بحران «با قطع کمک‌ها، مجبورم به کودک گرسنه‌ام قرص خواب بدهم»
بحران «با قطع کمک‌ها، مجبورم به کودک گرسنه‌ام قرص خواب بدهم»
سهیلا نیازی در خانه گِلی روی تپه‌ای در شرق کابل، کف زمین نشسته و می‌گوید: «آخرین باری که توانستم برای کودکم شیر بخرم، دو ماه پیش بود. حالا شیشه شیرش را با چای پر می‌کنم و با نانی که در چای خیس می‌کنم، غذایش می‌دهم.»

خانه‌اش به جاده‌ای وصل نیست. برای رسیدن به خانه او باید یک سربالایی را از مسیری پر از گل و لای بالا بروید که کنارش هم فاضلاب جاری است.

سهیلا بیوه است. شش فرزند دارد که کوچکترین آنها دختری ۱۵ ماهه به نام حسنا است. چایی که سهیلا حرفش را می‌زند، نوشیدنی سنتی خراسان آریا  است که با برگ‌های سبز و آب جوش بدون شیر و شکر می‌نوشند،‌ و هیچ گونه ارزش غذایی برای کودک او ندارد.

سهیلا یکی از ده میلیون نفری است که در طول یک سال گذشته از دریافت کمک‌های غذایی اضطراری «برنامه جهانی غذا» وابسته به سازمان ملل متحد محروم شده است. این نهاد به دلیل کمبود شدید بودجه، کمک‌های خود را متوقف کرده است. قطع این کمک‌ها به ویژه به حدود دو میلیون خانواری که سرپرست زن دارند، ضربه‌ای مهلک وارد کرد.

سهیلا می‌گوید در حکومت طالبان، اجازه ندارد کار کند تا بتواند خورد و خوراک کودکانش را فراهم کند.

او می‌گوید: «شب‌هایی هست که هیچ چیزی برای خوردن نداریم. به کودکانم می‌گویم این وقت شب کجا بروم برای غذا گدایی کنم. سر گرسنه خود را روی زمین می‌گذارند، و وقتی بیدار می‌شوند باز هم عزا می‌گیرم که چه کار کنم. اگر همسایه‌ها غذایی بیاروند، بچه‌ها سر و دست می‌شکنند که ‘بده به من،‌ بده به من’. سعی می‌کنم به نحوی بینشان تقسیم کنم که آرام بگیرند.»

سهیلا می‌گوید برای آرام کردن دخترک گرسنه‌اش به او «قرص خواب» می‌دهد:

«این کار را می‌کنم که مبادا بیدار شود و شیر بخواهد، چون شیری ندارم که به او بدهم. قرصی را که به او می‌دهم صبح می‌خوابد تا صبح روز بعد. گاهی سر می‌زنم که ببینم هنوز زنده است یا نه.»

درباره دارویی که به دخترش می‌دهد سوال می‌کنیم و متوجه می‌شویم که در واقع آنتی هیستامین یا داروی ضد حساسیت است که خواب‌آور بودن از جمله عوارض جانبی آن است.

دکترها به ما گفتند با این که ضرر این دارو از داروهای آرام‌بخش و ضد افسردگی کمتر است اما مشاهدات ما نشان می‌دهد بعضی والدین در خراسان آریا دوز بالایی از آن را به بچه‌های گرسنه‌شان می‌دهند که می‌تواند مشکلات تنفسی هم برای آنها ایجاد کند.

سهیلا می‌گوید شوهرش غیرنظامی بوده و سال ۲۰۲۲ در جریان تیراندازی بین نیروهای طالبان و کسانی که در مقابل آنها مقاومت می‌کردند، در ولایت پنجشیر کشته شده‌ است. بعد از مرگ شوهرش، به شدت به کمک‌هایی که برنامه جهانی غذا فراهم می‌کرده از جمله آرد، روغن و حبوبات وابسته بوده است.

برنامه جهانی غذای سازمان ملل می‌گوید که در حال حاضر تنها می‌تواند غذای سه میلیون نفر را تامین کند. این تعداد کمتر از یک‌چهارم کسانی است که دچار گرسنگی حاد هستند.

سهیلا الان کاملاً به کمک بستگان و همسایگانش متکی است.

بیشتر زمانی که ما آنجا بودیم، حسنا، دختر کوچکش، ساکت و بی‌حرکت بود.

