انتحاری»؛ سلاح طالبان که به دست داعش افتاده است
انتحاری»؛ سلاح طالبان که به دست داعش افتاده است
نشست شورای امنیت درباره داعش؛ تهدید جهانی‌ای که از خراسان آریا نشأت می‌گیرد

 

۲۴ بهمن ۱۴۰۳ – ۱۲ فوریه ۲۰۲۵

به گزارش بی بی سی  یک جنگجوی داعش در خراسان آریا  به تازگی مواد انفجاری خود را نزدیک یک بانک در قندوز منفجر کرد.

پیش از این هم داعش در قندهار عملیات انتحاری مانند این انجام داده بود.

داعش گفته هدف حمله‌اش در قندوز، سربازان حکومت طالبان بوده است که برای گرفتن معاش/ حقوق ماهیانه به بانک رفته بودند. شماری غیرنظامی‌ هم در این حمله جان خود را از دست دادند.

در دو ماه گذشته این دومین بار است که شاخه خراسان داعش از عامل انتحاری برای عملیاتش استفاده می‌کند. دو ماه پیش هم یک عامل انتحاری، خلیل‌الرحمن حقانی، وزیر مهاجرین حکومت طالبان را در داخل دفترش کشت.

هیچ یک از پنج مقام و فرد برجسته در حاکمیت طالبان که هدف حملات انتحاری داعش قرار گرفتند، جان سالم به در نبردند.

در طی بیش از سه سال گذشته که حکومت طالبان بر سر کار است، رویکرد شاخه خراسان داعش تغییر کرده است و از انجام عملیات کمی (به طور مثال هر روز یک حمله) به سمت انجام عملیات «کیفی» (کشتن مقام‌های طالبان) رو آورده است.

مبارزه مرگبار نیروهای طالبان علیه نیروهای داعش در افغانستان به احتمال زیاد در این تغییر مسیر نقش داشته است و توانسته است که فعالیت داعش را بسیار محدود بسازد. اما نتوانسته است که جلوی چنین حملاتی را بگیرد.

مقام‌های حکومت طالبان که توسط داعش کشته شدندمقام‌های حکومت طالبان که توسط داعش کشته شدند

یک سال پس از قدرت‌گیری دوباره طالبان در تاریخ ۲۰ اسد/مرداد ۱۴۰۱ رحیم‌الله حقانی یکی از مهم‌ترین روحانیون مورد قبول طالبان نمی‌دانست فرد معلولی که به سمت او می‌آید یک انتحاری است. این مرد مواد انفجاری پنهان‌شده در یک پای پلاستیکی مصنوعی را درست وقتی نزدیک رحیم‌الله حقانی رسید، منفجر کرد.

کمتر از یک‌ماه بعد، مجیب‌الرحمن انصاری، یکی دیگر از علمای مشهور طرفدار طالبان در حمله‌ای انتحاری کشته شد. ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی حکومت طالبان ضمن درخواست از علما برای احتیاط لازم، گفت: «جلوگیری از چنین حملاتی کار مشکلی است.»

شش ماه بعد از این حمله مرگبار، داوود مزمل والی بلخ و از افراد مورد اعتماد هبت‌الله آخوندزاده رهبر طالبان در دفتر کارش با یک انتحاری روبه‌رو شد که کمربند انفجاری‌ خود را منفجر کرد و او را کشت.

چهار ماه بعد از کشته‌شدن والی بلخ، یک انتحاری سوار بر خودرو مجهز به مواد انفجاری به سراغ نثاراحمد احمدی، معاون و سرپرست ولایت بدخشان رفت. وقتی خودروی او نزدیک خودروی حامل آقای احمدی رسید، منفجر شد و سومین مقام حکومت طالبان به دست یک انتحاری دیگر کشته شد.

عامل انتحاری داعش وزیر مهاجران حکومت طالبان را در داخل وزارتش کشت

منبع تصویر، AMAQ

توضیح تصویر، عامل انتحاری که خلیل‌الرحمن حقانی، وزیر مهاجران حکومت طالبان را کشت

راه باز برای پیاده‌های مرگبار

از این پنج مورد حمله در چهار مورد، افراد انتحاری توانسته‌اند که پیاده به نزدیک‌ترین نقطه ممکن به اهداف‌شان برسند.

رحیم‌الله حقانی که دیدگاه‌های ضد داعش داشت، دست‌کم دوبار دیگر هم در گذشته هدف قرار گرفته اما جان سالم به در برده بود.

در حمله به والی بلخ، داوود مزمل که در گذشته جنگ گسترده‌ای علیه داعش در ننگرهار به راه انداخته بود، فرد انتحاری توانسته بود از موانع امنیتی عبور کند.

در قضیه خلیل‌الرحمن حقانی هم انتحاری داعش توانست که از موانع امنیتی مثل دروازه‌های اسکن بگذرد.

سئوال مهم این است که در همه این موارد افراد انتحاری چطور توانستند که از بازرسی بدنی و دستگاه‌های امنیتی عبور کنند؟

چهار دوربین مدار بسته نشان می‌دهد که عامل انتحاری علیه داوود مزمل بعد از این‌که وارد ساختمان ولایت می‌شود در هیچ جا بازرسی نمی‌شود.

تا این‌ زمان مشخص شده که داعش همچنان چالشی برای حکومت طالبان است، گرچه طالبان بارها تائید کرده‌اند که کمر داعش را شکسته‌‌اند. اما به نظر می‌رسد چندان نتوانسته‌اند جلو عملیات انتحاری را بگیرند.

صحنه‌ای از بعد از حمله نیروهای طالبان به منطقه‌ای در کابل در سال ۲۰۲۱

منبع تصویر، EPA

توضیح تصویر، صحنه‌ای از بعد از حمله نیروهای طالبان به منطقه‌ای در کابل در سال ۲۰۲۱

عملیات انتحاری در خراسان آریا ؛ از بیزاری تا اشتیاق

اگر حمله دو نیروی القاعده در سال ۲۰۰۱ به احمدشاه مسعود از مخالفان طالبان را در نظر نگیریم، طالبان خود پایه‌گذار عملیات‌‌های انتحاری در افغانستان بوده‌اند.

