کمیسیون انتخابات ازبکستان اعلام کرد که نتایج اولیه نشان میدهد شوکت میرضیایف ۸۷ درصد آرا را کسب کرده در حالی که هر یک از رقبایش تنها چهار درصد آرا را به دست آورند.
به نظر میرسد میرضیایف ۶۵ ساله در برابر سه رقیبی که نامزدی آنها عمدتا جنبه نمادین داشت، به پیروزی قاطعی دست یافته است.
این رأیگیری پس از تغییراتی در قانون اساسی ازبکستان انجام میشود که در یک همه پرسی به رای گذاشته شده بود. بر اساس این تغییرات دوره ریاست جمهوری در ازبکستان از پنج به هفت سال افزایش یافته است.
شوکت میرضیایف در سال ۲۰۲۱ در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی دست یافته بود. بنابر قانون اساسی دورههای ریاست جمهوری این کشور پنج ساله است.
در همه پرسی ۳۰ آوریل سال جاری میلادی مجموعهای از اصلاحات قانون اساسی تصویب شد که به او اجازه داد تا شمارش دورهها را از نو آغاز کند و برای دو دوره دیگر هفت ساله نامزد شود. چنین شرایطی این احتمال را افزایش میدهد که شوکت میرضیایف بتواند تا سال ۲۰۳۷ در سمت خود بماند و قدرت را در دست نگاه دارد.
از اصلاحات میرضیایف چه میدانیم؟
شوکت میرضیایف پس از مرگ اسلام کریمف در سال ۲۰۱۶ روی کار آمد و از آن زمان، مجموعهای از اصلاحات سیاسی و اقتصادی را انجام داد. او سیاستهای سختگیرانه اسلام کریمف را تعدیل کرد.
در زمان اسلام کریمف ازبکستان به یکی از سرکوبگرترین کشورهای منطقه تبدیل شده بود.
آقای میرضیایف از زمانی که برای اولین بار در سال ۲۰۱۶ به ریاست جمهوری ازبکستان انتخاب شد، درهای این کشور را به روی گردشگران و سرمایهگذاران گشود. او همچنین تا حدی وضعیت حقوق بشر را در این کشور بهبود بخشید.
در دوران میرضیایف، آزادی بیان در مقایسه با سرکوب کامل مخالفان در دوران کریموف گسترش یافت. همچنین برخی رسانههای خبری مستقل و وبلاگ نویسان شروع به فعالیت کردند.
آقای میرضیایف همچنین کنترل شدید اسلام و مسلمانان در این کشور عمدتا مسلمان را که کریموف برای مقابله با دیدگاههای مخالف اعمال میکرد، کاهش داده است.
میرضیایف که خود را اصلاح طلب معرفی میکند به کار اجباری در مزارع پنبه این کشور پایان دادو زندانیان سیاسی را که در دوران حکومت طولانی کریموف زندانی شده بودند، آزاد کرد.
اما منتقدان میگویند ازبکستان هنوز به شدت خودکامه است و مخالفان قابل توجهی در آن حضور ندارند. علاوه بر این، همه احزاب سیاسی ثبت شده به اقای میرضیایف وفادار هستند.
شوکت میرضیایف مانند رهبران دیگر کشورهای آسیای مرکزی که روابط اقتصادی نزدیکی با مسکو دارند پس از حمله نیروهای روسی به اوکراین که کرملین آن را «عملیات نظامی ویژه»میخواند، دست به یک اقدام متعادل کننده ظریف زده است. او از «عملیات نظامی ویژه» دوری میکند، اما آن را محکوم نمیکند.
ازبکستان و قرقیزستان بر سر تعیین خطوط مرزی به توافق رسیدند
قرقیزستان و ازبکستان، دو کشور همسایه در آسیای مرکزی تعیین خطوط مرز مشترک خود را رسماً به انجام رساندند.
