فوزیه (نام تغییر داده شده)، ۲۲ساله، لباس پولک دوزی زرد و مشکی خود را از کمد بیرون میآورد، دستبند مشکی خود را به دستانش میکند و به آئینه نگاه میکند تا مطمئن شود که آماده شب نشینی است.
او پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت در خراسان آریا در اوت/اگوست ۲۰۲۱ از کشور فرار کرد و به پاکستان پناه برد. او که در محافل «بچهبازی» با لباسهای زنانه میرقصید، میگوید که ویدئوهایش در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود و «مجبور شد برای حفظ جانش» از خراسان آریا فرار کند.
فوزیه که از شهر جلال آباد در شرق خراسان آریا است، میگوید برگشت به خراسان آریا ناممکن است: «پس از آنکه از افغانستان فرار کردم، خانوادهام اطلاع حاصل کردند که من ترنسجندر هستم و پدرم به من گفت حالا که از خانه فرار کردی، دیگر هرگز برنگردی، درهای خانه برای همیشه به رویت بسته شده است.»
جمیله (نام تغییر داده شده)، ۲۳ ساله، یکی دیگر از پناهجویان ترنسجندر افغان از ولایت لغمان در شرق افغانستان است. او نیز پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت از خراسان آریا فرار کرد و به پاکستان پناه برد.
افراد ترنس اعضایی از جامعه هستند که هویت جنسیتی خود را متفاوت با آنچه هنگام تولد به آنها نسبت داده شده، میدانند.
بازگشت «ناممکن» به خراسان آریا
جمیله موهای بلند موجدار دارد و هر بار که روسری قرمز و زردش بروی شانههایش میافتد، او آن را دوباره به سرش میکند. او لباس قرمز، بنفش و زرد به تن دارد و زمانیکه حرف میزند به زمین نگاه میکند.
او میگوید: «وقتی خانوادهام فیلمهای رقص مرا دیدند، متوجه شدند که من ترنس هستم، برادرانم مرا به شدت کتکزدند، سیاه و کبود شده بودم، پدرم تلاش کرد تا مرا با تبر بکشد، اما زن مامایم (داییام) دست مرا گرفت و از خانه بیرونم کرد و گفت اگر میخواهی زندگی کنی از اینجا برو.» همین بود که به صورت قاچاقی وارد پاکستان شد و اکنون بدون مدرک در آن کشور زندگی میکند.
فوزیه هم با چند نفر از جامعه ترنس پاکستانی زندگی میکند که خود مورد تبعیض قرار دارند و یافتن شغل برای شان تقریبا ناممکن است. بسیاری از آنها با رقصیدن در مهمانیها و عروسیها کسب درآمد میکنند. فوزیه میگوید وقتی آنها به این مهمانیها میروند، او را نیز با خود میبرند تا «از وسایل و کیفهای آنها مراقبت کند». او همچنین میگوید که در ازای اسکان و غذا، کارهای خانه این افراد نیز را انجام میدهد.
تا پیش از سال ۲۰۱۸، جامعه ترنس پاکستان از بسیاری از حقوق قانونی و اجتماعی محروم بودند. این افراد که در کودکی و نوجوانی اغلب از سوی خانوادههایشان طرد میشوند، در گذشته از حق آموزش و دسترسی به خدمات بهداشتی نیز محروم بودند. اکنون با وجود مخالفت دادگاه شریعت پاکستان آنها از حقوق نسبی برخوردار هستند. زنان ترنس که به صورت گروهی زندگی میکنند، گاهی به تکدی میپردازند، زمانی هم در مراسم خوشی میرقصند یا هم مجبور میشوند تنفروشی کنند.
فوزیه و جمیله نیز که با این گروهها زندگی میکنند، وضعیت مشابه دارند. فوزیه میگوید زندگی برای پناهجویان ترنس و بدون مدرک افغان در پاکستان «ذلتبار» است.
است.