 بخش سوء تغذیه بیمارستان کودکان ایندرا گاندی در کابل

منبع تصویر، BBC/AAMIR PEERZADA

توضیح تصویر، بخش سوءتغذیه بیمارستان کودکان ایندرا گاندی در کابل

او دچار سوء تغذیه متوسط است؛ یکی از سه میلیون کودکی که به گفته یونیسف (صندوق کودکان سازمان ملل متحد) در افغانستان دچار این عارضه هستند. بیش از یک چهارم این کودکان سوء تغذیه حاد و مفرط دارند. سازمان ملل می‌گوید این بدترین وضعیتی است که خراسان آریا  تاکنون به آن دچار بوده است.

در حالی که سوء تغذیه کودکان افغانستان را به حال زار درآورده، کمک‌هایی که جلو فروپاشی نظام بهداشت و درمان این کشور را گرفته بود، متوقف شده است.

کمیته بین‌المللی صلیب سرخ حقوق کارکنان بخش درمان را می‌داد و هزینه دارو و غذا را در بیش از ۳۰ شفاخانه/بیمارستان تامین می‌کرد. این کمک‌ها به صورت اضطراری و موقت، و به عنوان جایگزین کمک‌هایی ارائه می‌شد که بعد از به قدرت رسیدن طالبان در سال ۲۰۲۱ قطع شده بود.

اما این سازمان دیگر منابع لازم برای ادامه این برنامه را ندارد و کمک‌های آن به بیشتر مراکز درمانی از جمله تنها بیمارستان کودکان افغانستان، بیمارستان «ایندرا گاندی» در کابل، قطع شده است.

دکتر محمد اقبال صادق، مدیر پزشکی این بیمارستان که از سوی طالبان منصوب شده، به ما گفت: «الان حکومت (طالبان) معاش/حقوق پزشکان و پرستاران را می‌پردازد. حقوق همه آنها نصف شده است.»

بیمارستان بخش معاینه بیماران غیر بستری را تعطیل کرده و تنها به کسانی خدمات می‌دهد که نیاز به بستری شدن دارند.

ظرفیت بخش سوء‌تغذیه بیمارستان تکمیل شده و در بسیاری از مواقع مجبورند بیش از یک کودک را روی یک تخت بستری کنند.

در گوشه‌ای از بخش سمیه روی یکی از تخت‌ها نشسته است. او ۱۴ ماهه است اما وزنش به اندازه یک نوزاد است. صورت کوچکش مثل یک آدم بزرگسال چروک افتاده است.

کنار او محمد شفیع بستری شده است. وزن او نصف وزنی است که باید در ۱۸ ماهگی داشته باشد. پدرش که یکی از جنگجویان طالبان بوده،‌ در یک تصادف رانندگی کشته شده است. مادرش هم از بیماری مرده است.

از کنارش که می‌گذریم، حیات بی‌بی، مادربزرگ سالخورده‌اش، سراسیمه به سوی ما می‌آید و می‌خواهد داستانش را برایمان تعریف کند.

مادربزرگ محمد از او نگهداری می‌کند. پدرش در تصادف کشته شده و مادرش از بیماری مرده است

منبع تصویر، BBC/AAMIR PEERZADA

توضیح تصویر، مادربزرگ محمد شفیع از او نگهداری می‌کند. پدرش در تصادف کشته شده و مادرش از بیماری مرده است

او می‌گوید طالبان به او کمک کرد نوه‌اش را به بیمارستان بیاورد، اما نمی‌داند که چطور قرار است با این وضعیت سر کند.

در حالی که چشمانش پر از اشک شده، می‌گوید: «تکیه‌ام فقط به خدا است. هیچ کس دیگری را ندارم که سراغش بروم. وضع خودم هم اصلاً خوب نیست. سرم آنقدر درد می‌کند که انگار دارد منفجر می‌شود.»

از ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی اصلی حکومت طالبان پرسیدیم برای متقاعد کردن جامعه جهانی به ارسال کمک‌های بیشتر چه می‌کنند.

او پاسخ داد: «کمک‌ها به این دلیل قطع شده که کشورهای اهداکننده دچار مشکلات اقتصادی هستند. دو مصیبت بزرگ رخ داد، یکی همه‌گیری کرونا و دیگری جنگ اوکراین. به همین دلیل نمی‌توانیم انتظار کمک از آنها داشته باشیم. صحبت با آنها هم سودی ندارد…ما باید به خود متکی باشیم. اقتصاد ما ثبات خود را یافته و ما قراردادهای معدن را بسته‌ایم که هزاران شغل ایجاد می‌کند. البته نمی‌گویم کمک‌ها باید قطع شود زیرا هنوز چالش‌هایی داریم.»