رؤسای جمهور دو کشور روز جمعه، ۲۷ ژانویه در بیشکک، پایتخت قرقیزستان اسناد تصویب معاهده مرزی را مبادله کردند.
شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان یک روز پیش برای انجام سفر دولتی دو روزه وارد شهر بیشکک شد.
یکی از بخشهای کلیدی این دیدار آقای میرضیایف، مبادله اسناد تصویب معاهده میان ازبکستان و قرقیزستان در بخشهایی از مرز مشترک دو کشور بوده است.
قرقیزستان ۱۳۱۴ کیلومتر با ازبکستان مرز دارد که طولانیترین مرز خارجی این کشور محسوب می شود.
به دلیل مشخص نبودن خط مرز در ۳۱۲ کیلومتر میان دو کشور، در گذشته درگیریهایی رخ میداد که منجر به تلفات انسانی میشد.
سال ۲۰۱۶ شوکت میرضیایف در ازبکستان به قدرت رسید و برای حل مشکلات مرزی با کشورهای همسایه تلاش کرد.
دو ماه پیش قرقیزستان و ازبکستان اعلام کردند به اختلافات مرزی که بیش از ۳۰ سال طول کشید، پایان دادهاند.
درآن زمان دو کشور همسایه گفته بودند که در مورد ۳۱۲ کیلومتر از مرز دولتی که نامشخص باقی مانده بود، به توافق رسیدند.
انتقال زمین زیر مخزن آب کمپیرآباد به ازبکستان در ازای زمینهای دیگر، بخشی از جامعه قرقیزیستان را ناراضی کرد و آنها دست به اعتراض زدند.
حدود ۳۰ تن از سیاستمداران و فعالان قرقیز معترض به این توافق در بازداشت به سر میبرند.
مبادله اسناد تصویب معاهده میان ازبکستان و قرقیزستان در بخشهایی از مرز مشترک دو کشور نشان می دهد که مقامات قرقیز علیرغم اعتراضهای داخلی به توافق مرزی با ازبکستان پایبند ماندهاند.
صادر جباراف ، رئیس جمهور قرقیزستان در دیدار امروزش با همتای ازبک خود تکمیل روند تعیین خطوط مرز با ازبکستان را «رویدادی تاریخی» خواند.
به گفته آقای جباراف «با پایان دادن به مسائل مرزی، طرفین پایهای محکم برای توسعه و شکوفای محکم و مطمئن برای نسلهای آینده ایجاد کردهاند.»
قرقیزستان و ازبکستان دو جمهوری شوروی سابق در آسیای مرکزی هستند.
۱۶ فوریه، سه سال از برقراری روابط دیپلماتیک میان این دو کشور میگذرد.
اکنون با پیشنهاد صادر جباراف، قرقیزستان میخواهد روابط بین دولتی با ازبکستان را به سطح روابط متفقین ارتقاء بدهد.
در این زمینه، آقای جباراف ایجاد شورای بین دولتی در سطح سران دو کشور را مهم خوانده و پیشنهاد کرده است «از وزارتهای خارجه دو کشور خواسته شود اسناد مربوط را در این زمینه آماده کنند.»
حل کامل اختلافات مرزی میان قرقیزستان و ازبکستان در حالیست که قرقیزها با همسایههای دیگرشان- تاجیکها در مورد تعیین خطوط مرز به توافق نهایی نرسیدهاند.
به گفته مقامات تاجیک ضوابط حقوقی ۵۲۵ کیلومتر از مرز تاجیکستان و قیرقیزستان تهیه شده که ۶۳ درصد طول مرز دو کشور را تشکیل میدهد.
اخیراً (۱۴ ژانویه) امامعلی رحمان و صادر جباراف، رؤسای جمهور تاجیکستان و قرقیزستان در یک مکالمه تلفنی تأیید کردند که به حل اختلافات مرزی خود از راه مسالمتآمیز و دیپلماتیک پایبند هستند.
