نیز در کنار چنین گرایشی از اسلام، خود را نگهبان و حافظ دین میدانست.
پیوند وهابیت با آل سعود در همان ابتدا، قدرت مذهبی را با قدرت سیاسی و نظامی همراه کرد و به مرور در سرزمین شبهجزیره گسترش یافت.
ورود وهابیت به مکه و مدینه، دو شهر مقدس مسلمانان، امپراتوری عثمانی را که در آن زمان بر کشورهای عربی استیلا داشت، نگران کرد. محمد علی، والی وقت مصر و بنیانگذار سلسله خاندان محمد علی در این کشور، از طرف سلطان عثمانی، به وهابیها در حجاز حمله کرد و آنان را تا حدودی تضعیف کرد. اما وهابیت بعداً همزمان با تجدید قدرت آل سعود و همچنین گسترش این قدرت در قرن بیستم، احیا شد.
خاندان آلسعود که از ۱۸۹۳ در کویت در تبعید بودند، در ۱۹۰۲ توانستند که کنترل ریاض را دوباره به دست گیرند. در سالهای بعد، آلسعود به مرور بر شهرهای بیشتری مسلط شدند.
در این میان، معاهده سور، در ۱۹۲۰ به گسترش قدرت آلسعود کمک کرد. بر اساس این معاهده، سرزمینهای عربی از امپراتوری عثمانی جدا شدند و استقلال پادشاهی خاندان هاشمی نیز که قرنها بر منطقه حجاز در غرب شبهجزیره عربستان حکومت میکردند، به رسمیت شناخته شد.
عبدالعزیز بنعبدالرحمان آلسعود، که از او به عنوان بنیانگذار سومین حکومت آلسعود نام میبرند، توانست در ۱۹۲۵ بر مکه و مدینه مسلط شود و سپس بخشهای مهم دیگری از شبه جزیره عربستان، را جزو خاک پادشاهی سعودی کند.
با تشکیل کشور عربستان سعودی با مرزهای کنونی، آلسعود خود را بیش از پیش، نگهبان نظم اخلاقی برآمده از اسلام دانست. از سوی دیگر، آنان وارد دنیای جدید شده و ساختارهای دولت مدرن را در کشور ایجاد کرده بودند.
همزمان با حضور «علما» در کنار قدرت، آلسعود کوشید تا منبع دیگری برای مشروعیت خود بیابد، و این منبع چیزی نبود جز نوگرایی.
اما این راه آسانی برای آلسعود نبوده است. آنان از همان نیمه دوم قرن بیستم تاکنون همواره با موانعی از سوی رهبران مذهبی مواجه بودهاند؛ از ورود جنجالی تلویزیون به کشور گرفته تا مخالفتها در زمینه تحصیل دختران.
نمونه دیگر، تأسیس وزارت بهداشت در سال ۱۹۶۷ از سوی ملک عبدالعزیز است. بر اساس آمار این وزارتخانه در سال ۱۹۶۷، تعداد ۶۶۳ پزشک، ۱۱۵۳ پرستار مرد و ۶۳۷ پرستار زن در سراسر عربستان سعودی مشغول کار بودند که همه آنان خارجی بودند. دولت برای پرورش نیروهای بومی، سه دانشکده پرستاری را تأسیس کرد، اما برای تأسیس دانشکده پزشکی با مخالفت علما مواجه شد، زیرا کالبدشکافی را ممنوع اعلام کرده بودند. حکومت مجبور شد که شهروندان سعودی را برای تحصیل پزشکی به خارج از کشور بفرستد.
چند ماه پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، حمله اسلامگرایان تندرو به مسجد الحرام در مکه، و اشغال دو هفتهای این مکان مقدس مسلمانان، اوج این مخالفتها بود.
جهیمان عتیبی، فرمانده این حمله که محمد قحطانی، شوهر خواهرش را «مهدی موعود» خوانده بود، فکر میکرد که آلسعود به دلیل پیروی از غرب، مشروعیت خود را از دست داده است. پیروان او دانشجویان مدرسه اسلامی مدینه بودند و در کلاسهای عبدالعزيز بنباز، مفتی بزرگ و رئیس شورای فقهی اسلامی عربستان سعودی، تحصیل کرده بودند.