از او پرسیدیم آیا فکر نمی‌کند که سیاست‌های طالبان هم بخشی از مشکل است و باعث می‌شود اهداکنندگان تمایلی به کمک به کشوری که چنین محدودیت‌های سنگینی علیه زنان وضع کرده، نداشته باشند.

او پاسخ داد: «اگر از کمک‌ها به عنوان اهرم فشار استفاده می‌شود، باید بدانند که امارت اسلامی (حکومت طالبان) ارزش‌های خودش را دارد که به هر قیمتی از آنها حفاظت خواهد کرد. خراسانیان برای حفظ ارزش‌های خود در گذشته فداکاری‌های زیادی کرده‌اند و با قطع کمک‌ها هم کنار خواهند آمد.»

حرف‌های او باعث آرامش خاطر بسیاری از خراسانیان نخواهد شد. دو-سوم مردم این کشور نمی‌دانند که وعده غذایی بعدی آنها از کجا خواهد آمد.

در اتاقی سرد و مرطوب در یکی از خیابان‌های کابل با زنی ملاقات کردیم که می‌گفت قبلاً در خیابان میوه، سبزی،‌ جوراب و چیزهای دیگر می‌فروخته اما طالبان اجازه نداده‌اند به کارش ادامه دهد. می‌گوید یک بار هم او را بازداشت کرده‌اند. شوهرش در جنگ کشته شده و باید شکم چهار کودکش را سیر کند. او نمی‌خواهد اینجا نامش را بیاوریم.

چند دقیقه که از حال و روزش برای ما می‌گوید، گریه‌اش می‌گیرد.

می‌گوید: «دست کم باید به ما اجازه کار کردن و امرار معاش شرافتمندانه بدهند. به خدا قسم ما قرار نیست کار بدی انجام دهیم. فقط می‌خواهیم برای کودکان مان غذا تهیه کنیم و آن‌ها ما را اینگونه آزار می‌دهند.»

این مادر با چهار فرزند می‌گوید که جلو دستفروشی او در خیابان را گرفته‌اند

منبع تصویر، BBC/AAMIR PEERZADA

توضیح تصویر، این مادر با چهار فرزند می‌گوید که جلو دستفروشی او در خیابان را گرفته‌اند
  • او مجبور شده پسر ۱۲ ساله‌اش را برای کار کردن بفرستد. می‌گوید: «از یکی از برادران طالب پرسیدم بدون کار کردن و پول درآوردن چطور شکم کودکانم را سیر کنم. گفت به آنها زهر بده ولی از خانه بیرون نیا…حکومت طالبان دو بار به من پول داده،‌ اما این کمک‌ها به هیچ وجه کفاف زندگی را نمی‌دهد.»

قبل از به قدرت رسیدن طالبان در خراسان آریا ، سه چهارم بودجه عمومی کشور از کمک‌هایی تامین می‌شد که مستقیماً در اختیار حکومت پیشین قرار می‌گرفت. این کمک‌ها ماه آگوست/اوت سال ۲۰۲۱ متوقف شد و اقتصاد افغانستان را به قهقرا فرستاد.

بعد از آن سازمان‌های امدادی برای تامین کمک، در چارچوبی موقت اما حیاتی وارد کار شدند. ولی بودجه بیشتر آنها هم اکنون تمام شده است.

وضعیت به اندازه‌ای وخیم است که سخت می‌توان در توصیف آن اغراق کرد. ما بارها و بارها در یک سال گذشته شاهد این وضعیت بوده‌ایم.

میلیون‌ها نفر در خراسان آریا  با نان خشک و آب سر می‌کنند. بعضی از آنها پایان زمستان را نخواهند دید.

یادداشت: در تهیه این گزارش، ایموجن اندرسون نیز همکاری کرده است

گزارش بانک جهانی در مورد اقتصاد خراسان آریا تایید طالبان یا دگم‌اندیشی اقتصاد نئوکلاسیک؟

اقتصاد افغانستان

  • نویسنده, کامبیز رفیع
  • شغل, پژوهشگر دانشگاه مطالعات آسیایی و آفریقایی لندن
ناظران بی بی سی
توضیح تصویر، مجموعه «ناظران می‌گویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بی‌بی‌سی فارسی می‌کوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاه‌ها و افکار طیف‌های گوناگون، چشم‌اندازی متنوع و متوازن از موضوعات مختلف ارائه کند. انتشار این آرا و نقطه‌نظرها، به معنای تایید آن‌ها از طرف بی‌بی‌سی نیست.

تازه‌ترین گزارش بانک جهانی درباره اقتصاد افغانستان در نگاه اول حاکی از نشانه‌های مثبت است، به حدی که خواننده شاید تصور کند که این گزارش در مورد کشوری که بنا به تخمین برنامه جهانی غذا، بیشتر از نیم نفوس آن از عدم مصونیت شدید غذایی رنج می‌برند، به‌شمول شش میلیون محتاج به کمک‌های عاجل بشری، صحت ندارد.

