در جاپان یاکوزا؛ مخوف ترین کابوس شرق آسیا
در جاپان یاکوزا؛ مخوف ترین کابوس شرق آسیا
مجله همشهری سرنخ - سید آیت حسینی: می گویند تقریبا هیچ کسب و کار پرسودی در ژاپن نیست که گروه های مافیایی یاکوزا دستی در آن نداشته باشند. اما اعضای این گروه خشن و تبهکار چه کسانی هستند و چگونه توانسته اند تا به این حد آزادانه و بی واهمه ژاپن را جولانگاه فعالیت های خود کنند؟
مجله همشهری سرنخ – سید آیت حسینی: می گویند تقریبا هیچ کسب و کار پرسودی در ژاپن نیست که گروه های مافیایی یاکوزا دستی در آن نداشته باشند. اما اعضای این گروه خشن و تبهکار چه کسانی هستند و چگونه توانسته اند تا به این حد آزادانه و بی واهمه ژاپن را جولانگاه فعالیت های خود کنند؟
یاکوزا مجموعه ای از گروه های تبهکار مافیایی مستقر در ژاپن است که در کشورهای مختلف جهان به فعالیت های غیرقانونی مثل تولید و قاچاق مواد مخدر، فحشا و خرید و فروش اسلحه و همچنین فعالیت های اقتصادی مشروع و قانونی مثل ساخت و ساز، مشاوره املاک، تبادل ارز، تامین نیروی کار و صنعت سرگرمی و… اشتغال دارند.
یاکوزا؛ مخوف ترین کابوس شرق آسیا

گروه های یاکوزا ساختار سازمانی پیچیده ای دارند و در مرام خود از ارزش های سنتی سلحشوران ژاپنی نظیر رعایت دقیق سلسله مراتب و وفاداری کامل به گروه و احترام به مافوق پیروی می کنند. براساس آخرین گزارش های پلیس ژاپن، در حال حاضر ۲۱ گروه فعال یاکوزا در سراسر ژاپن فعالیت دارند که هر یک به نوبه خود به دسته های کوچک تری تقسیم می شوند.

طبق برآوردهای انجام شده، گروه های یاکوزا در سراسر جهان حدود ۱۰۲ هزار عضو فعال دارند. از بین این گروه ها بزرگ ترین و شناخته شده ترین گروه یاکوزا، یاماگوچی- گومی نام دارد که در سال ۱۹۱۵ تاسیس شده و دارای ۵۵ هزار عضو است که این اعضا در ۸۵۰ دسته سازماندهی شده اند. رتبه دوم را از این لحاظ، گروه موسوم به «سومی یشی- کای» با ۲۲ هزار عضو و ۲۷۷ دسته دارد و رتبه سوم نیز به گروه «ایناکاوا- کای» با ۱۵ هزار عضو و ۴۱۳ دسته تعلق دارد.
قلمرو، حوزه عمل و راهبردهای مدیریتی هر یک از این گروه ها با گروه های دیگر تفاوت دارد. در تابستان سال ۲۰۱۵، یاماگوچی- گومی به دو دسته تجزیه شد که این اتفاق نگرانی هایی را در خصوص درگیری های احتمالی بین دو گروه جدید ایجاد کرده است.چرا انگشت می برند؟

اعضای یاکوزا را عموما در ژاپن با دو نشانه می شناسند: انگشتان بریده شده و خالکوبی. اما چرا یاکوزاها انگشت خود را می برند؟ مشهور است که اگر یکی از اعضای یاکوزا در انجام وظایف محوله کوتاهی کند یا از عهده انجام مسئولیتش برنیاید و یا قادر به بازپرداخت بدهی های خود نباشد، برای عذرخواهی از مافوق یا طلبکار، یک بند از انگشت کوچک دست چپ خود را قطع می کند و بند بریده شده را به او تقدیم می کند.
ادعا می شود که این نوع مجازات با نحوه در دست گرفتن شمشیر بین سربازان سامورایی ارتباط داشته است. نقش سه انگشت میانی، حلقه و کوچک در هر دو دست، محکم گرفتن دسته شمشیر بوده و اگر بند آخر یکی از این انگشتان قطع می شد، شمشیرزن نمی توانست سلاح خود را با قدرت در دست بگیرد و از توان شمشیرزنی و در نتیجه از میان اعتماد به نفس او کاسته می شد و همین مسئله موجب می شد که بیشتر به گروه یاران خود وابسته باشد و کمتر تک روی کند.
در سال های اخیر مهندسان پزشکی در ژاپن به دنبال طراحی و تولید پروتزهایی هم رنگ و هم شکل با بند انگشت قطع شده بوده اند که با قرار گرفتن روی انگشت، این نقص عضو را بپوشاند تا عضویت افراد در این گروه ها برملا نشود.
نشانه دیگر یاکوزاها خالکوبی های بزرگ رنگارنگ در سراسر بدن است. از آن جا که خالکوبی همیشه دردناک است، انجام آن در سراسر بدن نشانه ای از مردانگی و قدرت تلقی می شده است.
با آن که امروزه در بسیاری از نقاط جهان، خالکوبی با استفاده از طراحی های رایانه ای و تجهیزات الکترونیکی انجام می شود، در ژاپن، یاکوزاها هنوز با ابزارهای سنتی دست ساز این کار را انجام می دهند. این روش از خالکوبی بسیار دردناک، پرهزینه و زمان بر است و گاهی خالکوبی کل بدن سال ها طول می کشد.
خالکوبی اساسا در ژاپن امری نکوهیده است و عموم مردم این کشور نگاه مثبتی به افراد دارای خالکوبی ندارند و حتی ورود این افراد به برخی اماکن نظیر حمام های عمومی و استخرهای آب گرم ممنوع است. همچنین در سال های اخیر، استانداری اوساکا نیز استخدام این افراد در بخش دولتی را ممنوع کرده است.
یاکوزا؛ مخوف ترین کابوس شرق آسیا