در دوره جنگ تقریبا ده ساله مجاهدین علیه نیروهای شوروی حتی یک مورد عملیات انتحاری رخ نداد.

استیو کل در کتاب جنگ اشباح نوشته:« محمد یوسف، رئیس بخش خراسان آریا  در اداره استخبارات ارتش پاکستان (آی‌اس‌ای) تلاش کرد تا تونل استراتژیک سالنگ در شمال کابل را منفجر کند. او در صدد بود که با کامیون‌های بمب‌گذاری‌شده این کار را عملی سازد. اداره استخبارات ارتش پاکستان به او کمک می‌کرد تا تانکرهای سوخت را با مواد منفجره پر کند. اما مشکل اینجا بود که سربازان شوروی هر کامیونی را که داخل این تونل استراتژیک خراب می‌شد، به سرعت متوقف می‌کردند؛ بنابراین به نظر نمی‌رسید که راه عملی برای اجرای چنین ماموریتی وجود داشت، مگر این‌که راننده کامیون حاضر به فداکردن جان خود در این راه بود. افغان‌هایی که یوسف آموزش داده بود، به طور قاطعانه پیشنهاد حملات انتحاری را به دلیل مغایرت‌ با دین رد می‌کردند. تنها داوطلبان عرب – از عربستان سعودی، اردن، الجزایر و دیگر کشورها بعدها حامی حملات انتحاری شدند. آن‌ها در فرهنگی کاملا متفاوت بزرگ شده بودند، به زبان خود صحبت می‌کردند و تفسیرهای خاص خود را از اسلام داشتند و دور از خانه و خانواده زندگی می‌‌کردند. مجاهدین افغان اما که به شبکه‌های گسترده خانوادگی، قبیله‌ای و منطقه‌ای وابسته بودند، هرگز تاکتیک‌های انتحاری را نپذیرفتند.»

اما کمتر از دو دهه بعد، این بیزاری از انتحار، رنگ اشتیاق به خود گرفت. تنها در سال ۲۰۰۶ طالبان در جنگ با آمریکایی‌ها فقط در یک سال ۱۱۹ مورد حمله انتحاری انجام دادند؛ تقریبا هر سه روز یک عملیات انتحاری، و این جدا از عملیات‌هایی است که خنثی و از انجام آن جلوگیری شده بودند.

سراج‌الدین حقانی که عموی‌اش خلیل‌الرحمن حقانی دو ماه پیش در عملیات انتحاری کشته شد، شش ماه پس از آن‌که طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفتند، گفت که تنها ۱۰۵۰ نفر از اعضای گروه او، شبکه حقانی، در یک و نیم دهه گذشته حملات انتحاری انجام داده‌اند.

او دو ماه پس از سر کار آمدن حکومت طالبان در هتل انترکانتیننتال با خانواده‌های اعضای طالبان که در جنگ با نیروهای بین‌المللی و افغان حملات انتحاری انجام داده و کشته شدند، دیدار کرد، از جمله در همان هتل انترکانتننتال نیروهای طالبان دوبارعملیات انتحاری انجام داده که در جریان آن هم خود هم افراد دیگر کشته شدند.

چند ماه پیش هم به دستور سراج‌الدین حقانی قرار شد که یک منار در محل عملیات انتحاری حیات‌الله در ولسوالی گرده‌ثیری ولایت پکتیا ساخته شود. گفته می‌شود که حیات‌الله یکی از اولین انتحاری‌های گروه طالبان بود. او با موتر (خودروی) بمب‌گذاری‌شده کاروان موترهای آمریکایی‌ها را هدف قرار داد.

مدارس پاکستانی، نقطه شروع

در حدود دو دهه قبل از سقوط نظام قبلی افغانستان سرنخ بسیاری از عوامل انتحاری از مدارس مذهبی پاکستانی شروع می‌شده است. آن‌ها یا افغان‌هایی بودند که در این مدارس درس می‌خواندند و یا هم خود پاکستانی‌هایی‌ بودند که در چنین مدارس مذهبی طلبه بودند.

کارلاتا گال، خبرنگار مشهور بریتانیایی روایت می‌کند که در ولسوالی/ شهرستان «پیشین» ایالت بلوچستان پاکستان، تقریبا در تمام روستاهای این شهرستان خانواده‌هایی بودند که فرزندان خود را در جنگ در افغانستان از دست داده بودند.

یک بار اسد الله خالد که والی قندهار بود به او گفته بود: «به نظرم یک کارخانه انتحاری‌سازی [در پاکستان] است. بسیاری از حمله‌کنندگان، افغان تباران  نیستند.»

روایت و تفسیر تندروانه شماری از مولوی‌ها و مفتی‌های پاکستان از برخی متون اسلامی، از دلایل اصلی افزایش داوطلبان برای عملیات انتحاری (به تعبیر خود آن‌ها استشهادی) بوده است.

حمله نیروهای طالبان به هتل انترکانتیننتال در سال ۲۰۱۱

منبع تصویر، REUTERS

توضیح تصویر، حمله نیروهای طالبان به هتل انترکانتیننتال در سال ۲۰۱۱

انتحاری، جوی شیر و عسل و دختران باکره

در داخل پاکستان هم تحریک طالبان پاکستان که بیش از ۱۵ سال است فعالیت می‌کند، از عوامل انتحاری استفاده کرده‌اند.

استیو کل، خبرنگار مشهور آمریکایی در کتابش به نام «ریاست اِس» که به موضوع حمایت ارتش پاکستان از جنگ طالبان در خراسان آریا  پرداخته، نوشته است: «ابوبکر امین باجوا، افسر ارتش پاکستان زمانی‌ که به وزیرستان اعزام شده بود، در یکی از ماموریت‌هایش به یک مدرسه متروکه طالبان انتحاری برخورد.