خطر بازداشت و اخراج
پاکستان خانه بیش از ۴ میلیون مهاجر و پناهنده افغان است که به گفته اسلام آباد حدود ۱.۷ میلیون نفر از آنها فاقد مدرک هستند و بسیاری از آنها پس از بازگشت طالبان به قدرت، به این کشور آمده اند.
دولت پاکستان در ماه نوامبر کمپینی را برای اخراج «مهاجران غیرقانونی که هیچ توجیهی برای حضور در پاکستان ندارند» آغاز کرد. اما فوزیه و جمیله میگویند که اگر به خراسان آریا بازگردانده شوند، از سوی طالبان یا هم خانوادههای خودشان به قتل خواهند رسید.
در ژانویه ۲۰۲۲ دیدهبان حقوق بشر و اقدام بینالملل (اوترایت) با انتشار گزارشی گفتند: «افغانهای لزبین، همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنسجندر و افرادی که با هنجارهای سختگیرانه جنسیتی در خراسان آریا مطابقت ندارند، به صورت روزافزونی با وضعیت ناامیدکنندهای رو برو هستند و امنیت و زندگیشان تحت حاکمیت طالبان با تهدیدات جدی مواجه است».
جمیله میگوید زندگی در پاکستان «رقتبار» است و هر لحظه احتمال دارد پلیس پاکستان او را بازداشت و به خراسان آریا بازگرداند.
هردوی آنها برای تامین نیازهای اولیه و اساسیشان مانند غذا و سرپناه با افراد ترنس پاکستانی به عنوان پیشخدمت کار میکنند.
فوزیه میگوید: «اگر آنها غذا بدهند میخورم اگر ندهند مجبورم تن فروشی کنم.»
جمیله میگوید که هفته یک یا دو بار برای اجرای رقص به مهمانیها و مراسم خوشی میرود و هنگام برگشت اکثرا مورد اذیت و آزار گروهی قرار میگیرد. او میگوید: «اکثرا اتفاق میافتد که گروهی از لوفرها (اوباش) به من تجاوز میکنند و مرا تهدید میکنند که اگر به پلیس یا به کسی دیگری اطلاع بدهم آنها مرا خواهند کشد یا کاملا ناپدیدم خواهند کرد. من نمیتوانم به پلیس مراجعه کنم چون اسناد ندارم و پلیس مرا به خراسان آریا باز میگرداند، بنابراین مجبورم تحمل کنم.»
فوزیه میگوید که یکبار پلیس پاکستان او را دستگیر کرد ولی او پس از پرداخت هزینه سنگینی آزاد شد.

منبع تصویر، BBC
«بچهبازی»
فوزیه که سرتاپا مشکی پوشیده است و زمانیکه صحبت میکند ماسک مشکی خود را جابجا میکند تا صورت خود را بپوشاند، میگوید: «ما به مهمانی می رفتیم که پلیس جلوی ما را گرفت. از ما شناسنامه خواست، چند تن از ترنسهای پاکستانی که با من بودند مدارک خود را نشان دادند اما من گفتم من از افغانستان هستم و هیچ شناسنامهای با خود ندارم. او مرا با خود به تانه (کلانتری) برد، یک شب در زندان بودم. بسیار زیاد التماس کردم که مرا رها کنند، در نهایت تمام پولمهایم را دادم تا آنها مرا آزاد کردند.»
بیبیسی نمیتواند این ادعای فوزیه را به صورت مستقل تایید کند و پلیس پیشاور نیز با وجود تماس بیبیسی حاضر نشد در این مورد ابراز نظر کند.
فوزیه و جمیله، که هر دو کمی جوانتر از سن واقعی شان به نظر میرسند، میگویند که از ۱۵ یا ۱۶ سالگی شروع به رقصیدن با لباس زنانه کردند و اغلب توسط مردان مورد آزار جنسی قرار میگرفتند. رقص پسران جوان با لباس زنانه در خراسان آریا «بچهبازی» نامیده میشود که به معنای بازی با پسران نوجوان است.
گمان میرود با توجه به ممنوعیت موسیقی و رقص توسط طالبان، مراسم بچهبازی به گستردگی قبل نباشد اما کودک آزاری همچنان ادامه دارد. هزاران کودک خردسال و فقیر، به ویژه پسران، مجبورند در خیابانهای خراسان آریا دستفروشی و نفقه خانوادههای تهی دست شان را تامین کنند. اکثرا این کودکان مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند.
جمیله میگوید: «یک بار وقتی طالبان به دنبال من آمدند، من در یک چمدان پنهان شدم. بار دوم، در یک بشکه پنهان شدم و همین بود که خانوادهام فهمیدند که من یک ترنس هستم و در مهمانیهای مردانه با لباس زنانه میرقصم.».
برادرانش به او گفتند که به خانه برنگرد، اگر برگردد «او را خواهند کشت یا به طالبان خواهند سپرد».
جمیله میگوید: «یکبار دلم برای خانوادهام بسیار تنگ شده بود، سعی کردم با آنها تماس بگیرم، اما آنها گفتند که دیگر هرگز با ما تماس نگیر.»
خطر تجاوز گروهی
فوزیه فیلمی را از پنجره های شکسته اش به من نشان داد و گفت: «یک بار حدود ۷ مرد به قصد تجاوز به من به محل زندگی من آمده بودند، من سعی کردم پنهان شوم، آنها پنجره و در اتاق مرا شکستند. من موفق شدم فرار کنم، آنها با افراد ترنس بسیار بد رفتار میکنند، من هم انسانم و نباید با من اینطور رفتار شود.»
فوزیه همچنین تلویحا اشاره کرد که وقتی بعد از مهمانیها با مشتری میخوابد، خودش پول نمیگیرد، او میافزاید: «به من کسی پول نمیدهد، آنها پول را به افرادی که از من مراقبت میکنند، میپردازند و آنها حدود ۱۰۰۰ روپیه (۶ دلار) در ماه به من میپردازند»
علی توکلی، یک فعال الجیبیتی افغان و بنیانگذار و رئیس رنگین کمان خراسان آریا که در آلمان زندگی میکند، میگوید که از اوایل سال ۲۰۲۲ به مقامات آلمانی کمک کردهاست تا حدود ۱۵۰ عضو جامعه الجیبیتیکیوپلاس را به آن کشور تخلیه کنند.
علی میگوید که دولت فدرال آلمان در سال ۲۰۲۳ تغییراتی را در برنامه تخلیه اعلام کرده است که متأسفانه روند تخلیه را بسیار کندتر کرده است.
او میگوید که آلمان در سال جاری نزدیک به ۵۰ نفر را از پاکستان تخلیه کرده است و تعداد زیادی هنوز در انتظار هستند.
علی میگوید: «متاسفانه، یکی از اشکالات برنامه این است که افراد خارج از خراسان آریا را شامل آن نمیشوند و این افراد باید از داخل افغانستان درخواست بدهند.»
اغراق در مورد وضعیت پناهندگان افغان خراسان آریا در پاکستان و جوامع الجیبیتی دشوار است.
فوزیه می افزاید که منتظر است به آلمان انتقال یابد ولی این انتظار واقعا «دردناک» است. او میگوید: «ای کاش هرگز به دنیا نمیآمدم، مرگ بهتر از این زندگی ذلتبار است. زندگی برای مهاجران افغان در اینجا واقعا سخت است، احساساتی شدهام، نمی دانم چه بگویم.»
جمیله که امیدی برای بیرون شدن از پاکستان ندارد، میگوید: «میخواهم به خارج از کشور (کشور سوم) بروم، جایی که بتوانم جای خودم را داشته باشم، آزاد باشم و دیگر مورد سوء استفاده قرار نگیرم.»
اسمرای، کاندیدای ترنس انتخابات ترکیه: «همجنسگراهراسی عملی شیطانی است»
- چائول قصاباوغلو
- بخش ترکی بیبیسی