اعضای یاکوزا اغلب با پوشیدن لباس های آستین بلند و یقه دار، خالکوبی های خود را مخفی می کنند و به این ترتیب در سال های اخیر یاکوزاها تمایل کمتری به داشتن خالکوبی از خود نشان می دهند. اعضای یاکوزا اغلب از اقشار حاشیه ای اجتماع مثل خلافکارانی که از زندان آزاد شده اند، کودکانی که والدین شان طردشان کرده اند، پناهندگان چینی و کره ای و یا فرزندان دورگه آنها هستند.

وجه مشترک تمام این تبهکاران، نداشتن خانواده ای مستحکم است که حامی آنها باشد. همین کمبود باعث می شود که به محض عضویت، گروه برایشان جای خانواده را بگیرد و اولویت اصلی زندگی شان، حفظ و حراست از این خانواده باشد. گروه نیز درعوض برای آنها اهمیت قائل است و به آنها هر آنچه تا پیش از آن نداشته اند یعنی پول و قدرت می دهد.
دنیای یاکوزاها دنیای کاملا مردانه ای است که زن ها را به آن راهی نیست. یاکوزاها که تفکرات مردسالارانه سنتی ژاپنی دارند زن ها را موجوداتی ضعیف می پندارند که قادر که جنگیدن و تحمل شرایط دشوار نیستند.
همچنین از نظر آنها، کم حرفی و حفظ اسرار از شرایط مهم عضویت در این گروه است که بیشتر در مردان دیده می شود. وظیفه زن ها از دید یاکوزاها، خانه داری و رسیدگی به همسر و فرزندان است. تنها زنانی که در تشکیلات یاکوزا حضور دارند همسران سردسته های یاکوزا هستند که نزد اعضا از احترام بسیار بالایی برخوردارند و اعضا، آنها را «خواهر بزرگ» خطاب می کنند. به رغم این احترام، خواهران بزرگ فقط همسر رییس هستند و معمولا نقش دیگری در دسته های یاکوزا ندارند.
یاکوزاها برخلاف باندهای تبهکاری اغلب کشورها، مخفیانه و زیرزمینی فعالیت نمی کنند و در بسیاری موارد در انظار ظاهر می شوند و فعالیت علنی دارند. حتی در برخی از گردهمایی های مهم گروه های بزرگ، مانند مجلس ترحیم روسای بلندپایه دولتی و برنامه های خبری نیز حضور دارند.چرا دولت آنها را ریشه کن نمی کند؟

درباره این که چرا حکومت ژاپن هرگز به ریشه کنی کامل این گروه ها دست نزده است، گمانه زنی های بسیاری هست. عده ای سابقه تاریخی این گروه ها را که از قرن ۱۷ به صورت قانونی شروع به کار کردند، عامل مشروعیت نسبی آنان در زمان حاضر می دانند و عده دیگر زد و بندهای این گروه ها با پلیس و دولت در سطوح بالا را علت مصونیت آنان می دانند.
گروهی دیگر نیز معتقدند یاکوزاها در حال حاضر به شکلی سامان یافته و نظام مند در اختیار گروه های خود هستند و از روسای خود حرف شنوی دارند. اما در صورت انحلال این گروه ها، هزاران تبهکار مستقل پدید خواهند آمد که نظارت بر آنها بسیار دشوار خواهدبود.چطور به ثروت رسیدند؟

بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال کشور توسط ارتش آمریکا، غذا و مایحتاج زندگی در ژاپن کمیاب شد و برای آن بازار سیاه پدید آمد. گروه های یاکوزا از این شرایط نهایت استفاده را بردند و صاحب ثروت های افسانه ای شدند.
یاکوزا؛ مخوف ترین کابوس شرق آسیا

ارتباط با دولت

نقش گروه های یاکوزا از قرن هفدهم میلادی تا به امروز در امور سیاسی ژاپن و به خصوص نزدیک آنان با احزای ناسیونالیست دست راستی، امری روشن و غیرقابل انکار است. اگرچه در سال ۲۰۱۲، وزیر دادگستری ژاپن پس از افشای ارتباطش با گروه های یاکوزا مجبور به استعفا شد در سال های دورتر اما ارتباط با یاکوزا مشکل چندانی برای سیاستمداران ژاپن ایجاد نمی کرد.
بسیاری از سیاستمداران حزب الیبرال دموکرات که بیشتر سال های نیم قرن اخیر بر ژاپن حاکم بوده اند، از جمله پنج نخست وزیر این کشور، روابط آشکاری با گروه های یاکوزا داشته اند. «نوپوسوکه کیشی» اولین نخست وزیر لیبرال دموکرات ژاپن، روابط مستحکمی با یاماگوچی- گومی از سران یاکوزا داشت و پیوسته در مجالس ترحیم و جشن های عروسی اعضای این گروه شرکت می کرد.
یاکوزاها در انتخابات های سراسری و محلی ژاپن نیز فعال می شوند و به نقش آفرینی می پردازند. حتی ادعا می شود که برخی گروه های بزرگ یاکوزا برای نامزدهای مورد نظر خود در هر انتخابات تعداد مشخصی رای تضمین می کنند.
سرکرده یکی از گروه های یاکوزا مستقر در کیوتو فاش کرده است که گروه وی در یکی از انتخابات های گذشته برای یکی از نامزدهای استانداری کیوتو ۳۰ هزار رای جمع آوری کرده است.
یاکوزاها بسیاری از کسب و کارهای پرسود نظیر قمارخانه ها را در اختیار دارند. اما ندرتا به شکل مستقیم به اداره این کسب و کارها می پردازند و اغلب بر افراد عادی که گردانندگان این مشاغل هستند نظارت می کنند و بخشی از درآمد آنان را به عنوان «هزینه تامین امنیت» دریافت می کنند.
گروه های یاکوزا یکدیگر را به رسمیت می شناسند و با هم داد و ستد و همکاری دارند و وارد قلمرو همدیگر نمی شوند، اما گاه زیاده خواهی و خیانت های آنها به یکدیگر، موجب تسویه حساب های خونی و نبردهای خیابانی بین این گروه ها می شود. در این نبردها، هدف اصلی هر گروه، کشتن رییس گروه مقابل است. زیرا گروه بدون رییس قادر به ادامه حیات نخواهدبود و قلمرو و اعضای خود را از دست می دهد.
پلیس ژاپن باندهای یاکوزا و اعضای آن را تحت نظر دارد و تنها زمانی اقدام به دستگیری آنها می کند که جرم بزرگ آشکاری صورت گیرد یا درگیری های گروه ها با یکدیگر فضای شهرها را ناامنی سازد.
در سال های ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۷ نبرد خونین بزرگی در استان فوکونوکا بین دو گروه یاکوزا درگرفت و صدمات بسیاری به شهروندان عادی زد که به «جنگ یاما- میچی» مشهور شد. در نهایت، سرکردگان دو گوره، با دخالت و وساطت پلیس اعلام آشت بس کردند. براساس آمارها، استان فوکونوکا در جزیره کیوشو بیشترین تعداد گروه های یاکوزا را در خود جای داده است.
دولت ژاپن در سال های اخیر به تدریج قوانین سختگیرانه تری را علیه گروه های یاکوزا به تصویب می رساند و سعی در مهار مرحله به مرحله این گروه ها دارد.
یاکوزا؛ مخوف ترین کابوس شرق آسیا
برخی اعتراض ها و تجمع های مردم نیز در طرح و تصویب این قوانین بی تاثیر نبوده است. علاوه بر ژاپن، دولت آمریکا نیز تحریم های بین المللی ویژه ای را علیه سران شناخته شده یاکوزا اعمال کرده است. اما این قوانین اغلب موجب آن شده است که یاکوزاها که مشاوران و وکلای مجربی را در استخدام خود دارند، روش های پیچیده تری را برای دور زدن قوانین اتخاذ کنند.