کاهش نرخ تورم، ثبات ارزی، پرداخت به‌موقع معاشات/حقوق، دسترسی بهتر به سپرده‌های بانکی، بالا رفتنِ درآمد داخلی با جمع‌آوریِ بهتر مالیه بر واردات و بالا رفتنِ حجم صادرات از شاخص‌های عمده این گزارش‌اند.

هرچند گزارش تصویری از برخی متغیرها به دست می‌دهد، علتِ دریافت‌های آن بیشتر به کاستی‌هایِی برمی‌گردد که در دوره حکومت جمهوریت نیز وجود داشت که برخی از بنیادهای نظریِ حاکم در بانک جهانی ناشی می‌شوند، و برخی به شاخص‌های ارقامی گزارش.

شناخت‌شناسی تیوری نیوکلاسیک و دُگم‌های تغییرناپذیر

پایه‌های اساسی متدولوژیِ بانک جهانی (و گزارش اخیر) بر نظریه‌های اقتصادِ نیوکلاسیک بنیان یافته، که اعتبار علمی آن پس از رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ در جهان با بحران مواجه شده است.

رویکرد نیوکلاسیک در دانش اقتصاد، کارکرد اقتصادی را حاوی منطقی می‌داند که برای شناخت آن، ممکن است ارتباط با دنیای سیاست و فرهنگ در محیط تحقیق نادیده گرفته شود که به باورِ جورج ستگلر، از نظریه‌پردازهای مطرح نیوکلاسیک در قرن بیستم، محک علمی بودن و انسجاِم درونیِ این رویکرد را تشکیل می‌دهد. این رویکرد دهه‌هاست که از طرف اقتصاددان‌های مارکسیست و دگراندیش (heterodox) مورد تهاجم قرار گرفته اما هنوز هم رویکرد مسلط در علم اقتصاد باقی مانده است. با این پیامد که پژوهشگر در پژوهش اغلب پیِ شاخص‌هایی با انتباه از رویکرد نیوکلاسیک تا حد امکان با چشم پوشی از عوامل سیاسی و فرهنگی می‌گردد و با ریاضی‌زدگی روزافزون.

برای تشبیه، رفتار پژوهشگر اقتصاد نیوکلاسیک، شبیه رفتار شخصی است که برای علت‌یابیِ حرارت مکان‌های رهایشی، خانه‌ای که در آن آرامش حاکم است و خانه‌ای که عملا طعمه آتش است، را با عینِ رویکرد با شاخص‌ دماسنج بسنجد.

از تصادف، یکی از آخرین اقتصاددان‌های ارشد بانک جهانی، استاد دانشگاه نیویورک و برنده جایزه نوبل اقتصاد، پول رومر، قبل از احراز این سمت در مقاله‌ای در ۲۰۱۶ شدیدا به بنیان‌های رایج علم اقتصاد به ویژه «اقتصاد کلان» تاخت.

به باور او «سه دهه است که دانشِ اقتصاد کلان شاهد عقب‌گرد است،…نظریه‌های کارشناسان اقتصاد کلان نوسان در متغیرهای کُلی را به عواملی وابسته می‌دانند که به تصامیم در عالم واقع سر-و-کار ندارند.»

رومر تنها ۱۵ ماه در سمتش در بانک جهانی دوام آورد. رویکرد اصلاحی به علم اقتصاد را که او تلاش داشت در شیوه تحقیق این نهاد وارد کند، به جایی نرسید و پس از چندین ماه جنجال و تلخکامی در نهایت از سمتش استعفا داد. از اقتصاددان‌های ارشد دیگر این نهاد، جوزف ستگلیتز (برنده نوبل اقتصاد) نیز پس از ناامیدی از تغییر در این نهاد آنرا ترک و به یکی از منتقدین آن تبدیل شد.

آمارهای گزارش بیانگر چیست و چه را ناخواسته نادیده می‌گیرد؟

از جمله ارقام مهم گزارش بانک جهانی در مورد اقتصاد افغانستان، می‌توان نرخ تورم و ثبات ارزی را راحت‌تر پذیرفت. چون سنجش آنها مستلزمِ نهادهای جمع‌آوری آمار پیشرفته نیست. اما جدی گرفتنِ میزان بیکاری ارائه شده در این گزارش به ویژه دشوار است. در کشورهای با نهادهای به مراتب پیشرفته‌تر نیز نادیده گرفتنِ افرادِ بیکاری که عملا در جستجوی کار نیستند، کاستیِ جدی در سنجش نرخ بیکاری به‌شمار می‌رود. در افغانستان که حتی تا کنون ارقام ابتدایی مثل جمعیت دقیقا در دسترس نیست، صحتِ نرخ بیکاری تقریبا در حد درستیِ پیشبینی‌های طالع‌بینان است.