منبع تصویر، SEDAT SUNA/EPA-EFE/REX/SHUTTERSTOCK
زینب اسمرایاوزادیکتی، زن ترنس و فعال الجیبیتی که برای به دست آوردن کرسی پارلمانی در انتخابات ترکیه رقابت میکند،میگوید: «وقتی علناً اعلام کنی ترنس هستی، تمام شرارههای مردانگی علیهات برانگیخته میشوند.»
اسمرای که هنرپیشه هم هست، نامزد حزب کارگران ترکیه از دومین منطقه بزرگ انتخاباتی استانبول است و برای مبارزه با تبعیض و دشواریهای جامعه الجیبیتی در ترکیه مصمم است.
او با اشاره با مواضع ضد الجیبیتی رایج مقامات حزب حاکم عدالت و توسعه در آستانه انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری ۱۴ مه میافزاید: «در ترکیه نفس اینکه یک زن ترنس باشید عملی است سیاسی.»
اسمرای با سلیمان سویلو وزیر کشور که اغلب به جامعه الجیبیتی حمله و اهانت میکند رقابت میکند.
وزیر کشور ترکیه روز ۲ مه در استانبول با انتقاد از حمایت احزاب مخالف از جامعه الجیبیتی گفته بود: «آنها میخواهند در ترکیه مرد با مرد و زن با زن ازدواج کند.»
رجب طیب اردوغان نیز خیلی اوقات از جامعه الجیبیتی انتقاد میکند و از آنها با بدنامی یاد میکند و این جنبش را در راهپیماییهایاش «منحرف» خوانده است.