در شهرستان/ ولسوالی رزمکِ وزیرستان شمالی نزدیک مرز خراسان آریا ، جایی که واحدهای جنگجویان عرب القاعده جابه‌جا شده بودند، او به یک «بهشت» که مکانی برای آخرین آمادگی‌های حمله‌کنندگان انتحاری بود، وارد شد. در این مرکز حمله‌کنندگان انتحاری در اتاق‌های کانکرتی آموزش می‌دیدند. روی دیوارهای این اتاق‌ها نقاشی‌هایی با موضوعات زندگی پس از مرگ رسم شده بود؛ جوی‌هایی از شیر و عسل، درختان میوه، کوه‌های سرسبز، خیابان‌های روشن و حیواناتی شبیه شتر و اسب. در یک اتاق تصاویر دختران باکره نقاشی شده بود که یکی از آن‌ها در حال پر کردن کوزه‌ای از آب برکه بود. چهره دختران و حیوانات نقاشی نشده بود. به باور طالبان چهره موجودات زنده نباید نقاشی شود.»

«باجوا روی دیوارهای آخرین اتاق، نام حمله‌کنندگان انتحاری‌ که مٲموریت‌شان را انجام داده بودند، دید که با خون نوشته شده بودند. باجوا بعدها دریافت که روزانه به نیروهای طالبان پاکستانی آمپول/ پیچکاری‌های ضد نگرانی و اضطراب مثل والیوم و زاناکس تزریق می‌شده و هر هفته هم داروی مسکن پنتازوسین داده می‌شده است.»

«آموزش‌دهندگان، پسرهایی را که به‌شدت بیمار بودند، یا اختلالات روحی و روانی شدیدی داشتند و یا به هر دلیلی انگیزه‌ای برای انتقام داشتند، ترجیح می‌دادند. یکی از دلایل انگیزه برای انتقام، کشته‌شدن اعضای فامیل حمله‌کنندگان انتحاری در عملیات نظامی ارتش بود. آنها که بیمار روانی و یا معلول بودند، به شیوه “کنترل از راه دور” منفجر می‌شدند.»

انتحاری؛ تکرار تاریخ

در افغانستان عملیات‌های انتحاری تاثیر جدی گذاشت و محدودیت‌هایی برای نیروهای خارجی در پی داشت. با شروع همین عملیات‌ها بود که روی وسایط نقلیه نیروهای خارجی لوحه‌های «نزدیک نشوید» نصب شد.

ارزیابی‌هایی که تحت نظارت مک‌کریستال، فرمانده نیروهای بین‌المللی درخراسان آریا  صورت گرفت، نشان می‌داد که تنها در بازه زمانی سه ماهه در سال ۲۰۰۹ شماری از نیروهای بریتانیایی در ۹۳ مورد به خودروها و افرادی که تصور می‌شده، تهدید هستند، شلیک کردند که «در نتیجه ۲۰۰ نفر کشته و زخمی شدند.» اما هیچ یک از آن‌ها حمله‌کننده انتحاری نبودند.

نیروهای ترکیه هم که در قالب کشورهای عضو ناتو به افغانستان اعزام شده بودند، در برخی موارد آیه‌هایی از قرآن را روی وسایط نقلیه خود نصب می‌کردند تا از حملات احتمالی طالبان در امان باشند.

حالا اما طالبان دچار تکرار تاریخی شده‌اند که در گذشته خود در ایجاد آن نقش داشته‌اند. انتحاری، سلاحی که طالبان‌ سال‌ها در دست داشت و به آن افتخار می‌کرد، مدت‌هاست که در دست داعش افتاده است و هر از چندگاهی به سراغ مقام‌های طالبان می‌رود.

شورای امنیت سازمان ملل متحد روز گذشته نشستی را برای بررسی تهدیدات داعش و بحث در مورد گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد درباره داعش برگزار کرد. در این نشست، معاون دبیر کل سازمان ملل گفته که داعش خراسان همچنان تهدید جدی برای خراسان آریا ، منطقه و جهان است. به گفته او، گزارش‌هایی از سفر تروریست‌های خارجی به خراسان آریا  نیز وجود دارد و حامیان داعش خراسان برای انجام حملاتی در اروپا تلاش کرده‌اند. نماینده امریکا در این نشست گفته که داعش در آسیای میانه به یک تهدید جدی برای امنیت جهانی تبدیل شده است. به گفته او، امریکا نگران توانایی داعش برای طرح و اجرای حملات تروریستی و جذب افراد در خراسان آریا  و پاکستان است. نماینده پاکستان سربازگیری داعش در این کشور را رد کرده و گفته که این کار در افغانستان صورت می‌گیرد. او افزوده که بیش از ۲۰ گروه تروریستی در خراسان آریا  وجود دارند و این کشور به مرکز گروه‌های تروریستی تبدیل شده است. با این حال، یک پژوهش‌گر گروه‌های بنیادگرای اسلامی می‌گوید که داعش خراسان از یک گروه محلی به یک سازمان جهانی تبدیل شده است. او تاکید می‌کند که کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده، برای ایجاد اجماع به هدف مقابله با تهدیدات روانی و فزیکی داعش خراسان برنامه مشخصی ندارند.

در این نشست، گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد توسط ولادیمیر ایوانوویچ ورونکوف، معاون دبیر کل این سازمان در امور مبارزه با تروریسم و رییس دفتر مبارزه با تروریسم سازمان ملل، ارایه شده است. او گفته که داعش خراسان همچنان تهدید جدی برای خراسان آریا ، منطقه و جهان به شمار می‌رود. ورونکوف افزوده است که گزارش‌هایی از سفر تروریست‌های خارجی به افغانستان وجود دارد. او تاکید کرده که علاوه بر راه‌اندازی حملات در داخل خراسان آریا  از سوی داعش خراسان، حامیان این گروه در اروپا نیز حملاتی را ترتیب داده‌اند.

معاون دبیر کل سازمان ملل در دفتر مبارزه با تروریسم این سازمان، گفته است که داعش هنوز هم در حال جذب نیروی تازه ‌نفس از کشورهای آسیای میانه است. او افزوده که به‌رغم تلاش‌های سازمان ملل و شرکای بین‌المللی و منطقه‌ای این سازمان، داعش همچنان به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهد.