عبدالعزيز بنباز که از ۱۹۹۳ تا زمان مرگش در ۱۹۹۹ در این سمت بود، عقاید افراطی داشت. به عنوان نمونه، او در کتاب «مجموع فتاوی» صریحاً رانندگی برای زنان را حرام اعلام میکند، زیرا از نظر او، زنی که رانندگی میکند میتواند کارهای ممنوع انجام دهد، یا به جاهای ممنوع برود! یا کتاب دیگری دارد با عنوان «تبرج و خطر حضور زن برای مرد در عرصه کار» که از عنوان کتاب، محتوای ضدزن آن کاملاً مشخص است.
پس از عبدالعزیز بنباز، ملک فهد در سال ۱۹۹۹، عبدالعزيز بنعبدالله آلالشيخ را جانشین او کرد.
مفتی جدید عربستان سعودی از نوادگان محمد بنعبدالوهاب، بنیانگذار جنبش وهابیت است. اساساً خانواده «آلشیخ» در عربستان سعودی به خاطر جدشان، پس از خاندان آلسعود، دومین خاندان پرنفوذ و قدرتمند کشور به شمار میروند.
عبدالعزيز بنعبدالله آلالشيخ در مارس ۲۰۱۲ اعلام کرد که باید همه کلیساهایی که در کشورهای عربی خلیج فارس وجود دارد، ویران شود، زیرا فقط یک دین در این بخش از جهان وجود دارد و آن، اسلام است.
او همچنین در همین سال با قانون افزایش سن ازدواج برای دختران مخالفت کرد و گفت که دختران میتوانند پیش از ۱۰ سالگی هم ازدواج کنند. در ژانویه ۲۰۱۶ نیز در یک برنامه تلویزیونی، شطرنج را حرام اعلام کرد و آن را مثل قمار و الکل، «شیطانی» توضیف کرد؛ زیرا به گفته او، زمان و پولی که در این بازی از بین میرود، موجب ایجاد نفرت میان بازیکنانش میشود.
با این حال، او در ۱۴ اوت ۲۰۱۴، با جهادگرایان گروه دولت اسلامی (داعش) مخالفت کرد و گفت که این جنبش «دشمن شماره یک اسلام» است.
حمله اسلامگرایان تندرو به مسجد الحرام، گرچه پایههای حکومت آلسعود را نلرزاند، اما برای سالها، عرصه را برای گشایشهای اجتماعی تنگ کرد.
نسل جدیدی از حکمرانان در کشوری جوان
با این حال، عربستان سعودی در این سالها به نوعی محکوم به گشایش بود. این را دستکم بخشی از خاندان آلسعود به ویژه نسل جوانش به خوبی درک میکردند و میکنند، زیرا آنان نیز بخشی از جامعه جوان کشور بودند و هستند.
جوانان عربستان سعودی، بخش مهمی از جامعه این کشور را تشکیل میدهند. آنان از دولت انتظار دارند که برایشان ایجاد اشتغال کند و این مهمترین چالش اجتماعی مقابل آلسعود است.
نباید فراموش کرد که عربستان سعودی، مصر یا بنگلادش نیست. سطح بالای زندگی در این کشور، انتظارات جوانان را نیز نسبت به جوانان دیگر کشورهای مسلمان بالا برده است.
اما آلسعود فقط با انتظارات مردم کشور خود مواجه نیست. وجود قبله مسلمانان در عربستان سعودی و ثروت عظیم این کشور، موجب شده که آلسعود نقش رهبری کشورهای سنیمذهب را ایفا کند. مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰، آلسعود را در این عرصه بیرقیب کرد.
نفوذ عربستان سعودی در کشورهای عربی به حدی است که منتقدان آلسعود، به ویژه در زمان حادثه ۱۱ سپتامبر، حکومت عربستان سعودی را متهم به پرورش گروههای افراطی در سراسر جهان، بر اساس ایدئولوژی وهابیت میکنند.
همین امر موجب شده که زمامداران کنونی این کشور به این نکته پی ببرند که تغییرات اجتماعی در کشور، بدون تغییر در ساختارهای مذهبی ممکن نیست.
تغییر در ساختار مذهبی کشور از زمان ملک عبدالله آغاز شد. مهمترین اقدام او افزایش تعداد اعضای شورای علمای کشور از ۱۵ نفر به ۲۱ نفر، و انتصاب جوانان در این شورا بود، تا اعضای محافظهکار که مخالفان بالقوه هر گشایشی هستند، به مرور در اقلیت قرار گیرند.