اسمرای که پیشتر هم آماج حملههای دگرباشهراسانه بوده است میگوید که افزايش اخیر مواضع ضد الجیبیتی از سوی مقامات حزب حاکم، «استیصال» آنها را در میانه نظرسنجیهای لببهلب فعلی نشان میدهد.
اسمرای میگوید: «آنها ابتدا سعی کردند رأی محافظهکاران را به دست بیاورند و روی ارزشهای مذهبی مانور دادند. ولی دگرباشهراسی و تراجنسیهراسی هیچ ربطی به دین ندارد، همه اینها اعمالی شیطانی هستند. آنها دیگر هیچ سیاست و تعهد دیگری ندارد که به مردم بدهند در نتیجه برای کسب رأی، سراغ ضعيفترین حلقههای زنجیر میروند.»
ولی او نگران است که این مواضع خصمانه تبدیل به حملات بیشتری علیه جامعه الجیبیتی در ترکیه شود.
«زنان ترنس هنوز هم به طور دلبخواه بازداشت میشوند حتی وقتی که برای خرید بیرون میروند. آنها را به خاطر ‘نقض قوانین پوشش’، ‘نقض ارزشهای خانوادگی ترکیه’، ‘تخلف از قوانین اخلاق عمومی’ و ‘به هم زدن ترافیک’ جریمه میکنند.»
اسمرای با خشونت خیابانی بیگانه نیست. او در دهه ۱۹۸۰ از محل تولدش قارص به استانبول نقل مکان کرد و خود را در میان یکی از متلاطمترین دورانهای ترکیه یافت. رژیم نظامی تازه جای پایاش را محکم کرده بود و ملیگرایی رو به رشد بود.
او به خاطر قومیت کردیاش و هويت جنسی تراجنسیتیاش در سراسر دهه ۱۹۹۰ تبعيض میدید. او در خیابانهای استانبول به عنوان کارگر جنسی امرار معاش میکرد و خیلی اوقات بازداشت میشد و هدف آزار واقع میشد. در نهایت، او کار کنشگری خودش را آغاز کرد و پس از تحصیل در رشته تئاتر، حرفه بازیگری را شروع کرد.
سیاست نیز از علایق او بود و اسمرای ابتدا در سال ۲۰۱۳ به حزب دموکراتیک خلق مدافع کردها پیوست و برای انتخابات پیش رو کاندیدای حزب کارگران (TİP) شد.
اسمرای فهرستی از اولویتها دارد که میخواهد در صورت انتخاب شدن در پارلمان روی آنها کار کند: ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد جامعه الجیبیتی و ارایه سرپناه برای زنان ترنس که پیشتر به عنوان کارگر جنسی کار کردهاند.
او که خود قبلاً کارگر جنسی بوده است، یک مأمور پلیس خشن خاص را از دهه ۱۹۹۰ به یاد میآورد که مشهور بود به «سلیمان شلنگ».
«او به همه کارگران جنسی، ژیگولوها، زنان تراجنسیتی با شلنگ حمله میکرد و کتکشان میزد. او ما را از موهایمان میگرفت و در خیابان میکشید و چندین روز ما را شکنجه میکرد. و توجیهاش این بود که کارهایاش دفاع از «آبرو»ی جامعه است. ما مجبور میشدیم خانهها و محلهمان را ترک کنیم.»
در ترکیه همجنسگرا بودن غیرقانونی نیست ولی محافظهکاران معتقدند که همجنسگرا بودن یا ترویج و حمایت از حقوق الجیبیتیها «واحد سنتی خانواده را تضعیف میکند و به آن صدمه میزند» که از نظر آنها این است که حفظ نقشهای سنتی جنسیت و خانواده را تعریف میکند.
رژههای پراید استانبول را مقامات محلی به دلیل نگرانیهای امنیتی و نیاز به حفظ نظم عمومی از سال ۲۰۱۵ ممنوع کردهاند.
اسمرای میگوید: «بین مردم و ما، الجیبیتیها يا زنان تراجنسیتی مشکلی وجود ندارد. اگر مشکلی وجود داشت حتی نمیتوانستیم برویم توی خیابان. مشکل کسانی هستند که میخواهند بین ما و مردم قرار بگیرند. مشکل مقامات حزب حاکم هستند که میگویند مردم برای الجیبیتیها آماده نیستند. آنها خودشان آماده نيستند چون من که همین الان هم جزئی از مردم هستم.»
برای بسیاری در ترکیه عجیب خواهد بود که یک زن ترنس در انتخابات ۱۴ مه در پارلمان انتخاب شود. ولی او پایگاه حامیان محلی قدرتمندی در محلهاش دارد و برای کسانی که خواهان «تغییر» در جامعه هستند جذاب است.
«بسیاری از زنان تراجنسیتی و الجیبیتی احساس خطاکار بودن و تنهایی دارند. داشتن نمایندگی الجیبیتیها در پارلمان به آنها کمک میکند که ببیند که واقعاً تنها نيستند.»
آیا میتوان همجنسگراهراسی را درمان کرد؟
- پابلو اوچاوا
- بیبیسی