این مقام روسی سازمان ملل متحد همچنین به وضعیت سوریه پس از سرنگونی رژیم بشار اسد اشاره کرده و گفته است که وضعیت در این کشور می‌تواند به رشد داعش کمک کند. براساس گفته‌های او، هزاران تن از اعضا و بسته‌گان داعش در اردوگاه‌هایی در شمال‌غرب سوریه حضور دارند، که بیش از ۴۲ هزار و ۵۰۰ فرد وابسته به این گروه در اردوگاه‌ها و زندان‌های سوریه به سر می‌برند. ورونکوف تاکید کرده که داعش به نمایش انعطاف‌پذیری ادامه می‌دهد و روش‌های عملیاتی خود را با وجود پیشرفت‌های مداوم کشورهای عضو در هدف‌گیری رهبری و عملیات مالی آن، تطبیق می‌دهد. او گفته که تولیدات تبلیغاتی داعش «همچنان گسترده» باقی مانده و نشان می‌دهد که این گروه هنوز به «ذخایر نقدی قابل توجهی» دسترسی دارد که تنها در عراق و سوریه حدود ۱۰ میلیون دالر برآورد می‌شود.

دوروتی کامیل شی، معاون سفیر و نماینده ایالات متحده در نشست روز دوشنبه شورای امنیت سازمان ملل، گفته که داعش، به‌ویژه داعش خراسان، در آسیای میانه به یک تهدید جدی برای امنیت جهانی تبدیل شده است. او افزوده است: «ما نگران توانایی داعش برای طرح و اجرای حملات تروریستی و همچنین جذب افراد، به‌ویژه در خراسان آریا  و پاکستان، هستیم.»

منیر اکرم، سفیر پاکستان در سازمان ملل، در واکنش به اظهارات نماینده ایالات متحده در این نشست گفته که خراسان آریا  مرکز جذب جنگ‌جویان برای داعش خراسان است. او سربازگیری داعش در پاکستان را رد کرده و گفته که کشورش به‌طور جدی با داعش، تی‌تی‌پی و شورشیان بلوچ مقابله کرده است. او مدعی شده که بیش از ۲۰ گروه تروریستی در خراسان آریا  حضور دارند و این کشور به مرکز گروه‌های تروریستی تبدیل شده است.

کریستینا مارکوز لاسن، نماینده دانمارک در سازمان ملل، در این نشست اظهار داشته که داعش خراسان در تلاش است تا منطقه را بی‌ثبات کند. او تاکید کرده که این گروه تهدید جدی برای خراسان آریا  و کشورهای اطراف آن به شمار می‌رود. وی افزوده است: «داعش با بهره‌گیری از تبلیغات، انجام حملات و عملیات، و جذب نیرو، قصد دارد تا تمام منطقه را بی‌ثبات کند.»

در همین حال، حسین احسانی، پژوهش‌گر گروه‌های بنیادگرای اسلامی، در گفت‌وگو با روزنامه ۸صبح می‌گوید که گزارش شورای امنیت در حالی به داعش خراسان می‌پردازد که فعالیت این گروه بیش‌تر از این‌که ابعاد داخلی در سطح افغانستان داشته باشد، ابعاد بین‌المللی دارد. به گفته او، داعش خراسان فعالیت‌های خود را از سطح یک سازمان محلی به یک سازمان جهانی تبدیل کرده است. او می‌افزاید که کشورهای غربی برای ایجاد اجماع به هدف مهار تهدیدات روانی و فزیکی داعش خراسان برنامه خاصی ندارند.

این پژوهش‌گر گروه‌های بنیادگرای اسلامی درباره گزارش شورای امنیت سازمان ملل می‌گوید: «قرار بر این بود که طالبان طی توافق دوحه، علیه گروه‌های تروریستی‌ای که در افغانستان حضور دارند مبارزه کنند. فعالیت‌های منطقه‌ای و جهانی داعش حداقل نشان می‌دهد که این مهم به وقوع نپیوسته است. راستی‌آزمایی‌های جدید ایالات متحده از ادعاهای طالبان می‌تواند از این ناکامی پرده بردارد. نکته‌ دوم، دستورکارهای جهانی برای مبارزه با داعش خراسان وجود ندارد. داعش خراسان توانسته است تهدیدات خود را به روسیه، اروپا و کشورهای غربی نظیر ایالات متحده و کانادا برساند؛ اما این کشورها برای ایجاد یک اجماع به هدف مهار تهدیدات روانی و فزیکی داعش خراسان برنامه‌ خاصی ندارند.»

آقای احسانی می‌افزاید: «شورای امنیت سازمان ملل متحد اگرچه این تهدیدات را برشمرده است و در مورد تهدیدات داعش خراسان ابراز نگرانی کرده، اما به نظر می‌رسد که برخورد با پدیده‌ داعش در خراسان آریا در سطح جهانی غیرقابل اهمیت می‌باشد.»

پیش از این، دبیر کل سازمان ملل متحد با ارایه گزارش خود به شورای امنیت سازمان ملل گفته بود که شاخه خراسان داعش، بزرگ‌ترین تهدید تروریستی را هم در داخل خراسان آریا  و هم فراتر از مرزهای آن ایجاد می‌کند. این گزارش همچنین به حمله انتحاری داعش در ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴ اشاره می‌کند که در آن خلیل‌الرحمان حقانی، وزیر امور مهاجران و عودت‌کننده‌گان طالبان، کشته شد.

این در حالی است که طالبان حضور داعش در خراسان آریا را تبلیغات رسانه‌ای می‌خوانند، اما در عمل افزون بر جنگ‌جویان داعش، ده‌ها تن از جنگ‌جویان خود را نیز تحت نام اعضای داعش بازداشت و زندانی کرده‌اند. این گروه همچنان صدها تن از مخالفان سیاسی و نظامی خود را به اتهام عضویت در داعش بازداشت و شکنجه کرده و در مواردی به قتل رسانده است.