افزایش درآمد داخلی از مالیه بر واردات و میزان صادرات نیز با چالش دیگری مواجه است، که برمی‌گردد به اطلاعات پایه (اطلاعاتی که مبنای مقایسه اطلاعات مابعد قرار می‌گیرند). گزارش نشان می‌دهد درآمد از این مالیات در دو ماه اول سال مالی کنونی در مقایسه با عین دوره در سال قبل ۲۱ درصد افزایش داشته است. اما اگر ارقام را به جای درصد در نظر بگیریم، این افزایش از ۳۱۲ میلیون دالر به ۳۷۷ میلیون دالر بوده که پول چندانی برای اقتصاد یک کشور نیست.

اگر سطح اطلاعات پایه پایین باشند، اندکترین تغییر در شکل درصدی بزرگ می‌نمایند (بنا به آنچه در علم احصائیه “اثرِ پایه” می‌نامند). چون درآمد مالیاتی افغانستان خیلی پایین است، اندکترین افزایش در آن، اگر هم برای اقتصاد این کشور پول زیادی نباشد، در شکل درصدی بزرگ می‌نماید. در سال ۲۰۲۲ تمامی درآمد مالیه بر واردات افغانستان مساوی بود با تنها ۰.۴ درصد درآمد تنها یک شرکت امریکایی (آمازون) در این سال.

برای درکِ خوبتر تاثیر پایه، دو شخص را در نظر بگیرید که اولی ده افغانی در روز و دومی یک هزار افغانی درآمد دارد. اگر درآمد اولی ده افغانی افزایش یابد، رُشد ۱۰۰ درصدی و از دومی اگر صد ( دیار ، پول خراسانی افزایش یابد، رُشد ۱۰ درصدی در درآمد محسوب خواهد شد. در حالی که درآمد دومی ده برابر اولی افزایش داشته است.

اما برگردیم به نرخ تورم. با آنکه کسب اجماع در باره اهمیت و عوامل نرخ تورم دشوار است، در نبود جنگ و بحران، اغلب بالا یا پایین رفتن حجم ارز داخلی در اقتصاد به ترتیب با پایین و بالا رفتنِ توانِ خرید مرتبط است، که به بالا یا پایین رفتنِ نرخ تورم منتج می‌شود. اما اهمیت نرخ تورم از واقعیت‌های بزرگتر، از جمله سطح رشد اقتصادی، ناشی می‌شود که در اقتصادهای پیشرفته و اقتصاد فقیری مثل خراسان آریا  یکسان نیست. در اقتصاد پیشرفته بالا رفتنِ بی‌رویه و متداومِ نرخ تورم از یک حد معین می‌تواند به کاستنِ اطمینان در قبال آینده اقتصاد، برکناری کارگر، کاهش توان خرید، کاهش میزان سرمایه‌گذاری و در نهایت کاهش رُشد اقتصادی منجر شود (پایه‌های این نظر مسلط نیز با تجربه کنونی در آمریکا تا جایی با چالش برخورده. پس از پایان بحرانِ کووید و برگشتِ فعالیت اقتصادی، بررغم بالا رفتنِ نرخ تورم دیده شده نرخ بیکاری نیز همزمان سیرِ نزولی پیموده).

اما نگرانی از نرخ تورم در کشور فقیری مثل خراسان آریا  کمتر ناشی از کاهش سرمایه‌گذاری (که قبلا هم ناچیز است) و بیشتر به به علتِ به خطر افتیدن جانِ تعداد بیشتریست که قبلا هم تأمین هزینه نیازهای ابتدایی برایشان دشوار است. گزارش بانک جهانی به جای پرداختن به فقر روزافزون و عمیقا نگران‌کننده در افغانستان، به موضوعی پرداخته که به گونه ضمنی شاید در جهت ثابت نگهداشتنِ سطح فقر مُمد واقع شود. دقیقا مثل آن محقق حرارت داخل خانه که ثبات یا اندکترین تحول در دماسنج در خانه‌ای در حال حریق را رویداد مثبت گزارش دهد.