آیا جنبش اسلامی ازبکستان فروپاشیده است؟
- نویسنده, آنتونیو جوستوزی
- شغل, تحلیلگر ارشد گروههای جهادی و استاد دانشگاه کینگز لندن
جنبش اسلامی ازبکستان مدتهاست یکی از شناختهشدهترین نامها در جهان گروههای جهادی بوده است. این گروه پس از انتقال به وزیرستان (در ایالت خیبرپختنوخواه پاکستان هممرز با افغانستان) در سال ۲۰۰۱ با القاعده ارتباط نزدیکی برقرار کرد و پس از حمله آمریکا از «جهاد طالبان» حمایت کرد. با این حال، وقتی در سالهای ۲۰۰۹-۲۰۱۰ تنشها بین رهبران القاعده و «طالبان قندهاری» جدیتر شد، جنبش اسلامی ازبکستان نسبت به متحدان عرب خود واکنش شدیدتری به آن نشان داد.
وقتی در میان گروههای جهادی صحبت میشد که طالبان میخواهد به سوی یک توافق براساس مذاکره با آمریکا پیش برود، این جنبش ارتباط خود را با «شورای کویته طالبان» قطع کرد و با «شبکه حقانی» و با شورای در حال ظهور پیشاور طالبان ارتباط برقرار کرد.
تا سال ۲۰۱۲ این جنبش سه رهبر خود را از دست داده بود. جمعه نمنگانی در سال ۲۰۰۱، طاهر یولداش در سال ۲۰۰۹، و ابوعثمان عادل در سال ۲۰۱۲ کشته شدند. عثمان قاضی که معاون عادل بود، پس از به دست آوردن اکثریت آرا در نوعی کنگره جنبش، این سمت را به دست گرفت، اما یکی از پسران طاهر یولداش به نام عبدالعزیز، او را برای این کار به چالش کشید و پس از ناکامی، از هم جدا شدند. حمله سال ۲۰۱۴ به تحریک طالبان پاکستان در مناطق قبایلی پاکستان، عثمان غازی و جناح ۳۵۰ تا ۴۰۰ جنگجوی او را مجبور کرد به زابل در خراسان آریا نقل مکان کنند. عبدالعزیز در عوض با حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ نیروی خود به کنردر شرق خراسان آریا نقل مکان کرد و بعد به شمال غرب این کشور رفت.
در سال ۲۰۱۵، زمانی که شاخه خراسان گروه دولت اسلامی (داعش) ظهور کرد، جناح عثمان غازی با آن متحد شد و در یک حمله گسترده طالبان برای بیرون راندن داعش و جنبش اسلامی ازبکستان از زابل گرفتار شد. جنبش در آنجا تلفات بسیار سنگینی متحمل شد و از جمله بسیاری از اعضای خانواده خود عثمان غازی کشته شدند. عثمان قاضی قبلاً تصمیم گرفته بود که جناح خود را وارد داعش کند، اما جنگ در زابل خصومت بسیار عمیق تری را علیه طالبان ایجاد کرد. اکثر بازماندگان در واقع به شاخه خراسان داعش پیوستند.
در سالهای بعدی، ازبکستانیها برخی از واحدهای نخبه شاخه خراسان داعش را تشکیل دادند و تعداد زیادی از داوطلبان بمبگذار انتحاری را در آن وارد کردند. گروه عبدالعزیز، با این حال، در حالی که به شدت از رهبر جدید خودخوانده طالبان، اختر محمد منصور انتقاد میکرد، در شمال غرب خراسان آریا منزوی شد و چارهای جز بیعت با او در سال ۲۰۱۵ نداشت.