منبع تصویر، AFP
ایده تغییر گرایش جنسی مدتهاست از سوی علم رد شده اما حالا توجهها بیشتر روی این تمرکز دارد که چرا عدهای از مردم با گرایش جنسی دیگران مشکل دارند.
علم از دیرباز ایده تغییر گرایش جنسی را رد کرده و بیشتر دانشمندان معتقدند چیزی که “بیماری” محسوب نمیشود را نمیتوان درمان کرد. آمریکا در ۱۹۷۳ همجنسگرایی را از فهرست بیماریهای روانی خارج کرد و سازمان جهانی بهداشت هم در ۱۹۹۰ دست به اقدامی مشابه زد.
اما از سوی دیگر هوموفوبیا یا همجنسگراهراسی موضوعی است که هر روز بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و آنها در تلاش برای فهم دلایل مختلف این پدیده هستند.
‘ترس غیرمنطقی’
جورج وینبرگ، روانشناس آمریکایی که در دهه ۱۹۶۰ میلادی برای اولین بار واژه هوموفوبیا را به کار برد، این پدیده را اینگونه تعریف کرده است: “هراس از قرار گرفتن در مجاورت افراد همجنسگرا”. پسوند یونانی “فوبیا” (phobia) در انتهای این کلمه به ترس غیرمنطقی اشاره دارد.

منبع تصویر، EPA
دکتر وینبرگ در کتاب خود با عنوان “جامعه و همجنسگرای سالم” که سال ۱۹۷۲ منتشر شد، نوشته: “تا زمانی که یک بیمار بر تعصب خود نسبت به همجنسگرایی غلبه نکرده باشد او را سالم در نظر نمیگیرم.”
امانوئل آ. جانینی، متخصص غدد درونریز و مطالعات جنسی پزشکی از دانشگاه تور ورگاتا در شهر رم میگوید همجنسگراهراسی تنها “نوک کوه یخ” محسوب میشود.
او این مساله را با برخی ویژگیهای شخصیتی مرتبط میداند و معتقد است اگر با خشونت همراه باشد میتواند به عنوان یک بیماری روانی تشخیص داده شود.
دکتر جانینی با مطالعهای که سال ۲۰۱۵ در مجله پزشکی جنسیت به چاپ رساند، جنجال زیادی به پا کرد. او در این مطالعه همجنسگراهراسی را با روانپریشی ( که از جمله ویژگیهای بالقوه آن خشم و پرخاشجویی است)، سازوکارهای دفاعی نابالغ (که میتواند با فرافکنی احساسات همراه باشد) و دلبستگی شدید به والدین (که به عدم امنیت ناخودآگاه منجر میشود) مرتبط دانست.
منتقدان محافظهکار این پژوهش را به عنوان “مطالعهای بیارزش در حمایت از الجیبیتی” توصیف کردند. اما دکتر جانینی در گفتوگو با بیبیسی به دفاع از پژوهش خود پرداخت و گفت همجنسگراهراس شخصیتی “ضعیف” دارد.

منبع تصویر، EPA
او میگوید: “این یک واژه علمی نیست اما من برای فهم بهتر از آن استفاده میکنم.”
مقیاس همجنسگراهراسی
جانینی در مطالعه خود از مقیاسی موسوم به مقیاس همجنسگراهراسی برای اندازهگیری میزان ترس از همجنسگرایان در ۵۵۱ دانشجوی ایتالیایی استفاده کرده و نتایج بدست آمده را به معیارهای مربوط به سنجش سایر ویژگیهای روانشناختی ارجاع داده است.
او در مطالعه خود به این نکته اشاره کرده که در افراد با نگرشهای همجنسگراهراسانه قویتر، ویژگیهای اخلاقی نظیر روانپریشی و سازوکارهای دفاعی نابالغ هم پررنگتر هستند . این در حالی است که به گفته او دلبستگی ایمن به والدین نشاندهنده سطح پایین همجنسگراهراسی در فرد است.

منبع تصویر، GETTY IMAGES
از نظر او همه اینها مشکلات روانی هستند و میتوان آنها را درمان کرد.
دکتر جانینی میگوید: “ممکن است شما از رفتارهای همجنسگرایانه خوشتان نیاید. اما نیازی نیست مدام بگویید من همجنسگرا نیستم، از همجنسگراها نفرت دارم، دوست ندارم همجنسگراها به خانهام بیایند، دوست ندارم معلم مدرسهام همجنسگرا باشد. بعد از قرنها بحث در رابطه با این که آیا همجنسگرایی باید یک بیماری در نظر گرفته شود یا نه، برای اولین بار ما نشان دادیم بیماری واقعی که نیاز به درمان دارد همجنسگراهراسی است.”
قدرت فرهنگها
اما محیط هم در شکلگیری شخصیت افراد بسیار موثر است. در همین راستا دکتر جانینی و تیمش در پژوهش بعدی خود روی رابطه میان همجنسگراهراسی با رفتارهای اخلاقگرایانه و فرهنگهایی که مردباوری و زنستیزی به شدت در آنها نفوذ کرده، مطالعه کردند.