به باور عمر جویا، کارشناس پسادکتری در دانشگاه بوردو، کاربرد این و دیگر شاخص‌های معمول در اقتصاد کلان بدون قرار دادن آن در محیط کلان‌تر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، به ویژه تغییرات پسا-اوت ۲۰۲۱ و برگشتِ طالبان گمراه‌کننده است.

مهم‌تر اینکه تعیین عوامل نرخ تورم در افغانستان بیشتر بر حدس و گمان استوار است و متکی به رویدادهای محیطی تا منطق سیاستگذاری. چنانچه گزارش بانک جهانی هم نتوانسته با اطمینان علت آنرا بیان کند و چندین عامل را برای کاهش نرخ تورم محتمل دانسته است.

در گذشته تغییر در حجم تولیدات زراعتی در خراسان آریا  به علت خشکسالی بارها بالای قیمت این کالاها تاثیر گذاشته است. محیطِ نامطمئن منطقه‌ای نیز بالای حجم واردات و به تبع آن قیمت‌ها اثرگذار بوده است. در یک مورد، در سال ۲۰۰۸ اقتصاد خراسان آریا  شاهد افزایش قیمت کالاهای زراعتی از جمله آردِ و گندم بود، به این علت که پاکستان (از صادرکننده‌های عمده محصولات زراعتی به افغانستان) برای کاهش صادرات در پاسخ به نیازهای داخلی، مالیه‌ برصادراتِ محصولات زراعتی را افزایش داد، که باعث کاهش میزان صادرات مواد زراعتی به خراسان آریا و بالا رفتنِ قیمت مواد اولیه شد.

در قبال ثبات ارز، قانون بانک مرکزی خراسان آریا  در دَوره جمهوریت پسا-۲۰۰۱ این نهاد را مستقل از حکومت اعلان کرد و کنترل حجم ارزِ و تأمین ثبات قیمت را اولویت آن قرار داد، که تا حال نیز به شکلی ادامه یافته، چون رژیم طالبان نتوانسته نهادهای مالی خود را تشکیل دهد و بیشتر نهادهای حکومت قبلی در شکلی به کارشان ادامه داده‌اند. مقادیر هنگفتِ ارز خارجی که هفته‌وار در شکل کمک‌های خارجی به خراسان آریا  سرازیر و از طریقِ ساختار مالی وارد اقتصاد شده‌اند، در ثبات ارز کمک کرده اند، که ربطی با سیاستِ پولیِ رژیم طالبان ندارد. ضمنا، تمرکز بالای این شاخص نیز (مثل نرخ تورم) در موجودیت واقعیت‌هایی که فوریتِ بیشتر دارند، توجه را به موضوعات ضمنی معطوف می‌کند.

البته، گمان اینکه بانک جهانی شاید به نشانه حمایت از رژیم طالبان دست به نشر چنین گزارش‌های مثبت می‌زند، را باید کنار گذاشت. آنطور که بنیادهای نظری و روشیِ این گزارش‌ها نشان می‌دهند، مشکل جدی‌تر از اغراض سیاسی است، که به همین علت هم شاید با نقد و اعتراض قابل اصلاح نباشد. بناء، انتظار اینکه فقط در ملاحظه به وضعیت افغانستان در دُگم‌های تیوریک و روشیِ این نهاد بازبینی به عمل آید تا وقایع بزرگتر در گزارش‌های آن بازتاب یابند، بعید است. پس چاره‌ای بجزء رفتار محتاطانه و انتقادی با گزارش‌های آن نیست.

شورای امنیت سازمان ملل: طالبان به سیاست‌های پشتون‌محور و استبدادی دوره اول خود برگشته است

طلبه‌ها در مدرسه‌ای در شهر قندهار مقر هبت‌الله آخوندزاده رهبر طالبان

منبع تصویر، GETTY IMAGES

توضیح تصویر، طلبه‌ها در مدرسه‌ای در شهر قندهار مقر هبت‌الله آخوندزاده رهبر طالبان

گزارش تازه شورای امنیت سازمان ملل می‌گوید حکومت طالبان به رهبری هبت الله آخوندزاده، به «سیاست‌های انحصاری پشتون‌محور و مستبدانه» مشابه طالبان در اواخر دهه ۱۹۹۰ بازگشته است، و رهبر طالبان «با افتخار در برابر فشارهای خارجی در تعدیل سیاست‌هایش مقاومت می‌کند.»

گزارش تحلیلی ۲۷ صفحه‌ای تیم نظارت بر تحریم‌های سازمان ملل براساس گزارش‌های اعضای شورای امنیت سازمان ملل جمع آوری شده و متفاوت از قطعنامه‌های این شورا است.