یکی از بهترین نمونهها در این زمینه، مورد محمد بنعبدالكريم العيسى است که در حوزههای علمیه درس خوانده، اما خواهان تحول در دین رسمی کشور است. او در دوران ملک عبدالله پرورش یافته و در دوران ملک سلمان دارای اختیارات بیشتری شده است. چند سال پیش که وزارت دادگستری را در اختیار داشت، پس از جنجال ازدواج یک مرد ۶۰ ساله با دختری هشت ساله، تلاش کرد سن قانونی ازدواج دختران را بالا ببرد.
محمد بنعبدالكريم العيسى اکنون نیز به ریاست اتحادیه جهان اسلام (رابطة العالم الإسلامی) منصوب شده که مقر آن در مکه است. این سازمان، بازوی مذهبی دیپلماسی عربستان سعودی به شمار میآید و مدیریت کمکهای ریاض به سازمانهای اسلامی در کشورهای عربی را بر عهده دارد. یکی از اقدامات او در این سازمان، برکناری کارمندان «افراطی» بود.
همچنین این مقام سعودی معتقد است که اقلیت مسلمان در کشورهای غربی باید به قوانین و فرهنگ جاری در این کشورها احترام بگذارند. او میگوید: «تنها پیام اسلام در جهان، پیام صلح، عشق و احترام است.»
علاوه بر این، در زمینه مسائل مذهبی داخل کشور، محمد بنعبدالكريم العيسى حدوداً پنجاه ساله، همزمان به عضویت شورای عالی علمای کشور درآمده است. شورایی که تاکنون جای علمای سالخورده بوده است.
او در این شورا از آزادی رانندگی زنان سخن گفته و از حق زنان برای گرفتن گذرنامه و انجام سفر بدون اجازه قیم دفاع کرده است. محمد بنعبدالكريم العيسى در حمایت از رانندگی زنان گفته است: «پیامبر هرگز شترسواری را برای زنان ممنوع نکرد».
در واقع، وجود چنین روحانی نوگرایی، پشتوانهای مذهبی برای گشایشهای اجتماعی مورد نظر شاهزاده محمد بنسلمان است. او همچنین در زمینه بینالمللی، تلاش کرده گفتوگویی را میان ادیان فراهم سازد. دیدار او با پاپ فرانسوا در آوریل دو سال پیش در قاهره، یک دیدار مهم بود.
آزادیهای زنان، نماد تغییرات در عربستان سعودی
از زمانی که اصلاحات اقتصادی و گشایشهای اجتماعی محمد بنسلمان در قالب «چشمانداز سال ۲۰۳۰» آغاز شده، آنچه بیش از هر چه به چشم میآید، به دست آمدن آزادیهایی برای زنان است.
علاوه بر حق رانندگی، حق شرکت در کنسرت و استادیوم ورزشی و حق سفر بدون قیم، در جامعهای که پیش از این، زنان فقط ۲۲ درصد جامعه فعال کشور را شامل میشدند، اکنون پای زنان به بسیاری از شغلهایی که پیشتر در انحصار مردان بود، باز شده است و روزنامهها مدام با تیترهایی این چنینی منتشر میشوند: اولین سفیر زن، اولین راهنمای سفر زن، اولین افسر پلیس زن، اولین سرآشپز زن و …
در چشمانداز ۲۰۳۰ محمد بنسلمان، قرار است ۳۰ درصد شغلهای کشور در اختیار زنان باشد. برای این منظور، یکی از تسهیلات ارائه شده به زنان، صدور اینترنتی مجوز ایجاد شرکت تجاری است.
اما با وجود پیشرفتهایی که صورت گرفته، مثل تضعیف پلیس مذهبی، هنوز برخی از محدودیتها برای زنان پابرجاست. مثلاً هنوز زنان نمیتوانند بدون اجازه مردان ازدواج کنند. ضمن آنکه هنوز سرکوب و زندان فعالان حقوق زنان ادامه دارد؛ فمینسیتهایی که خواستار پایان «قیمومیت» در همه عرصههای زندگی زنان هستند.
برخی معتقدند که آزادی بیان در عربستان سعودی حتی از سالهای ۲۰۰۰ نیز محدودتر شده است. جنجال قتل جمال قاشقجی نیز که به اعتبار بینالمللی آلسعود حتی در محافل واشنگتن خدشه وارد کرد، تأییدکننده همین نظر است.