از سوی دیگر، یاکوزاها می کوشند هیچ وقت خود را در مقابل خواست افکار عمومی قرار ندهند و همیشه تلاش کرده اند تصویر بی رحم و خوفناک موجود از خودشان در جامعه را ترمیم کنند. برای مثال، گوره های یاکوزا هرگز دست به سرقت یا غارت اموال مردم عادی نمی زنند و حتی در برخی برهه ها فعالیت های انسان دوستان نیز انجام می دهند.
در سال ۱۹۹۵ بعد از زلزله بزرگ کوبه، یاکوزاهای یاماگوچی- گومی که مرکز آنها شهر کوبه است فعال شدند و با تمام امکانات خود به یاری مردم آسیب دیده شتافتند و حتی در عملیات امدادی خود از هلی کوپتر هم استفاده کردند که در آن زمان در رسانه های ژاپن انعکاس وسیعی داشت.
یاکوزاها به واقع در سرعت عمل، گوی سبقت را از گروه های امدادی دولتی نیز ربوده بودند. در زلزله سال ۲۰۱۱ منطقه «کان تو» که سونامی ویرانگری را در پی داشت نیز، گروه های یاکوزا بلافاصله وارد عمل شدند و با اسکان دادن مصیبت زدگان و ارسال محموله های امدادی به کمک مردم این مناطق شتافتند.
احتمالا به دلیل همین نوع فعالیت های حمایتی، یاکوزاها خود را «ماچی یاکو» به معنی «خدمتگزاران شهر» می خوانند و درآمدشان را حق خود می دانند و آن را به مثابه مالیاتی می دانند که مردم برای زندگی امن و ایمن باید بپردازند.
یاکوزاها علاوه بر قاچاق، باج گیری و سایر فعالیت های مافیایی متداول، روش های منحصر به فرد دیگری نیز برای کسب درآمد دارند. یکی از این روش ها که نوع خاصی از حق السکوت است، «سوکای یا» نام دارد و در آن، اعضای مافیا به میزانی از سهام یک شرکت معتبر را خریداری می کنند که بتوانند در جلسات هیات مدیره آن شرکت کنند و خود را به مدیران آن نزدیک کنند.
بعد از مدتی، با تهدید به افشای رازهای شرکت به سهامداران و افکار عمومی، یا افشای فسادهای واقعی مدیران و یا با تهدید به انتساب فسادهای غیرواقعی و در نتیجه بدنام کردن شرکت، از مدیران آن درخواست مبالغ کلان می کنند. گاهی تلاش مدیران برای مقاومت در مقابل سوکای یا عواقب خونینی داشته است.
در یکی از نمونه ها، در سال ۱۹۹۴، نایب رییس شرکت «فوجی فیلم» به دلیل عدم پرداخت کامل حق السکوت، با ضربات سلاح سردی مشابه شمشیر در منزل مسکونی اش در توکیو به قتل رسید و قاتلش هرگز دستگیر نشد.
گروه های یاکوزا گاه دست به اعمالی می زنند که از دید مردم دنیا و در مقایسه با اعمال سایر گروه های مافیایی بسیار عجیب می نماید. مثلا یاماگوچی- گومی در سال ۲۰۱۳ دست به انتشار یک مجله حرفه ای با عنوان «اخبار یاماگوچی- گومی» با تیراژ ۳۸ هزار نسخه و توزیع آن در بین اعضای خود زد.
هیئت تحریریه این مجله سران رده بالای این گروه بودند و موضوعات آن را علاوه بر اخبار این گروه، اشعار کلاسیک هایکو و مطالبی درباره ماهیگیری و… تشکیل می داد. بسیاری از کارشناسان، دلیل انتشار این نشریه را تلاش این گروه برای ترمیم چهره مخدوش شده خود و ارائه تصویری فرهیخته و خردمند از خود دانسته اند و آن را واکنشی در مقابل کاهش تعداد نفرات این گروه در سال های اخیر قلمداد کرده اند.
یکی دیگر از فعالیت های شگفت انگیز یاکوزاها در ژاپن که باز هم به دست یاماگوچی گومی انجام پذیرفت، برگزاری آزمون ورودی سراسری برای عضویت در این گروه بود. این آزمون در سال ۲۰۰۹ در قالب یک امتحان کتبی ۱۲ صفحه ای برگزار شد و موضوع سوالات آن گستره وسیعی از حوزه های گوناگون نظیر حقوق، اقتصاد، امنیت و محیط زیست را در بر می گرفت. به گفته کارشناسان، با دشوارتر شدن قوانین بر ضد یاکوزاها، سران این گروه ها تمایل دارند افراد خوش فکرتر و بامعلومات تری را به خدمت بگیرند.
با این که عمده فعالیت یاکوزاها در داخل خاک ژاپن انجام می شود، برخی از این گروه ها توانسته اند در عرصه بین المللی نیز شهرتی برای خود دست و پا کنند و هر از گاهی خبر از زندانی شدن تبهکارانی با ملیت ژاپنی با بدن خالکوبی شده در زندان های کشورهای مختلف آسیایی، اروپایی و آمریکایی در رسانه ها دیده می شود.
یاکوزا؛ مخوف ترین کابوس شرق آسیا