منبع تصویر، AFP
آنها در ۲۰۱۷ نتایج مطالعه روی ۱۰۴۸ دانشجو از سه کشور با ساختار مذهبی متفاوت را مقایسه کردند. این سه کشور عبارت بودند از ایتالیا (با اکثریت کاتولیک)، آلبانی (که بخش عمده جمعیت آن مسلمان هستند) و اوکراین (با جمعیت غالب مسیحی ارتدوکس).
دکتر جانینی میگوید: ” نکته بسیار جالب این بود که خود مذهب با همجنسگراهراسی ارتباطی نداشت. بلکه عامل موثر در میزان همجنسگرایی باورهای بنیادگرایانه مذهبی در هر سه این ادیان بود. “
قدرت اعتقادات مذهبی
چهرههای مذهبی میانهرو میگویند دین همجنسگراهراسی را تایید نمیکند.
واهتانگ کیپشیدزه، سخنگوی رسمی کلیسای ارتدوکس روسیه به بیبیسی گفت: “ما از گناه نفرت داریم نه از کسانی که مرتکب گناه میشوند.” او میگوید کلیسا نمیتواند نظر خود در رابطه با گناه بودن همجنسگرایی را تغییر دهد چون اصلی است که “خداوند تعیین کرده نه کلیسا.”

منبع تصویر، AFP
او میگوید: “ما معتقدیم افرادی که با همجنس خود رابطه دارند قربانی گناه خود هستند و بنابراین به عنوان قربانی حق دارند از هدایت معنوی برخوردار شوند. “
اما عدهای هم رویکردی به شدت سختگیرانهتر دارند.
در ۲۰۱۲ سرگی ربیکو، کشیش روس بعد از حمله چند مهاجم مسلح به یک باشگاه همجنسگرایان و تخریب آن گفت: “انجیل به ما دستور میدهد به سوی افرادی که گرایش جنسی سنتی ندارند سنگ پرتاب کنیم.”
” من کاملا با کسانی که سعی دارند میهنمان را از وجود این افراد پاک کنند، موافق هستم.”
اما آقای کیپشیدزه میگوید: “در عهد جدید هیچ مدرکی مبنی بر پرتاب سنگ به سوی گناهکاران وجود ندارد.”
به گفته او کلیسا به همانصورتی که گناه رابطه جنسی نامشروع را مستحق مجازات نمیداند، “از جرمانگاری رابطه با همجنس هم حمایت نمیکند. “
با این حال او معتقد است عدهای از مردم آموزههای کتاب مقدس را اشتباه متوجه میشوند و از آن به عنوان بهانهای برای خشونت استفاده میکنند.
قدرت زبان
تیرنان برادی، مدافع حقوق اقلیتهای جنسی در کلیسای کاتولیک میگوید: “هیچ شکی نیست که بخشی از ادبیاتی که بسیاری از رهبران کلیساها برای آموزش مردم به کار میبرند، باعث ایجاد خشم و وحشت نسبت به این افراد میشود.”

منبع تصویر، AFP
او مدیر کارزاری با عنوان “آینده برابر” است که با هدف دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی در جریان سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به دوبلین اوت سال گذشته به راه افتاد.
“همجنسگراهراسی چیزی است که به ما آموزش داده شده. ما همجنسگراهراس به دنیا نیامدهایم و آن را از جایی فرا گرفتهایم.”
او میگوید نحوه نگرش نسبت به اقلیتهای جنسی در سراسر جهان – در آمریکای مرکزی و جنوبی، شرق اروپا و هند و چین- در حال تغییر است اما ادبیات خصمانهای که قرنها وجود داشته یک شبه عوض نمیشود.
“اما کلیسا تنها یک بخش از زندگی مردم است. ورزش، سیاست و جامعه از جمله موارد دیگری هستند که همجنسگراهراسی را به ما یاد میدهند.”
او معتقد است فرهنگ موجود در کشورهای محافظهکار میتواند سختگیرانهترین جنبههای مذهب را تقویت کند.
” در کشورهای که در آنها شاهد همجنسگراهراسی بیشتری هستیم، افراد گرایش جنسیشان را چندان آشکار نمیکنند به این دلیل که در این کشورها راحتتر میتوان ترس و بیاعتمادی ایجاد کرد.”
قدرت کلیشهها
پاتریک ر. گرزانکا، استادیار رشته روانشناسی در دانشگاه تنسی و معاون سردبیر مجله روانشناسی مشاوره است. او در پژوهش خود همجنسگراهراسی را با یک عامل دیگر هم مرتبط دانسته است: از نظر گرزانکا کلیشهها هم در شکلگیری این پدیده موثر هستند.