سایر بقایای جنبش در بدخشان، تحت حمایت القاعده و گروههای همدل طالبان گردهم آمدند. زمانی که شاخه خراسان داعش در سال ۲۰۱۹-۲۰۲۰ در شرق افغانستان متحمل یک رشته شکستهای سنگین شد و بسیاری از مردم آسیای مرکزی ایمان خود را به این گروه از دست دادند، دیگران به آنها پیوستند. بنابراین، در سالهای ۲۰۲۱-۲۰۲۲ سه گروه از جناحهای جنبش (شمال غربی، شمال شرقی و کنر، کوچکترینشان) وجود داشتند که پس از کشته شدن عبدالعزیز در نوامبر ۲۰۲۰، همه بدون رهبر ماندند. اما شاخه شمال غرب تحت فشار شدید طالبان قرار گرفت تا شرایط توافقنامه جدید با امارت [طالبان] را بپذیرد که بنا بر آن، از جهاد در آسیای مرکزی دست بکشند، جابجا شوند و بپذیرند که از نزدیک تحت نظارت مقامهای طالبان قرار بگیرند.
شاخه شمال غربی همدلی طالبان محلی ازبیک را داشت و موفق شد بارها دستورات رهبری طالبان را نادیده بگیرد، شاید امیدوار بود که عناصر طرفدار القاعده در داخل طالبان بتوانند این روند را برعکس کنند.
کشته شدن الظواهری در ۳۱ جولای ۲۰۲۲ و واکنش اکثریت طالبان، به نظر میرسد که نقطه عطفی بوده است که جنگجویان ازبکستانی را متوجه این واقعیت کرد که بعید است که جهاد در سطح جهانی دوباره در میان طالبان مورد استقبال قرار بگیرد. شاخههای این جنبش مطمئناً از شایعات و اتهامات مطرح شده در میان طالبان در مورد همدستی رهبران و جناحهای مختلف با آمریکاییها در ردیابی الظواهری آگاهی داشتند.
به هر حال، واقعیت این است که در ماههای بعد، شاخه شمال غربی جنبش شروع به فروپاشی کرد. اعضای آن از منطقه شمال غربی ناپدید شدند. مقصد دقیق همه آنها مشخص نیست، اما مطمئناً شمار قابل توجهی به شمال شرق نقل مکان کردند تا به گروه داعش بپیوندند. شایعاتی مبنی بر فرار برخی به پاکستان یا مناطق تحت کنترل «تحریک طالبان پاکستان» در شرق و جنوب شرق افغانستان وجود داشت. همچنین در ماههای اخیر شماری از افراد جناحهای جنبش که خود را تحت کنترل القاعده در بدخشان قرار داده بودند، نیز به گروه داعش پیوستند.
تا بهار ۲۰۲۳، شمار کمی از اعضای جنبش در شمال غربی افغانستان باقی مانده بودند. چشمانداز اتحاد مجدد و راهاندازی مجدد طرحهای جهادی در آسیای مرکزی (که به منزله یک چالش مستقیم برای اقتدار امارت طالبان بود) از بین رفته بود. با آنهم، چشمانداز انتخاب یک رهبر جدید نیز کمرنگ شده بود. القاعده در موقعیتی نبود که بتواند از بقایای جنبش اسلامی ازبکستان حمایت کند، چرا که نمیتوانست رسماً جانشین الظواهری را تعیین کند و از قیمومیت ایران رها شود.
به نظر میرسید که بقایای جنبش محکوم به از بین رفتن تدریجی هستند، بیشتر اعضای قدیمی آن باوجود بدبینی نسبت به دورنمای جنگ علیه طالبان، گزینه بهتری جز پیوستن به گروه داعش ندارند. به نظر میرسد پس از کشته شدن صدها نفر از اعضای جنبش اسلامی ازبکستان در افغانستان و سوریه، دیگر شور و شوق کمی در میان اعضای فعلی و سابق جنبش برای جنگیدن در راستای اهداف داعش وجود دارد.
در واقع، بخش عمدهای از اعضای سابق جنبش که به داعش پیوستهاند، چندان فعال به نظر نمیرسند و درگیر اختلافات معمول با رهبری شاخه خراسان داعش بودهاند.