تجارت مواد مخدر روانگردان و اسلحه از علاقه های اصلی این گروه ها در فعالیت های بین المللی است، از جمله نقاطی که گروه های یاکوزا توانسته اند در آن برای خود پایگاهی بسازند، جزایر هاوایی آمریکاست. یاکوزاها از این پایگاه ها برای قاچاق متامفتامین (ماده سازنده شیشه) به ایالات متحده و قاچاق سلاح گرم از این کشور به ژاپن استفاده می کنند.

طبق گزارش پلیس فدرال آمریکا، گروه های یاکوزا در صنعت فیلم های هرزه نگاری آمریکا نیز به عنوان سرمایه گذار حضور دارند. در سال ۱۹۹۷ یکی از اعضای یاکوزا در حال وارد کردن چهار کیلوگرم هرویین به کشور کانادا دستگیر شد که انعکاس وسیعی در رسانه های جهان داشت.
یکی دیگر از جنایات این گروه، وارد کردن زنان کشورهای دیگر به ژاپن برای سوءاستفاده از آنهاست. برای این زن ها که عموما از اروپای شرقی، آمریکای جنوبی و آسیای شرقی و جنوب شرقی هستند، با مدارک صوری، ویزای کار صادر می شود یا این که برای آنها با مدارکی مربوط به ازدواج با شهروندان ژاپنی، ویزای دائم گرفته می شود، اما پس از ورود به ژاپن در صنعت فحشا به کار گرفته می شوند.
فعالیت های گروه های یاکوزا دستمایه فیلم های سینمایی و تلویزیونی فراوانی قرار گرفته است که بسیاری از آنها در زمره محبوب ترین آثار دراماتیک ژاپن قرار دارند.
در اغلب این فیلم ها، یاکوزاها افراد وفاداری نشان داده می شوند که به ارزش های سنتی پایبند هستند و برای انجام کاری که بدان اعتقاد دارند یا به عهده شان گذاشته شده، تا پای جان ایستادگی می کنند.
شخصیت های اسطوره ای یاکوزاها که در این فیلم ها به تصویر کشیده می شوند در حقیقت فرزندانس ربازان سامورایی هستند که در دهه های پیشینی در فیلم های ژاپنی ظاهر می شدند.
در سال ۲۰۰۶ شرکت سه گا یک بازی رایانه ای با نام «یاکوزا» را برای پلی استیشن ۲ وارد بازار کرد که در آن کاربران می توانستند خود را به جای یکی از اعضای یاکوزا بگذارند و به فعالیت های مافیایی بپردازند. سازندگان این بازی که فروش زیادی در داخل و خارج ژاپن داشت، نسخه های جدیدتر آن را نیز تهیه و روانه بازار کردند تا جایی که یاکوزا پنج در پاییز ۲۰۱۵ همزمان در چند کشور توزیع شد.

روایتی از یاکوزاهای ایرانی در ژاپن و سراسر دنیا

پول، قدرت و شجاعت؛ باید این سه ویژگی را داشته باشی تا در باند عضو شوی. در ابتدا ساده به نظر می‌آید، اما عمل کردن به آن سخت است. اثبات این سه ویژگی برای اعضای گروه، تنها با خالکوبی‌های عجیب و انگشت‌های قطع‌شده امکان‌پذیر است.

به گزارش ایسنا، روزنامه «شهروند» در ادامه می‌نویسد: این‌گونه است که شبکه‌ای بزرگ از مردانی با انگشتان قطع‌شده و خالکوبی‌های عجیب روی بدنشان که نماد شجاعت و قدرت است، تشکیل می‌شود. باندی به نام یاکوزاها؛ مافیای ژاپنی که در سراسر کشورهای دنیا رخنه کرده‌اند و فعالیت‌های خود را که بیشتر در زمینه مواد مخدر است، به صورت گسترده انجام می‌دهند.