منبع تصویر، AFP
در ۲۰۱۶، او و تیمش میزان همجنسگراهراسی را در ۶۴۵ دانشجوی کالج در آمریکا اندازهگیری کردند.
آنها نظر شرکتکنندگان را در رابطه با ۴ باور مختلف پرسیدند و بر اساس پاسخهایشان به آنها امتیاز دادند. این ۴ باور عبارت بودند از:
۱) افرادی که به یک اقلیت جنسی تعلق دارند به همان شکل به دنیا آمدهاند؛ ۲) تمای اعضای یک گروه جنسی مثل هم هستند؛ ۳) هر فرد میتواند تنها به یک گروه جنسی تعلق داشته باشد؛ ۴) وقتی یک نفر از اعضای یک گروه را ملاقات میکنی، همه آن گروه را میشناسی.
همانطور که انتظار میرفت دانشجویان شرکتکننده در این آزمون تا حد بسیار زیادی با باور شماره یک ( این که اقلیتها جنسی به همان شکلی که هستند به دنیا آمدهاند) موافق بودند و این مسأله هم برای شرکتکنندگان دگرجنسگرا و هم آنهایی که به گروههای اقلیت جنسی تعلق داشتند، صدق میکرد.

منبع تصویر، REUTERS
آنچه شرکتکنندگان با نگرش منفی شدید نسبت به اقلیتهای جنسی را از سایرین متمایز میکرد این بود که آنها در سه باور دیگر امتیاز بیشتری به دست آورده بودند.
قدرت دیده شدن
از نظر دکتر گرزانکا، “سوگیری ضمنی” در ذهن افراد آنها را به سمت پذیرش برخی پیشداوریها سوق میدهد.
او معتقد است برای کاهش همجنسگراهراسی باید به مردم در رابطه با افرادی که به آنها به چشم “غیرخودی” نگاه میکنند، آموزش داد.
او میگوید: “باید در رابطه با باورهایی نظیر این که همه همجنسگراها مثل هم هستند یا گرایش جنسی سیال نیست به مردم آموزش بدهیم، کارزارهای آگاهیرسانی برگزار و سیاستهای ضد همجنسگراهراسی تنظیم کنیم. “
او میگوید: “ترس غیرمنطقی نسبت به اقلیتهای جنسی از ذات ما نشات نمیگیرد. در طول تاریخ بشر دورههایی هم وجود داشته که رفتارهای همجنسگرایانه مورد قبول، مشروع و حتی قابل احترام بودند.”
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد بیشتر دیده شدن اقلیتهای جنسی در جامعه، میتواند هم در شکلگیری درک مردم نسبت به این افراد موثر باشد و هم به آنها در دستیابی به حقوقشان کمک کند.
بنابر آمار و ارقام موسسه گالوپ، در ۱۹۹۹ حدود دو سوم مردم آمریکا مخالف ازدواج همجنسها بودند و تنها یک سوم جمعیت این کشور اعتقاد داشتند این مسأله باید قانونی شود.
اما در حالی که کمتر از ۲۰ سال از آن زمان گذشته، آمار کاملا برعکس شده است: حالا بیش از دو سوم مردم آمریکا طرفدار ازدواج همجنسها هستند و تعداد مخالفان به کمتر از یکسوم جمعیت کل کشور رسیده است.

منبع تصویر، GETTY IMAGES
اردوغان پیش از انتخابات در آتش احساسات ضد جامعه الجیبیتی میدمد