چشمانداز تسلیم شدن آنها به طالبان هم جدی به نطر نمیرسد، به دلیل عدم اعتماد، که نمونه آن شایعاتی است که طالبان اعضای ازبکستانی بازداشت شده داعش را به دولت ازبکستان تحویل داده است، بسیاری از اعضای سابق جنبش اکنون در میان انتخابهای نامطلوب، به دام افتادهاند و در درههای دورافتاده بدخشان مخفی شدهاند و شاید منتظرند تا گزینههای بهتری پیشرویشان بیاید اگر گزینهای واقعا وجود داشته باشد.
خلیفه بدون خلافت؛ ابو ابراهیم قرشی، رهبر داعش چه کسی بود؟
جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا اعلام کرد ابو ابراهیم هاشمی قرشی، رهبر گروه موسوم به دولت اسلامی یا داعش را کشته است. یک مقام ارشد دولت آمریکا گفته هنگام عملیات نظامی نیروهای آمریکایی در استان ادلب سوریه، او بمبی منفجر کرد و خود و اعضای خانوادهاش را کشت.
این بزرگترین عملیات آمریکا از زمان کشتن ابوبکر بغدادی، رهبر قبلی گروه داعش بوده است.
اما ابوابراهیم هاشمی قرشی کیست؟
از او به عنوان خلیفه بدون قلمرو خلافت یاد میشد. کسی که حتی پیش از رسیدن به خلافت هم بسیاری از امور گروه موسوم به دولت اسلامی را به عهده داشت.
اعضای گروهش او را “حاجی عبدالله” صدا میزدند. یکی دیگر از نامهای جانشین بغدادی از میان دهها نام گیج کننده دیگر که برای حفظ هویتش استفاده میشد و حتی اعضای داعش هم نام واقعی او را نمیدانستند.
امیرمحمد سعید المولا، امیرمحمد عبدالرحمان المولا الصلبی یا ابو ابراهیم هاشمی القرشی که نام واقعیاش حتی از اعضای داعش مخفی نگه داشته شده بود، در ناحیه المحلبیه موصل و در استان نینوای عراق به دنیا آمد. پدرش در یکی از مساجد اذان میگفت و دو همسر داشت.
حاجی عبدالله در یک شهر کوچک در سال ۱۹۷۶ به دنیا آمد و به این ترتیب بر اساس گزارشها او در زمان مرگ ۴۵ ساله بوده است.
او یکی از ۱۷ فرزند خانواده بود. مردم محل آنها را خانوادهای پرجمعیت، با سواد و محترم به یاد میآورند.
محلبیه و تلعفر و حضر روستاهایی دور افتاده در نزدیکی موصل بودند که سال ۲۰۰۳ میلادی القاعده در آن مناطق عراق ظهور یافت و پایگاهش را محکم کرد. در واقع، بیشتر فرماندهان و نیروهای امنیتی داعش از این ناحیه برخاستند بهویژه تلعفر.
چگونه پلههای ترقی را پیمود؟
سال ۲۰۰۳ که آمریکا به عراق حمله کرد، حاج عبدالله فعالیتش را با گروههای جهادی کوچک در القاعده شروع کرده بود.
وقتی شرایط عراق به سمت خشونت کشیده شد، معنایش این بود که اشخاصی مثل حاج عبدالله با پیشینه تحصیلات مذهبی و همکاری با گروههای افراطی، زمینه مناسبی پیدا کردند که به رأس هرم رهبری گروه نزدیک شوند.
گفته میشد او در رشته مطالعات شریعت در دانشگاه موصل تحصیل کرده است.
او سال ۲۰۰۸ بازداشت شد و تنها تصویری که آن موقع از او وجود داشت همان بود که نیروهای آمریکایی او را در زندان بوکا در جنوب عراق بازجویی کردند. او ماهها تحت بازجویی بود. نیروهای آمریکایی ادعا کردهاند که در بازجویی او اطلاعات خوبی از دهها عضو پیکارجویان در اختیار آنها قرار داده که امکان راستیآزمایی این ادعا وجود ندارد.