معمولا وقتی نام یاکوزا به میان می‌آید، همین بدن‌های خالکوبی‌شده و انگشت‌های قطع‌شده در ذهن‌ها تداعی می‌شود. بیشتر نسل قدیمی یاکوزاها به خالکوبی علاقه زیادی داشتند چون در قدیم خالکوبی سه مشخصه اصلی داشت، درد به نشانه شجاعت، پول به خاطر گرانی خالکوبی و طرد شدن از جامعه به دلیل این‌که خالکوبی چنین مفهومی را در جامعه آن روز ژاپن می‌‌رساند. قطع کردن انگشت هم ماجرای خودش را دارد. فرد حاضر می‌شود انگشت دستش که معمولا انگشت کوچک است را قطع کند. آن هم به دو دلیل؛ یا شخص کار اشتباهی انجام داده و برای این‌که داخل گروه بماند، قبول می‌کند که چنین کاری را انجام دهد که آن انگشت به «انگشت مرده» شهرت دارد یا ممکن است یاکوزایی به خاطر دوستش حاضر شود انگشتش را از دست بدهد که به آن انگشت «انگشت زنده» گفته می‌شود. به‌طورکلی نام یاکوزاها برای همه آشناست.

یاکوزا به قرن ١٧ برمی‌گردد. پس از پایان یافتن جنگ داخلی و اتحاد ژاپن توسط شوگان تاکوگاوالیاسو در‌ سال ١٦٩٣ میلادی برنامه‌های او موجب پیدایش این گروه شد. گروهی که گویا در ژاپن کاملا آزادانه فعالیت می‌کنند و شبکه‌های خود را گسترش می‌دهند. وقتی می‌گوییم که این باند بزرگ در کشورهای مختلف دنیا رخنه کرده است، ایران نیز در این فهرست مستثنی نیست.

از سال‌ها پیش بود که جوانان ایرانی برای به‌دست آوردن پول و سرمایه ژاپن را انتخاب کردند. جوانانی که سودای پولدار شدن را در سر داشتند و با کمی سرمایه رهسپار ژاپن شدند. آن‌جا بود که وسوسه ثروتمند شدن، آنها را جذب این گروه جنایی کرد تا جایی که حتی بیشتر ایرانی‌ها در مراتب سازمانی این گروه، به رتبه‌های ارشدی نیز رسیدند. همین شد که با بازگشت این جوانان فرهنگ یاکوزا هم به ایران رخنه کرد تا جایی که همین کشمکش آنها با پلیس هنوز هم تیتر اصلی رسانه‌هاست.

ایرانی‌ها هم با ورود به این باند به یاکوزاهای ایرانی تبدیل شدند، انگشتان خود را قطع کردند و روی بدنشان هم خالکوبی کردند و کم‌کم باندهای بزرگی را در این زمینه تشکیل دادند. اعضای باند یاکوزاها برای انجام فعالیت‌های خود از هیچ جنایتی نمی‌گذرند. کافی است اشتباه کنی یا با آنها درگیر شوی، آن‌وقت است که یا کشته می‌شوی یا شکنجه؛ در این باند همه چیز با خطر و وحشت همراه است. درست است که نام آن با قاچاق مواد مخدر شناخته شده است ولی اعضای این باندها فعالیت‌های دیگری ازجمله زورگیری، شکنجه، سرقت و قتل را هم در کارنامه‌های تبهکاری خود ثبت می‌کنند.

 قتل یاکوزای ایرانی در ژاپن

صبح روز پنجشنبه بود که آخرین عامل قتل یک یاکوزای ایرانی در ژاپن که در ایران زندگی مخفیانه‌ای تشکیل داده بود، دستگیر شد. ماجرا به ٨ ماه پیش برمی‌گردد. آن روز یک مرد ایرانی در ژاپن قربانی درگیری با اعضای باند یاکوزاها شد و به قتل رسید. ساعت ١٠ شب ٢٨ آذرماه بود که میلاد، مرد ایرانی در یکی از خیابان‌های شهر ناگویای ژاپن به‌طرز مشکوکی به قتل رسید. این مرد با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و عاملان این قتل نیز متواری شده بودند. با حضور پلیس ژاپن در محل و بررسی موضوع مشخص شد که ٤ مرد ایرانی جلوی خودرو مقتول را گرفته و پس از متوقف کردن، وی را با ضربه‌های چاقو کشته‌اند.

این مردان پس از جنایت بلافاصله پا به فرار گذاشتند. با مشخص شدن این موضوع جسد به سردخانه منتقل شد و خانواده مقتول نیز در جریان ماجرا قرار گرفتند. از طرفی به دلیل فراری بودن عاملان جنايت، كارآگاهان پليس ژاپن جست‌وجوي خود را براي شناسايي و دستگيري آنها آغاز كردند. در ادامه تحقیقات تیم تجسس دریافتند که هر ٤ مرد قاتل مدتي قبل براي كار به كشور ژاپن سفر كرده بودند و ويزاي دایمي نداشتند. پس از جنايت هم مخفيگاه خود را ترك كرده بودند.