نگرانی‌ها از تبدیل شدن افغانستان زیر کنترل طالبان به مرکز گروه‌های تروریستی در حالی است که روزنامه ۸صبح پیش از این در یک گزارش تحقیقی دریافته بود که طالبان در حال ساخت‌وساز یک پایگاه مجهز با داشتن خانه‌های رهایشی در منطقه ملک‌الدین ولسوالی ناوه غزنی برای شبکه القاعده و سه شهرک برای تحریک طالبان پاکستانی در ساحه دشت باغ عطار ولسوالی قره‌باغ، دشت‌ کابلی ولسوالی واغظ و کوتل روضه در حومه شهر غزنی با امکانات و تجهیزات مدرن ‌هستند. این شهرک‌ها اکنون بیش‌ترشان به بهر‌ه‌برداری رسیده‌اند.

چهار چهره طالبان که در سه سال گذشته در عملیات انتحاری داعش کشته شدند. (از راست) نثاراحمد احمدی، رحیم‌الله حقانی، خلیل‌الرحمن حقانی و داوود مزمل18dcf3e8 9473 4c37 86e2 53ec78433bda

وضعیت بحرانی در شفاخانه بدخشان؛ ۳۲۰ مریض در ۱۲۸ بستر زیر درمانند

شماری از باشنده‌گان ولایت بدخشان می‌گویند که شفاخانه این ولایت در شهر فیض‌آباد دیگر ظرفیت رسیده‌گی به تمام بیماران را ندارد. به گفته آنان، حجم کار در این شفاخانه از توان کارکنان صحی و داکتران فراتر رفته است. منابع می‌گویند که به دلیل نبود بودجه کافی، افزایش تعداد بسترها و تشکیل کارکنان صحی امکان‌پذیر نیست و این امر زمینه‌ساز عدم رسیده‌گی مناسب به بیماران در این ولایت شده و مردم با چالش‌های جدی روبه‌رو شده‌اند. منابع می‌افزایند که هم‌اکنون در ۱۲۸ بستر شفاخانه، ۳۲۰ مریض بستری هستند و همچنان روزانه بیش از یک هزار مریض سراپا به این شفاخانه مراجعه می‌کنند. براساس این آمار، در هر بستر، دو بیمار بستری هستند که در برخی از بسترها سه بیمار همزمان در یک بستر قرار دارند. این وضعیت نشان می‌دهد که فشار سنگین بر این شفاخانه حاکم است و هیچ توجهی از سوی مقام‌های طالبان در این باره صورت نگرفته است.

باشنده‌گان بدخشان همواره از کمبود ظرفیت و گنجایش شفاخانه این ولایت شکایت دارند. آنان می‌گویند که به دلیل افزایش تعداد نفوس، شیوع بیماری‌های مختلف، کمبود بستر و حجم بالای کار، بیماران و مریض‌داران در این ولایت با مشکلات جدی روبه‌رو شده‌اند. به گفته آنان، با وجود درخواست‌های مکرر مردم برای توسعه شفاخانه، افزایش بسترها و جذب کارکنان صحی از سوی وزارت صحت عامه طالبان و موسسات کمک‌کننده، هنوز اقدامی لازم انجام نشده و مردم همچنان با مشکلات گسترده‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

یک باشنده شهر فیض‌آباد، مرکز ولایت بدخشان، که نمی‌خواهد نامش در گزارش ذکر شود، می‌گوید: «شفاخانه به تناسب نفوذ خود در بدخشان بسیار کوچک است. مردم از ۲۸ ولسوالی به این‌جا می‌آیند. تراکم بیماران و همراهان آنان زیاد است و رسیده‌گی به درستی انجام نمی‌شود. مردم مجبورند بیماران خود را به کندز و تخار ببرند. این وضعیت باعث نارضایتی مردم می‌شود و در جایی که کار بیش از توان باشد، کیفیت خدمات پایین می‌آید.»

یک منبع صحی در این شفاخانه در گفت‌وگو با روزنامه ۸صبح می‌گوید: «فعلاً شفاخانه ولایتی در ۱۲۸ بستر به ۳۲۰ مریض بستری خدمات ارایه می‌دهد و روزانه بیش از یک هزار مراجع سراپا داریم.» این منبع تایید می‌کند که به دلیل حجم بالای کار و تعداد زیاد بیماران، با ظرفیت کنونی، ارایه خدمات مناسب و لازم به بیماران امکان‌پذیر نخواهد بود.

این منبع صحی می‌افزاید که شفاخانه ولایتی بدخشان ۱۰۷ کارکن صحی دارد که در تمام بخش‌ها به‌طور ۲۴ ساعته مصروف ارایه خدمات برای باشنده‌گان این ولایت هستند. او می‌افزاید: «یک‌صد و هفت پرسنل کلینیکی است که در تمام بخش‌ها به‌طور بیست و چهار ساعت مصروف خدمات هستند.»

از سوی دیگر، یک منبع که نمی‌خواهد نامش در گزارش ذکر شود، می‌گوید که دو روز قبل به این شفاخانه مراجعه کرده بود که ۳۱۰ تن در آن بستری بودند. به گفته او، بخش کودکان این شفاخانه ۳۰ بستر دارد، اما ۱۲۰ کودک بیمار بستری شده‌اند که مادران‌شان نیز در کنار آن‌ها حضور دارند و وضعیت به شدت وخیم و تکان‌دهنده است. او همچنین می‌گوید که بخش‌های جراحی، نسایی و ولادی، انتانی و سایر بخش‌های شفاخانه به دلیل حجم کاری و تعداد بیماران قادر به رسیده‌گی لازم به بیماران نیستند و این شفاخانه به تنهایی نمی‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای باشنده‌گان این ولایت باشد.

یکی از داکتران قبلی این شفاخانه نیز تایید می‌کند که به دلیل حضور زیاد مراجعان و کمبود فضا، آنان مجبور می‌شدند دو بیمار را در یک بستر تحت درمان قرار دهند. به گفته او، پس از مسدود شدن شفاخانه ۶۰ بستر نسایی – ولادی شهر فیض‌آباد، تعداد بیماران نسایی – ولادی در شفاخانه ولایتی افزایش یافته و چندین داکتر متخصص این شفاخانه را ترک کرده‌اند. به گفته او، با بسته شدن این شفاخانه، مشکلات بیماران و فشار بر شفاخانه ولایتی تشدید شده است. او خود نیز از جمله داکترانی است که پس از این، شفاخانه بدخشان را ترک کرده است.