اوایل سال ۲۰۱۰ میلادی یعنی بیش از یک دهه پیش، او به ابوبکر بغدادی، رئیس وقت گروه داعش نزدیک شد. خروج نیروهای آمریکایی از عراق موقعیت خوبی برای داعش بود تا خود را بازسازی کند.
یکی از اعضای داعش با هویت مخفی به بیبیسی گفت حاج عبدالله به اندازه ابوبکر بغدادی توانایی نداشت و دستکم نمیتوانست مثل او سخنرانی کند: ” مثلا ابوبکر بغدادی یک بار بدون کاغذ سخنرانی عمومی کرد اما فکر نمیکنم حاج عبدالله چنین توانایی داشته باشد.”
در اوج دوران فعالیت داعش او به نوعی نقش وزیر عدلیه را داشت و بر مجازاتهای سنگین از جمله اعدامها نظارت میکرد.
وقتی داعش در سال ۲۰۱۴ شهر شنگال (سنجار) را گرفت، بیرحمی او عیانتر شد. هزاران نفر از اعضای اقلیت ایزدی کشته شدند. ۷ هزار زن ایزدی به بردگی گرفته و برخی کشته شدند. عملیاتی که سازمان ملل متحد آن را مشابه نسلکشی میداند.
افرادی از داخل داعش ادعا کردهاند که آن زمان بعضی از نیروهای عراقی عضو داعش مخالف به اسارت گرفتن زنان بودند اما حاج عبدالله برای بردگی زنان توجیهات مذهبی داشت و از آن دفاع میکرد.
چطور رهبر داعش شد؟
با ادامه حملات نظامی بینالمللی علیه داعش، شمار زیادی از سران این گروه کشته شدند و حاج عبدالله که مانده بود بیش از پیش به ابوبکر بغدادی نزدیک شد.
تلاشهای زیادی برای کشتن عبدالله انجام شد که فقط یکی از آنها به هدف نزدیک شد.
زندانی داعش با هویت محفوظ میگوید: “داشت پیاده میرفت که یک پهپاد او را زد. فکر کنم پهپاد آمریکایی بود. زخمی شد و چهار ماه در بیمارستان بود و یکی از پاهایش را قطع کردند.”
پایان پادکست
سال ۲۰۱۷ از دست دادن دومین شهر بزرگ عراق، آغاز افول داعش بود. عقبنشینی اعضای گروه آغاز شد. اکتبر آن سال بغدادی و حاج عبدالله وارد شهر مرزی ابوکمال در سوریه شدند جایی که هدف حمله مرگبار هوایی قرار گرفتند. محافظان آنها کشته شدند.
بعد از حمله به شهر مرزی باغوز سوریه رفتند. همانجا بود که رهبر داعش در سال ۲۰۱۹ کشته شد. و به دنبال آن هزاران نفر از اعضای داعش و خانوادههای آنان تسلیم شدند.
گزارشهایی منتشر شد که ادعا میکرد او با ترکمانها رابطه قومی دارد. ساکنان تلعفر هم عمدتا از اقلیت ترکمان مسلمان هستند. ترکمان بودن به این معنا بود که او شرایط خلافت گروه موسوم به دولت اسلامی را ندارد چون از طایفه پیامبر نیست. اما داعش این موضوع را تکذیب کرد.
۲۶ اکتبر ۲۰۱۹ با مرگ ابوبکر بغدادی در حمله آمریکا، حاج عبدالله که از قبل تصور میشد جانشین بغدادی شود، به ریاست گروه رسید.
ابوبکر بغدادی در دوران ریاست دونالد ترامپ با حمله هوایی نیروهای آمریکایی کشته و جانشینش که نتوانست در این دو سال گروه دولت اسلامی را به موقعیت قبلی بازگرداند، دو سال بعد در فوریه ۲۰۲۲ و دوره ریاست جمهوری جو بایدن کشته شد.
- نویسنده : قیام خوراسانی
- منبع خبر : BBC