برادر میلاد در تحقیقات به ماموران گفت: «برادرم ٦‌سال پیش به کشور ژاپن رفت. او با دختری ژاپنی آشنا شد و تصمیم به ازدواج گرفت. برای همین در آن‌جا ماند و زندگی‌اش را در کشور ژاپن آغاز کرد. او زندگي خوبي داشت و در نمايشگاه خودرو پدر همسرش كار مي كرد، اما به‌طور ناگهانی دیروز شنیدم که او در جريان يك درگيري به قتل رسيده است. پس از قتل هم ٤ جوان ايراني فراري شده‌اند و من تصميم گرفتم در تهران شكايت كنم تا مسأله قتل او در كشور خودمان رسيدگي شود.»

با آغاز رسیدگی به پرونده، هماهنگی‌های لازم از طریق پلیس بین‌الملل و وزارت امور خارجه انجام و جسد مقتول به خانواده‌اش تحویل داده شد. همزمان با انتقال جسد مقتول به تهران و برابر اعلام پلیس ژاپن به وزارت امور خارجه و پلیس بین‌الملل مشخص شد که مقتول در درگیری با اراذل و اوباش موسوم به «یاکوزا» و بر اثر جراحات شدید ناشی از ضربات متعدد شمشیر به قتل رسیده است.

در ادامه تحقیقات مشخص شد که مقتول به همراه تعدادی از اتباع سایر کشورها و همچنین دو ایرانی در زمینه خرید و فروش مواد مخدر فعالیت داشته و در این‌باره با گروه دیگری از فروشندگان مواد مخدر دچار اختلاف و درگیری بوده است.

در ادامه پیگیری پرونده از سوی پلیس بین‌الملل در کشور ژاپن، چهار عامل جنایت به نام‌های «رسول» ٣١ ساله، «حسین» ٣٠ ساله، «مجید» ٣٢ ساله و «وحید» ٣١ ساله شناسایی شدند که نهایتا دو نفر از متهمان به نام‌های «وحید» و «مجید» توسط پلیس کشور ژاپن دستگیر شدند. در ادامه اقدامات پلیسی برای دستگیری دو متهم دیگر پرونده، از سوی پلیس ژاپن به پلیس بین‌الملل اعلام شد که دو متهم دیگر پرونده به نام‌های «رسول» و «حسین» تنها پس از گذشت چند ساعت از ارتکاب جنایت، از کشور ژاپن خارج شده و رسول به ایران و حسین به کشور ایتالیا متواری شده است.

با توجه به متواری شدن یکی از متهمان به نام حسین به کشور ایتالیا، هماهنگی‌های لازم از طریق پلیس بین‌الملل انجام و سومین متهم پرونده در کشور ایتالیا دستگیر شد. آخرین متهم پرونده به نام رسول نیز که پس از ورود غیرقانونی به ایران، زندگی مخفیانه‌ای را آغاز کرده بود، در آخرین مخفیگاهش در شهرستان تنکابن شناسایی و روز پنجشنبه هفتم مردادماه دستگیر شد.

رسول پس از انتقال به اداره دهم به قتل میلاد اعتراف کرد و گفت: «به مدت ١١‌سال است که در کشور ژاپن در زمینه خرید و فروش مواد مخدر فعالیت دارم تا این‌که من و شرکایم برای گسترش فعالیت خود اقدام به خرید یک خط تلفن گوشی تلفن همراه که شماره آن نزد خریداران مواد مخدر بود از مقتول به مبلغ ٤‌میلیارد تومان کردیم که خریداران مواد مخدر با آن تماس می‌گرفتند. پس از گذشت مدت کوتاهی متوجه  کم شدن تعداد تماس‌های گوشی شدیم. با پیگیری موضوع مشخص شد مقتول با تعدادی از خریداران تماس گرفته و شماره جدیدش را به آنها داده و این خریداران دیگر برای خرید مواد با شماره خریداری شده توسط من و شرکایم تماس نمی‌گرفتند. برای همین به مقتول اخطار دادیم که از این کار دست بردارد یا پول خط را پس بدهد اما او زیر بار نمی‌رفت. برای همین روز حادثه به بهانه خرید مواد، از طریق تعدادی از خریداران مواد با مقتول قرار ملاقات گذاشتیم. زمانی که مقتول سر قرار حاضر شد و با ما روبه‌رو شد، به سرعت فرار کرد. ما هم با دو خودرو سواری به تعقیب او پرداختیم. با ایجاد تصادف عمدی، خودرو میلاد را از جاده اصلی خارج کردیم و میلاد مجبور به توقف در حاشیه خاکی جاده شد. قبل از آن‌که میلاد موفق به پیاده شدن از خودرو شود، من و شرکایم یعنی سه متهم دیگر پرونده به سمت خودرو حمله‌ور شدیم که میلاد به سمت ما شمشیر و اسلحه کمری کشید. با شمشیر ضربه‌ای به دست میلاد زدیم که باعث شد اسلحه از دستش بیفتد. در نهایت، هر کدام از ما چهار نفر با ضربات متعدد شمشیر و چوب به سمت میلاد حمله‌ور شدیم و پس از ارتکاب جنایت هر چهار نفر از محل متواری شدیم.»