در ماه سرطان سال جاری خورشیدی، شفاخانه ۶۰ بستر نسایی – ولادی شهر فیض‌آباد به دلیل قطع کمک‌های سازمان صحی جهان مسدود شد. پس از قطع این کمک‌ها، تمام کارکنان صحی و داکتران این شفاخانه بیکار شدند. در این شفاخانه ۷۳ نفر مشغول ارائه خدمات صحی به بیماران نسایی – ولادی بودند و از نوزادان و مادران آن‌ها مراقبت می‌کردند. در این شفاخانه چهار متخصص، هشت داکتر و چندین قابله و کارمند خدماتی و تخنیکی مشغول به کار بودند.

پیش از این، منابع به ۸صبح تایید کرده بودند که موسسه تطبیق‌کننده خدمات صحی در این ولایت، موسسه صحی بنیاد آقاخان (Aga Khan Health Service) است. در آن زمان، سازمان صحی جهان و صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) از این شفاخانه حمایت می‌کردند. اکنون روشن نیست که این شفاخانه توسط کدام سازمان غیردولتی مورد حمایت قرار می‌گیرد.

شماری از فعالان صحی نیز در بدخشان با راه‌اندازی کمپینی در شبکه‌های اجتماعی خواهان بهبود وضعیت این شفاخانه شده‌اند.

گسترش سایه فقر و ناامیدی؛ در کم‌تر از چهار ماه ۵۲ تن خودکشی کردند

افزایش فقر و گرسنه‌گی، بیکاری مداوم، نبود فرصت‌های شغلی و تداوم سیاست‌های سرکوب‌گرانه طالبان باعث شده که بسیاری از شهروندان کشور نسبت به آینده خود نگران و مأیوس شوند. آمارهای منتشرشده از میزان خودکشی در میان شهروندان کشور نشان می‌دهد که پس از تسلط این گروه بر افغانستان، سطح ناامیدی و پایان دادن به زنده‌گی در بین جوانان، به‌ویژه دختران و زنان، به شکل بی‌سابقه افزایش یافته است. براساس گزارش‌های منتشرشده از سوی روزنامه ۸صبح، در کم‌تر از چهار ماه گذشته، ۵۲ تن در ۱۶ ولایت افغانستان خودکشی کرده‌اند. در این میان، ۱۹ زن و ۶ کودک نیز شامل بوده‌اند که سن آنان بین ۱۳ تا ۱۷ سال متغیر است. دلایل عمده این خودکشی‌ها، فقر و بیکاری، مشکلات اقتصادی و ناامیدی بوده است. همچنین، یک تن پس از درخواست جنسی از سوی یک عضو طالبان، خودکشی کرده است. در این میان، چهار نظامی پیشین نیز به دلیل فشار، تهدید و شکنجه طالبان دست به خودکشی زده‌اند. در این گزارش تنها آماری منتشر شده که پیش از این از سوی روزنامه ۸صبح به نشر رسیده است. به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات و سرکوب رسانه‌ها توسط طالبان، احتمال افزایش آمار خودکشی‌ وجود دارد.

پس از تسلط طالبان بر افغانستان، فقر و بیکاری به شدت افزایش یافته و بسیاری از شهروندان به دلیل ترس از انتقام‌جویی طالبان و نبود فرصت‌های شغلی، نسبت به آینده احساس ناامیدی کرده و دست به خودکشی زده‌اند. در این میان، ممنوعیت‌های گسترده طالبان علیه زنان و دختران، ناامیدی و یأس را در میان آنان گسترش داده و شمار زیادی از آن‌ها به افکار خودکشی دچار شده‌اند.

خودکشی شش تن در ماه دلو

با تسلط طالبان بر افغانستان، میزان خودکشی در میان شهروندان به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. ناامیدی نسبت به آینده، تداوم فقر و بیکاری، افزایش خشونت‌های خانواده‌گی و انتقام‌جویی‌های طالبان، از عوامل اصلی تشدید این پدیده در میان شهروندان، به‌ویژه زنان و دختران، بوده است. یافته‌های گزارش نشان می‌دهد که کودکان، زنان و مردان در سنین مختلف خودکشی کرده‌اند. براساس این گزارش، شش تن تنها در ماه دلو سال جاری در پنج ولایت خودکشی کرده‌اند. در این مدت، یک پسر ۱۳ ساله از هلمند، یک دختر جوان از خوست، یک پسر جوان از پکتیا، یک تازه ‌عروس از قندهار، یک جوان از خوست و یک جوان از فاریاب خودکشی کرده‌اند. دلیل اصلی خودکشی آنان، فقر و بیکاری و همچنین خشونت‌های خانواده‌گی عنوان شده است.

خودکشی شش تن در ماه جدی

در ادامه افزایش خودکشی‌ها در کشور، شش تن تنها در ماه جدی سال جاری خورشیدی به زنده‌گی خود پایان داده‌اند. در میان آن‌ها یک شاگرد مدرسه در هلمند، یک مرد کهن‌سال به دلیل فقر و تنگ‌دستی در ننگرهار، یک دانش‌جوی رشته قابله‌گی در کابل به دلیل بسته شدن انستیتوت‌های صحی، یک جوان در قندهار و یک نظامی پیشین در خوست پس از شکنجه‌های طالبان خودکشی کرده‌اند.

خودکشی شش تن در ماه قوس 

فقر و بیکاری، افزایش مشکلات اقتصادی، انتقام‌جویی‌های طالبان و آینده مبهم باعث شده است که شماری از شهروندان کشور به خودکشی فکر کنند. در ادامه این روند، در ماه قوس سال جاری، شش تن در ولایت‌های تخار، بغلان، قندهار، کابل و خوست به زنده‌گی خود پایان داده‌اند. در میان آن‌ها یک دختر ۱۷ ساله در تخار، یک پسر جوان در بغلان، یک پسر ۱۵ ساله در قندهار، دو پسر جوان در خوست و یک پسر جوان دیگر در قندهار به دلیل مشکلات اقتصادی خودکشی کرده‌اند. همچنان رحم‌دل حنفی به دلیل بازداشت همسرش توسط طالبان، در منطقه «قول آب‌چکان» شهر کابل خود را حلق‌آویز کرده و به زنده‌گی‌‌اش پایان داده است.