اما آنچه مسلم است، رضایت بخش مهمی از جوانان و زنان از اقدامات محمد بنسلمان است. چهره ریاض، پایتخت عربستان سعودی که سالها در کنترل محافظهکاران افراطی بوده، طی دو سه سال اخیر کاملاً تغییر کرده است.
آیا سرکوب سیاسی بخشی از شیوه محمد بنسلمان برای اجرای اصلاحاتش است؟ در این شرایط علمای محافظهکار جرأت مخالفت با مرد قدرتمند کشور را دارند؟
محمد بنسلمان با آهنگ خود به پیش میرود؛ نه شتاب تند فمینیستها را تحمل میکند، نه تاب ترمز روحانیون را دارد.
او که اصلاحات عمیق اقتصادی و درآمدزایی با شیوههای غیرنفتی مثل توسعه جهانگردی را وعده داده، خوب میداند آنچه فعلاً موجب تضعیف قدرتش خواهد شد، مخالفت سنتگرایان یا انتقاد اپوزیسیون نیست، بلکه مشکلات اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، افزایش فشار بر اپوزیسیون در کشور عربستان سعودی در زمانی رخ میدهد که شایعه کنارهگیری سلطان سلمان و بر تخت نشستن پسر او، ولیعهد محمد بن سلمان، بر سر زبانها افتاده است.
در حالی که حکومت سعودی این شایعه را قویاً تکذیب میکند، روزنامه بریتانیایی گاردین بر اساس گمانهزنیها میگوید که قرار است ولیعهد این کشور در نیمه اول سال آینده بر تخت بنشیند.
گاردین منبع این خبر را «افراد نزدیک به خانواده سلطنتی» سعودی توصیف کرده است.
از سوی دیگر بازداشتها در زمانی اتفاق میافتد که از بحران در روابط عربستان و متحدانش با دیگر کشور عربی یعنی قطر هنوز کاسته نشده است.
در خردادماه سال جاری، عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی و مصر با وارد کردن اتهامهایی مانند حمایت یا تامین مالی تروریسم، با قطر قطع رابطه کردند.
این کشورها سپس شرایطی را برای تجدید روابط با قطر اعلام کردند که از جمله آنها قطع رابطه با ایران، تعطیلی شبکه الجزیره، تعطیلی پایگاه نظامی ترکیه در قطر و نیز قطع حمایت از گروههای تروریستی بود.
قطر اما در پاسخ گفت که این شروط عملاً حاکمیت ملی این کشور را نادیده میگیرند و آنها را رد کرد.
در گزارش خبرگزاری رویترز از فشارهای تازه بر اپوزیسیون در عربستان سعودی آمده است که یکی از روحانیون برجسته به نام سلمان العوده پس از آن بازداشت شده است که در توئیتر از حل احتمالی بحران اخیر با قطر استقبال کرده است.
روزنامه بریتانیایی گاردین میگوید که سلمان العوده در شبکه اجتماعی توئیتر بیش از ۱۴ میلیون دنبالکننده دارد.
فعالان سیاسی آنلاین سعودی روز سهشنبه هفته گذشته همچنین گزارش کردند که دستکم هشت شخصیت دیگر در این کشور از جمله چند روحانی و استاد دانشگاه و مجری تلویزیون نیز دستگیر شدهاند.
گاردین میگوید که یک بازرگان معتبر، یک استاد دانشگاه و یک شاعر هم در میان بازداشتیها هستند.
رسانههای حکومتی سعودی در پی بازداشتهای اخیر چنین گزارش کردهاند که بازداشتیها، بهویژه روحانیونی که به حبس فرستاده شدهاند، با گروه اخوانالمسلمین در ارتباط بودهاند که عربستان سعودی آن را «تروریستی» قلمداد میکند.
از سوی دیگر سازمان امنیت سعودی اعلام کرد که افرادی را بازداشت کرده که با «قدرتهای خارجی» در ارتباط بودند.
محمد بن سلمان، ولیعهد ۳۲ ساله عربستان، اوایل تابستان سال جاری محمد بن نایف، عضو ارشد خانواده سلطنتی سعودی، را کنار زد و طبق گزارشها او همچنان در حصر خانگی به سر میبرد.
از آن پس بود که طبق گزارشها سلطان سالخورده سعودی به ولیعهدش اجازه داد که عملاً حکومت را در دست بگیرد.