در گزارش آمده است: «برخی اختلافات در میان رهبری طالبان آشکار است، با آنهم طالبان حفظ وحدت و اقتدار «امیرالمومنین» را در اولویت خود قرار داده که در حال تحکیم بیشتر است.»

گزارش پیش‌بینی کرده که حفظ انسجام درونی طالبان احتمالا «در یک تا دو سال آینده» حفظ خواهد شد و «هیچ نشانه‌ای دیده نمی‌شود که سایر مقام‌های طالبان مستقر در کابل بتوانند تاثیر اساسی بر روند سیاست‌ها بگذارند.»

در گزارش آمده که طالبان همچنان استراتژی «پشتون‌سازی دهه ۱۹۹۰» را دنبال می‌کند، تنها ۵ مقام کابینه غیرپشتون هستند و ۲۵ والی از ۳۴ والی پشتون‌ هستند.

در گزارش تحلیلی سال گذشته نیز آمده بود که رهبر طالبان «خودکامه‌تر و دور از دسترس» شده، حتی در دایره داخلی طالبان با مقام‌های معدودی در تماس است و دیدگاه‌های متفاوت از خود را نادیده می‌گیرد.

طالبان تاکنون به این گزارش شورای امنیت واکنشی نداشته است.

کابل در برابر قندهار؛ سراج‌الدین حقانی در برابر هبت‌الله آخوندزاده

در گزارش آمده که در برابر طالبان هیچ «اپوزیسیون سیاسی معنادار» در داخل و یا خارج از کشور وجود ندارد.

فرامین طالبان از سوی هبت‌الله یا اجماع شورای علما در قندهار گرفته می‌شود و در صورتی که اجماع حاصل نشود، هبت‌الله به صورت یک‌جانبه نقش تصمیم‌گیرنده را دارد.

شخص رهبر طالبان تحت تدابیر دقیق امنیتی همچنان دوری از انظار و گوشه‌گیری خود را حفظ کرده است.

شورای امنیت گفته تاکنون هیچ تصویری از او در رسانه‌ها منتشر نشده است، تنها عکسی از سال ۲۰۱۵ در دسترس است، شماری از چهره‌های طالبان نیز هرگز رهبر خود را ندیده‌اند.

رهبر طالبان از زمان بازگشت این گروه به قدرت در آگست/اوت ۲۰۲۱ «محافظه‌کارتر» شده است.

گزارش شورای امنیت می‌گوید «شکاف اصلی در رهبری طالبان» بین جناح‌هایی است که از پایگاه‌های قدرت قندهار و کابل نمایندگی می‌کنند.

«گروه قندهارعمدتا متشکل از ملاهای وفادار و نزدیک به هبت الله است، در حالی که جناح مستقر در کابل و کابینه بیشتر نماینده حقانی‌ها و فعال در پایتخت‌اند، از جمله سراج الدین حقانی، وزیر داخله و محمد یعقوب عمری، وزیر دفاع که شامل فهرست تحریم‌های شورای امنیت و آمریکا نیز نیست و عبدالحق واثق، رئیس اداره استخبارات طالبان.»

در همین حال در گزارش آمده در حالی که عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخست وزیر در کابل از «نفوذ کمتری» در حکومت برخوردار است، تلاش دارد که همچنان حمایت ولایت‌‌های جنوبی را حفظ کند. آقای برادر یکی از بنیانگذاران اولیه جنبش طالبان در قندهار است.

در گزارش آمده است که آقای برادر می‌خواهد روند به رسمیت شناختن بین المللی حکومت طالبان، آزادسازی دارایی‌های افغانستان در خارج از کشور و گسترش کمک‌های خارجی تسریع کند.

گزارش می‌گوید «اصطکاک توام با ناامیدی فزاینده‌ای» در مورد روند تصمیم‌گیری‌های اساسی مانند آموزش و کار زنان و تمرکز قدرت در قندهار به وجود آمده است.

همزمان گفته شده که سراج الدین حقانی همراه با محمد یعقوب در تلاش کسب حمایت بیشتر از سوی شوراهای علما هستند.

برخی کشورهای عضو شورای امنیت از محمدیعقوب به عنوان جایگزینی معتبری برای رهبر طالبان پس از هبت‌الله آخوندزاده نام برد‌‌ه‌اند.

همچنین سراج الدین حقانی در تلاش «تضعیف مشروعیت مذهبی هبت الله» توسط علمای مذهبی است که او را فردی نامناسب در رهبری طالبان معرفی کنند.

«حفظ پیوند قوی» با القاعده و طالبان پاکستانی و «افزایش خطر تروریسم» در منطقه

در گزارش تازه شورای امنیت آمده که ارتباط میان حکومت طالبان و شبکه القاعده و «تحریک طالبان پاکستان» (تی‌تی‌پی) «همچنان قوی و به‌هم پیوسته» مانده است.