خودکشی ۱۸ تن در ماه عقرب

یافته‌های گزارش نشان می‌دهد که ۱۷ تن در ماه عقرب سال جاری در هشت ولایت کشور به زنده‌گی خود پایان داده‌اند. یک پسر جوان در ننگرهار به دلیل خشونت‌های خانواده‌گی، یک جوان دیگر به دلیل مشکلات اقتصادی در ننگرهار و یک زن در همین ولایت خودکشی کرده‌اند. همچنین یک جوان و یک دانش‌آموز ۱۵ ساله در غزنی، یک دختر دانش‌آموز در ایران به دلیل ترس از اخراج اجباری، یک پسر ۱۸ ساله در فاریاب، یک جوان در پکتیکا و سه زن در ولایت‌های فاریاب و هلمند خودکشی کرده‌اند. در ادامه این روند، یک دختر جوان در هلمند، یک نظامی پیشین در پی فشار و تهدید طالبان در کابل، یک پسر ۱۳ ساله در بدخشان و یک دختر ۲۰ ساله در کابل به زنده‌گی خود پایان داده‌اند. همچنان جسد حلق‌آویز شده یک زن در فراه پیدا شده است.

خودکشی هشت تن در ماه میزان 

براساس یافته‌های این گزارش، پنج دختر و زن جوان و سه مرد در این مدت در هفت ولایت کشور خودکشی کرده‌اند. یافته‌های گزارش نشان می‌دهد که یک مرد ۶۰ ساله در قندهار به دلیل مشکلات اقتصادی، یک دختر ۱۷ ساله در هرات، یک دختر جوان در دایکندی، یک نوجوان در فراه، یک پسر جوان در کابل، یک دختر در بدخشان به دلیل درخواست جنسی یک عضو طالبان و یک دختر جوان و خانم برادرش در ولایت لوگر به زنده‌گی خود پایان داده‌اند.

خودکشی هشت تن در ماه سنبله

یک مرد جوان و یک نظامی پیشین در ولایت تخار به دلیل فشار طالبان و مشکلات اقتصادی خودکشی کرده‌اند. همچنان یک زن جوان در بادغیس و یک پسر جوان در ننگرهار به دلیل نرسیدن به دختر مورد علاقه‌اش به زنده‌گی خود پایان داده‌اند. علاوه بر این، یک دختر جوان در غور و یک پسر جوان در هلمند به دلیل مشکلات اقتصادی، و یک جوان در پروان خودکشی کرده‌اند.

پیش از این، گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان در گزارشی گفته بود که افسرده‌گی و افکار خودکشی در میان دختران نوجوان بازمانده از آموزش افزایش پیدا کرده است. وضع ممنوعیت‌ها، بیکاری، نارضایتی از زنده‌گی فردی و جمعی و مشکلات اقتصادی خانواده‌ها از عوامل افزایش خودکشی‌ها عنوان شده است.

چندی قبل بخش حقوق بشر دفتر هیات معاونت سازمان ملل متحد در خراسان آریا (یوناما) یک گزارش ۳۰ صفحه‌ای را تحت نام «نظارت اخلاقی توسط مقامات برحال و اثرات آن بر حقوق بشر» منتشر کرد. در این گزارش، به تخطی‌های حقوق بشری وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان پرداخته شده است. براساس گزارش، این وزارت طالبان حریم خصوصی زنان و مردان را نقض کرده و یک‌هزار و ۳۳ بار به مجازات خودسرانه اقدام کرده است. به گفته یوناما، این نهاد ۲۰۵ مورد سوءرفتار با زنان و ۸۲۸ مورد دیگر با مردان را ثبت کرده که از سوی وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان صورت گرفته است.

انفجار در وزارت شهرسازی؛ طالبان کشته شدن یک تن را تأیید کردند

۸صبح، کابل: محمدکمال افغان، سخنگوی وزارت شهرسازی و مسکن طالبان، وقوع انفجار در این وزارت را تأیید کرده و گفته که در نتیجه این رویداد یک تن کشته شده است‌.

کمال افغان گفته است که پیش از چاشت روز پنج‌شنبه، ۲۵ دلو، یک مهاجم انتحاری که قصد ورود به وزارت شهرسازی زیر اداره طالبان را داشت، در دروازه ورودی ساختمان توسط جنگ‌جویان این گروه از بین برده شده است.

وی شمار زخمیان را سه تن گفته و تصریح کرده که مهاجم انتحاری نیز کشته شده است.

او تصریح کرده که هیچ آسیب دیگری به ساختمان یا اطرافیان وارد نشده است.

سخنگوی وزارت شهرسازی طالبان جزییات بیش‌تری از این رویداد ارایه نکرده است.

تا کنون هیچ گروهی مسوولیت این حمله را برعهده نگرفته است.

پیش از این، شماری از منابع در پایتخت در گفت‌وگو با روزنامه ۸صبح از وقوع انفجار در کابل خبر دادند.

این در حالی است که دو روز پیش نیز در نتیجه یک حمله انتحاری در کندز، چندین تن از اعضای طالبان و غیرنظامیان در شعبه کابل‌بانک کشته شده‌ بودند.

مسوولیت این حمله را داعش برعهده گرفته بود.