رویترز با استناد به گفتههای شماری از مقامهای عربستان و منابع نزدیک به ولیعهد پیشین آن کشور، گزارشی در مورد نحوه جابهجایی قدرت در ریاض منتشر کرده و در عین حال میگوید پادشاه فعلی، آماده واگذاری سلطنت به فرزند جوان خود، محمد بن سلمان، میشود.
در ۳۱ خرداد ماه سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، پسر خود محمد بن سلمان را به جای محمد بن نائف، که تا آن روز ولیعهد عربستان بود، به عنوان ولیعهد منصوب کرد. در جریان این جابهجایی، محمد بن نائف، که چهره شناختهشده خاندان سعود در میان مقامهای غربی بهخاطر اقداماتش علیه القاعده است، تمامی سمتهای دولتی خود را نیز از دست داد.
به گزارش رویترز و به نقل از منبعی نزدیک به بن نائف، پادشاه از او خواسته کنارهگیری کند چون «معتاد است».
این منبع خبری گفته در ۲۰ ژوئن (۳۰ خرداد) «محمد بن نائف به دیدار پادشاه فراخوانده شدهاست». او به طبقه چهارم کاخ رفته و پادشاه برای دیدارش وارد شده: «آنها در اتاق تنها بودند. پادشاه گفته: من از تو خواستم از قدرت کنارهگیری کنی، تو برای درمان اعتیادت که بر تصمیمگیریهایت تاثیرات خطرناکی گذاشته، به نصیحت من گوش ندادی».
خبرگزاری رویترز میگوید، در همین ساعتها، برای توضیح دلیل برکناری محمد بن نائف به شورای موسوم به «هیئت بیعت»، نامهای آماده شده و در تماسی تلفنی به اطلاع اعضا رسید. این شورا وظیفه انتخاب پادشاه و ولیعهد را برعهده دارد.
طبق این گزارش، در زمانی که این نامه برای اعضای «هیئت بعیت» خوانده میشود، محمد بن نائف تمام شب را در اتاقی در تنهایی، بدون دسترسی به مشاوران خود، بدون دسترسی به تلفن و در حضور محافظانی، بهجز محافظان همیشگی خود گذراندهاست.
در نامه تغییر ولیعهد، آنطور که یک منبع سعودی به رویترز گفته، دلیل تغییرات وضعیت سلامت و «اعتیاد» محمد بن نائف عنوان شدهاست. در این نامه گفته شده خاندان سلطنت در تلاش بوده تا او اعتیاد خود را ترک کند، اما این اتفاق نیفتاده و در نتیجه «بهخاطر شرایط خطرناک او، از جانشینی پادشاه کنار گذاشته شده و محمد بن سلمان بهعنوان جانشین او انتخاب میشود».
بنا بر این گزارش، به جز سه نفر، مابقی اعضای شورای ۳۴ نفره «هیئت بعیت»، توافق خود را اعلام کردهاند. آنطور که رویترز میگوید «کودتا موفق بود».
رویترز میگوید قادر نیست جریان «اعتیاد» محمد بن نائف را تائید کند. یک مقام ارشد خاندان سعود در ایمیلی به این خبرگزاری، گزارشها و گفتههای منتشرشده را «تخیلی» و «هالیوودی» عنوان کرده و گفته جابهجایی قدرت از بن نائف به بن سلمان، «تحت فشار یا بیاحترامی» صورت نگرفته و فقط بهخاطر منافع ملی انجام شدهاست.
سه منبع خاندان سعود، چهار مقام عرب که با خاندان سعود رابطه دارند، و برخی دیپلماتها در منطقه، به رویترز گفتهاند محمد بن نائف از دستور به کنارهگیریاش از قدرت شگفتزده و متحیر شدهاست.
«محمد بن نائف از اقامتگاه خارج میشود»
در جریان اعلام جابهجایی ولیعهد در عربستان، فیلم کوتاهی نیز از دیدار محمد بن نائف (ولیعهد پیشین) و محمد بن سلمان (منصوب)، منتشر شده که برای مدتی از طریق رسانههای دولتی عربستان پخش شدهاست.
در این فیلم بن نائف از دری وارد اتاقی میشود که بن سلمان و دوربین یا دوربینهای تلویزیونی در آن حضور داشتند. بن سلمان ناگهان، بن نائف را میبوسد. بن نائف نیز اعلام وفادارای میکند و تعارفاتی بین آنها رد و بدل میشود.