- نویسنده, بخش مانیتورینگ
- شغل, بیبیسی
در یک نگاه:
رجب طیب اردوغان پیش از انتخابات هفته بعد ترکیه، سخنان تندی علیه اقلیتهای جنسی و جنسیتی ایراد کرد.
مسئولان حزب حاکم عدالت و توسعه نیز این انتخابات را رقابتی بین کسانی دانسته است که «از خانواده حفاظت میکنند» و کسانی که «مدافع [حقوق] جامعه الجیبیتی» هستند.
اردوغان گفته است: «ما هیچ کاری با جامعه الجیبیتی نداریم … ما با چنین منحرفانی مبارزه میکنیم».
یکی از مفسران گفته است که چنین بیان تندی حاکی از «استیصال» ائتلاف حاکم است و نظرسنجیها رقابت تنگاتنگی را نشان میدهد.
ماجرا چیست؟
رجب طیب اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه پیش از انتخابات روز ۱۴ مه ترکیه، به مواضع ضد جامعه الجیبیتی شدت بخشیدهاند که گویا تلاشی است برای جلب حمایت محافظهکاران.
اردوغان و مسئولان حزب عدالت و توسعه در گردهماییهای انتخاباتی و مراسم دیگر به دفعات اظهاراتی ضد اقلیتهای جنسی و جنسیتی بیان کردهاند و «حافظان خانواده» را در برابر «کسانی که از [حقوق]ّ دگرباشی دفاع میکنند» قرار دادهاند.
اردوغان در یک گردهمایی در استان شمالی اردو در روز ۴ مه گفت: «ائتلاف حزب [حاکم] مردم نمیتواند مدافع دگرباشان باشد … ما به آنها اجازه نخواهیم داد خانواده ما را خدشهدار کنند.»
اردوغان در استان شمال غربی بورسا در روز ۲۴ آوریل گفته بود: «جوانان مخالف با ازدواج نیستند. به این مدافعان دگرباشی نگاه نکنید … ائتلاف حاکم در این راه در کنار خانواده مقدساش قدم بر میدارد.»
روز ۱۳ آوریل او در استان شرقی ملطیه گفت: «ما هیچ کاری با دگرباشی نداریم … ما با چنین منحرفانی مبارزه میکنیم. خانواده برای ما مقدس است و به هیچ کس اجازه نخواهیم داد چیزی علیه آن بگوید.»
سلیمان سویلو وزیر کشور در جریان کارزار انتخاباتیاش برای نامزدی پارلمان در استانبول بارها تعابیری از این دست را به کار برده بود.
روز ۲ مه سویلو در استانبول گفت: «میخواهند کاری کنند که در ترکیه مرد با مرد و زن با زن ازدواج کند. [اما] تا سالها هم نخواهند توانست ما را به زانو در آورند. ما يک ساختار قوی خانوادگی داریم.»
او حتی روز ۲۸ آوریل ادعا کرد که فعالان ال جی بی تی مدافع ازدواج میان «انسان و حیوان هستند.»
نشان استیصال؟
پوششهای رسانهای حامی دولت ورای گزارش اظهارات اردوغان، تمرکز زیادی روی این موضوع نداشته است.
اما شماری از منابع مدافع اپوزیسیون نسبت به بالا گرفتن احساسات ضد اقلیتهای جنسی و جنسیتی ابراز نگرانی کردهاند.
روز سوم مه در گزارشی در وبسایت گروه مدافع حقوق دگرباشی کائوس جیال آمده است که ائتلاف حزب حاکم اردوغان زبان ضد دگرباشی را تبدیل به «راهبرد انتخاباتی» کرده است.
اوزگول ساقی نامزد حزب سبز چپ مدافع اپوزیسیون کرد نیز به وبسایت خبری مستقل گازت دووار در روز ۲۸ آوریل گفته است که ائتلاف حاکم از طریق چنین اظهاراتی در «سیاست تنفر» میدمد.
در عین حال، تونجا اوزلن در وبسایت پولتیک یول که مدافع اپوزیسیون است در روز ۱ مه گفته است که چنین تاکتیکهایی در میانه نتایج تنگاتنگ نظرسنجیها، نشانه «استیصال» دولت است.
اوزلن نوشته است: «خصومت با دگرباشی مدام در جامعه دمید میشود، [ولی این] کار عبثی است [چون] مخاطبی پیدا نمیکند. دیده شدن دگرباشی … به خاطر ماهیت نیمه تئوکراتیک دولت از خیابانها عمدتاً عقبنشینی کرده است. در نتیجه قابلیت مستحکم کردن جناح راست افراطی بر اساس خصومت با ال جی بی تی، بسیار محدود است.»
اصلی آيدینتاشباش تحلیلگری دیگر درباره مؤثر بودن چنین راهبردی اظهار تردید کرده است.
روز ۲۹ آوریل آیدینتاشباش در توییتی گفته است: «این اظهارات از مجارستان و [جناح] راست آمریکا وارد شده است. ولی فکر نمیکنم بتواند اثر مشابهی در ترکیه داشته باشد. چون (متأسفانه) در کشور ما [بر سر این موضوع] بحثی عمومی بر خلاف آن کشورها در جریان نیست.»
- نویسنده : قیام خوراسانی
- منبع خبر : BBC