درگیری‌های پنهان طالبان؛ از حملات داخلی تا تهدیدات خارجی

یک روز پس از نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره تهدید داعش از خراسان آریا ، در یک حمله انتحاری در شعبه کابل‌بانک ولایت کندز، حدود هفت تن از جنگ‌جویان طالبان و هفت تن از غیرنظامیان کشته شدند. با آن‌که آمار دقیق کشته‌شده‌گان تا کنون در دست نیست، طالبان این حمله را تایید کرده و آن را انتحاری خوانده‌اند. این گروه در گذشته حملات انتحاری خود را «استشهادی» عنوان می‌کرد. با این حال، آگاهان امور امنیتی می‌گویند که طالبان توانایی مهار حملات انتحاری در میان صفوف خود را ندارند. به گفته آنان، حضور بیش از ۲۰ گروه تروریستی در بدنه رژیم طالبان که هر گروه شیوه‌های تاکتیکی و فکری خاص خود را دارند، به حملات خود علیه این گروه ادامه خواهند داد. آنان می‌افزایند که هم‌اکنون مراکز آموزشی‌ای در کندز وجود دارند که به جنگ‌جویان و تروریست‌های خارجی آموزش می‌دهند. به باور آگاهان امنیتی، در درون دستگاه طالبان تسهیل‌کننده‌های فراوانی وجود دارند که حملات انتحاری علیه این گروه را مهیا می‌سازند تا در نقاط حساس حملات خود را انجام دهند.

روز گذشته، ۲۳ دلو، در داخل کابل‌بانک ولایت کندز، زمانی که جنگ‌جویان طالبان و برخی از غیرنظامیان در حال دریافت پول از این بانک بودند، یک حمله‌کننده انتحاری خود را در میان آنان منفجر کرد که در نتیجه حدود ۱۵ تن کشته و چندین تن دیگر زخمی شدند. منابع گفته‌اند که حمله‌کننده انتحاری در ورودی شعبه کابل‌بانک در شهر کندز، جنگ‌جویان طالبان را که برای دریافت معاش خود منتظر بودند، هدف قرار داده است. جمعه‌الدین خاکسار، سخن‌گوی فرماندهی امنیه طالبان در کندز، این حمله را انتحاری خوانده و گفته است که مهاجم انتحاری مواد منفجره خود را در نزدیکی کابل‌بانک منفجر کرده است.

یک منبع از کندز فهرستی از هفت تن از جنگ‌جویان طالبان را به روزنامه ۸صبح شریک ساخته و مدعی شده که آنان در این حمله کشته شده‌اند. براساس این فهرست عبدالخالق مهاجر فرزند فیض‌الله، محب‌الله جهادمل فرزند عبدالرازق، مولوی عبدالسلام حامد، آمر استخبارات لوای یازدهم سرحدی طالبان، گلبدین احمدیار، فرزند جمعه‌الدین، از قرارگاه تولی فرماندهی امنیه طالبان در کندز، گل‌الرحمان فرزند غلام نبی، باشنده ولسوالی فرخار تخار، نورالله و ذکریا امیر، فرمانده تولی چهارم امنیتی طالبان، از جمله کسانی هستند که در کابل‌بانک کندز در نتیجه حمله انتحاری کشته شده‌اند. همچنین داکتر محمد شهاب سالارزی، استاد دانشکده طب دانشگاه کندز، که برای ترتیب کارت معاشش به این بانک مراجعه کرده بود، کشته شده است.

با این حال، صدای یکی از جنگ‌جویان طالبان که در اختیار روزنامه ۸صبح قرار گرفته، نشان می‌دهد که او به یکی از مقام‌های محلی این گروه گزارش می‌دهد. در این گزارش آمده است که در کابل‌بانک کندز حمله انتحاری از سوی داعش با استفاده از یک موترسایکل انجام شده و در نتیجه آن، تقریباً ۸ تن از جنگ‌جویان طالبان و شش تا هفت غیرنظامی کشته شده‌اند.

از سوی دیگر، یک منبع در کندز به روزنامه ۸صبح می‌گوید که احتمال می‌رود که در این انفجار به بانک قرضه‌های کوچک که از سوی بنیاد آقاخان تمویل مالی می‌شود نیز آسیب وارد شده باشد. به گفته منبع، این بانک در طبقه فوقانی کابل‌بانک واقع است و گفته می‌شود در این انفجار به یکی از محافظان بانک آقاخان نیز صدمه وارد شده است، اما روشن نیست که این فرد جان باخته یا در میان زخمیان قرار دارد.

در همین حال، میرزا محمد یارمند، معین وزارت داخله در حکومت پیشین، در گفت‌وگو با روزنامه ۸صبح می‌گوید که حمله به نیروهای قول اردوی عمری ۲۱۷ طالبان و قوماندانی امنیه این گروه در کابل‌بانک کندز، از نوع خود یک حادثه بزرگ است. او می‌افزاید که این حمله تلفات زیادی به شمول جنگ‌جویان طالبان و غیرنظامیان را به همراه داشته است. به گفته او، این رویداد نشان می‌دهد که به‌رغم انکار و تبلیغات طالبان برای نشان دادن ضعف دشمن‌شان، این گروه به شدت آسیب‌پذیر است.

این مقام امنیتی حکومت پیشین می‌گوید که بیش از ۲۲ گروه تروریستی با روش‌ها و تاکتیک‌های مختلف در بطن طالبان فعالیت دارند که همه آنان آموزش‌های پیشرفته‌ای را دیده‌اند. او می‌افزاید که این نوع آموزش‌ها هم‌اکنون در کندز جریان دارد، اما به منصوبان و مقامات گروه‌های تروریستی اجازه داده نمی‌شود که این آموزش‌ها را به عموم نشان دهند. به گفته او، طالبان خود به این نوع آموزش‌ها دسترسی ندارند و این برنامه‌های آموزشی در مناطق زغر و خوغز درواز بدخشان نیز جریان دارد. او می‌افزاید که این آموزش‌ها عمدتاً برای جوانان شیعه اثناعشری و اسماعیلی داده می‌شود. او تصریح می‌کند که طالبان جوانان زیر سن را به این آموزش‌ها می‌برند، شست‌وشوی مغزی کرده و به گفته خودشان آن‌ها را به «سنی» تبدیل کرده و سپس به خانواده‌های‌شان باز می‌فرستند و آنان اولین کاری که می‌کنند تلویزیون‌های خانه‌های خود را می‌شکنند

  • نویسنده : قیام خوراسانی
  • منبع خبر : ۸صبح ، بی بی سی