به گفته رویترز پیش از ضبط این فیلم است که روند گرفتن توافق «هیئت بیعت» جریان داشته؛ و درخواستها برای کنارهگیری بن نائف از قدرت ثبت و ضبط شده و به اطلاع او رسیدهاست.
به گفته دو منبع سعودی که با خاندان سعود رابطه دارند، تنها سه نفر: نماینده خانواده ملک عبدالله، شاهزاده محمد بن سعد و وزیر پیشین کشور، با جابهجایی مخالفت کردهاند. رویترز موفق نشده با هیچ یک از این سه نفر، تماس بگیرد.
بن نائف در نهایت تسلیم شرایط شده و به یکی از مشاوران دربار پادشاهی آن کشور میگوید میخواهد با ملک سلمان دیدار کند. دیدار، کوتاه بود. محمد بن نائف پذیرفت که از ولیعهدی کنارهگیری کند.
در این جاست که او هنگام خروج از اقامتگاه پادشاه، با تعجب میبیند که محمد بن سلمان، و دوربینهای تلویزیونی در انتظار او هستند.
اندکی بعد، در ۳۱ خرداد ماه، بیانیه ضبطشده ملک سلمان در مورد انتخاب پسرش به جای برادرزادهاش منتشر میشود.
«حصر خانگی» و «جابهجایی قدرت»
موضوع دیگری که در گزارش خبرگزاری رویترز بازتاب پیدا کرده، «حصر خانگی» بن نائف است. بنا بر این گزارش، با استناد به منابع خبری طرف گفتوگو با رویترز، محمد بن نائف طی هفتههای گذشته اجازه داشته با مادر سالخوردهاش دیدار کند. محافظان او نیز عوض شدهاند.
با این همه یک مقام ارشد خاندان سعود گفته او میهمانانی داشته، از جمله آنها پادشاه و ولیعهد جدید.
منبع خبری نزدیک به محمد بن نائف میگوید او تمایل داشته خانوادهاش را به سوئیس یا لندن ببرد، اما پادشاه و ولیعهد تصمیم گرفتهاند که او باید در کشور بماند: «به او انتخاب دیگری داده نشدهاست».
به گزارش رویترز سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و کاخ سفید، از واکنش به گزارش و جزئیات منتشر شده خودداری کردهاند، اما یک مقام ارشد دولتی در واشینگتن گفته ایالات متحده در جریان بوده که محمد بن سلمان مورد علاقه پادشاه بوده هرچند «فرای آن، دیگر، خیلی مبهم است».
البته طی سالهای گذشته، و با پیشرفت قابل توجهی که محمد بن سلمان در دربار داشته، رسانهها بارها از او بهعنوان چهره پرنفوذ تازه در خاندان سعود نام برده بودند.
بن سلمان در سال ۱۳۹۴ به عنوان وزیر دفاع انتخاب شده بود؛ همان زمانی که بن نائف ولعیهد شد.
↲ در مورد تحولات ۱۳۹۴ بیشتر بخوانید
بن سلمان، جوانترین وزیر دفاع عربستان است و برخی ناظران او را معمار مداخله نظامی در یمن توصیف میکنند.
او در عین حال همان کسیست که در اردیبهشت ماه گذشته گفته بود: ریاض منتظر ورود جنگ به درون عربستان نخواهد ماند و برای کشیدهشدن نبرد به ایران تلاش میکند.
با وجود اینها رویترز میگوید سرعت پیشرفت این شاهزاده جوان، خلاف پیشبینیها بود و همین خبرگزاری در عین حال از احتمال پادشاهی قریبالوقوع او خبر دادهاست.
رویترز به نقل از یکی از منابع سعودی میگوید ملک سلمان اخیرا بیانیهای ضبط کرده که در آن واگذاری قدرت به پسرش اعلام شدهاست. این بیانیه هر زمانی ممکن است پخش شود، و احتمال آن وجود دارد که تا ماه سپتامبر اعلام شود.
هیچ یک از مقامهای رسمی سعودی یا دیگر کشورهای متحد عربستان، از جمله ایالات متحده، چنین چیزی را تائید نکردهاند.
پوتین و ولیعهد سعودی در مورد توافق «اوپک پلاس» گفتوگو کردند
- نویسنده : قیام خوراسانی
- منبع خبر : رادیو فردا