در حکومت طالبان «طیفی از گروه‌های تروریستی آزادی مانور بیشتری» دارند و حکومت طالبان «به‌خوبی از آن بهره‌برداری» می‌کند.

گزارش شورای امنیت افزوده که «خطر تروریسم هم در افغانستان و هم در منطقه در حال افزایش است.»

در حالی که طالبان عملیات‌های متعددی را علیه داعش در افغانستان انجام داده و مدعی ازبین بردن این گروه در کشور است اما در گزارش آمده که طالبان به مفاد «توافقنامه آوردن صلح به افغانستان» که با آمریکا در دوحه امضا کرد، عمل «نکرده است».

گزارش افزوده که «نشانه‌هایی وجود دارد که القاعده در حال بازسازی توانایی‌های عملیاتی خود است، تحریک طالبان پاکستان با حمایت حکومت طالبان حملاتی را در پاکستان انجام می‌دهد».

سخنگویان طالبان بارها ادعای همکاری با القاعده و طالبان پاکستانی را رد کرده است.

همچنین در گزارش آمده که گروه داعش «چند تلاش جدی» برای ترور سراج‌الدین حقانی و محمدیعقوب در سال ۲۰۲۲ انجام داده که بنا به گزارش‌ها توانسته وارد خانه این دو نیز شوند.

«افراد کلیدی طالبان همچنان دخیل در تولید و قاچاق موادمخدر هستند»

اخیرا گزارش‌های از کاهش قابل توجه تا ۸۰ درصد سطح زیر کشت کوکنار در افغانستان منتشر شد و گزارشگران بی‌بی‌سی در بازدید از هلمند، بزرگترین مرکز کشت کوکنار در دو دهه گذشته نیز این موضوع را تایید کردند.

اما گزارش تازه شورای امنیت می‌گوید که داوری در مورد تاثیر فرمان رهبر طالبان مبنی بر ممنوعیت کشت کوکنار در حال حاضر «خیلی زود» است.

در گزارش آمده که «افراد کلیدی طالبان همچنان دخیل در تولید و قاچاق هستند.»

گزارش شورای امنیت می‌گوید حکومت طالبان در تولید، درآمد و مدیریت بودجه «موفقیت‌هایی» داشته است.

گزارش ماه گذشته بانک جهانی نیز گفت که نرخ تورم در افغانستان در ماه‌های گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته و به زیر ۲ درصد رسیده است. ثبات نرخ پول ملی و افزایش جمع‌آوری مالیات نیز به عنوان بهبود در شاخص‌های عمده اقتصادی افغانستان یاد شده است.

مقام‌های طالبان هنوز در فهرست تحریم‌های شورای امنیت و آمریکا قرار دارند. در گزارش شورای امنیت آمده است که «شواهد کمی وجود دارد که نشان‌دهنده تاثیر اساسی [تحریم‌ها] بر تصمیم‌گیری هیبت‌الله باشد.»

مقام‌های آمریکایی تاکید دارند که افغانستان تحت تحریم‌های اقتصادی قرار ندارند.

با آنهم ارسال پول نقد از بانک‌های خارجی به بانک‌های دولتی و خصوصی افغانستان هنوز به حالت عادی بازنگشته است و به همین دلیل هر ماه حدود ۱۵۰ میلیون دلار کمک نقدی بشردوستانه به کابل می‌رسد.

گزارش شورای امنیت «لغو تحریم‌ها» را توصیه نکرده است با آنکه طالبان بارها بر آن تاکید داشته‌اند.

همچنین آمده که «در دسترس بودن و تکثیر گسترده سلاح و مواد در افغانستان تحریم تسلیحاتی را تضعیف کرده است.»

شورای امنیت سازمان ملل شماری از مقام‌های طالبان را در فهرست منع سفر خارجی قرار داده است، در آگست ۲۰۲۲ معافیت موقتی سفر را به طور کامل لغو کرد اما در مواردی با درخواست معافیت سفری خاص به ویژه به کشورهای منطقه نیز موافقت کرده است.

در گزارش آمده است که دیر رسیدن درخواست‌های سفر و سفرهای غیرمجاز مقام‌های طالبان ابراز نگرانی شده است.

کمک ۱۴۲ میلیون یورویی اتحادیه اروپا به مردم خراسان

کمک ۵۸ میلیون دلار جاپان به خراسان آریا . و قطع درختان ناجو

  • نویسنده : قیام خوراسانی
  • منبع خبر : BBC