با اعتراف متهم وی با قرار بازداشت قانونی و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. سه متهم دیگر پرونده نیز در اختیار پلیس ژاپن قرار دارند که با توجه به تابعیت ایرانی متهمان، اقدامات قانونی برای تحویل گرفتن آنها درحال پیگیری است.

سلطان وحشت

فعالیت‌های یاکوزاها در این ایران از سال‌ها پیش آغاز شده و تا به امروز هم ادامه دارد. یکی از معروف‌ترین یاکوزاهای ایرانی محمود کدخدایی معروف به سلطان وحشت است که در محله جوادیه کشتی‌گیر آزادکار سابق ایرانی بود. او متهم به قاچاق مواد مخدر و فعالیت‌های تبهکارانه در ژاپن شد. کدخدایی در ۲۵سالگی ورزش را رها کرد و برای کار به ژاپن رفت. او یک رستوران راه انداخت و پس از آن چندین‌بار در ایران و ژاپن به اتهام درگیری در فعالیت‌های مختلف غیرقانونی ازجمله قاچاق مواد مخدر، زورگیری، اخاذی و ضرب و شتم دستگیر شد. بسیاری از ایرانیان مقیم ژاپن مدعی شدند که قربانی فعالیت‌های تبهکارانه کدخدایی شده‌. کدخدایی در ‌سال ۱۳۸۱ پس از دیپورت از ژاپن به ایران بازگشت و با شکایت ایرانیانی که ادعا می‌کردند در ژاپن مورد ضرب و شتم و زورگیری از سوی وی قرار گرفته‌اند، دستگیر شد، اما پس از دو جلسه محاکمه با وثیقه قانونی آزاد شد و از ایران فرار کرد. سرانجام دادگاه او به‌طور غیابی برگزار شد و او به ۱۰‌سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و پرداخت دیه محکوم شد.

یکی از شاکیان او ادعا می‌کرد که گروه کدخدایی گوشش را بریده‌اند و شاکی دیگری مدعی بود که تیم کدخدایی دستش را قطع کرده‌اند. وی برای دریافت ۲ کیلوگرم حشیش که از نپال با پست بین‌المللی ارسال شده بود به رستوران رفته بود که به دام پلیس افتاد. کدخدایی سرکردگی گروهی مرکب از حدود یک‌‌هزار هموطن ایرانی‌اش را برعهده داشت و از این راه حدود ۳۰‌میلیون ین (معادل ۲۸۵‌هزار دلار) درآمد ماهانه داشت. مشهور است که وی کاسب‌هایی که از دستورهای او اطاعت نکنند را با قمه سلاخی می‌کرده و به همین دلیل در میان آنها به «سلطان وحشت» شهرت یافته‌ است. البته وی در‌ سال ٩٢ با حضور در برنامه تلویزیونی بسیاری از مسائل مطرح شده درباره زندگی خود را تنها ساخته و پرداخته مطبوعات دانست. کدخدایی اصرار داشت آنچه بر زندگی‌اش گذشته بر اثر جفای رسانه‌های ایران بوده است.

اعدام یاکوزای ایرانی

اسفند‌ سال ٩٣ بود که قاچاقچی حرفه‌ای مواد مخدر معروف به یاکوزا زمانی که در انتظار اجرای حکم اعدام خود بود، به اتهام انتقال هرویین به زندان به دومین حکم اعدام خود محکوم شد و درنهایت پای چوبه دار رفت. محمدرضا، مدتی را در ژاپن زندگی می‌کرد و پس از ازدواج با زن ژاپنی، خودش به ایران بازگشته بود. محمدرضا آشنایی کاملی با فنون رزمی داشت و به دلیل فعالیتش در ژاپن به «یاکوزا» معروف شده بود. پس از اطمینان از فعالیت دوباره یاکوزا در بندر انزلی، ماموران وارد عمل شدند و متهم را دستگیر کردند. دادگاه او را به اتهام در معرض فروش قرار دادن بیش از ١٣کیلو ماده مخدر شیشه به اعدام محکوم کرد. درحالی‌که پرونده مرد قاچاقچی درحال بررسی بود، مسئولان زندان رشت متوجه شدند یاکوزا در ملاقات حضوری با خانواده‌اش از آنها مواد مخدر گرفته و قصد توزیع آن را در زندان دارد. مرد زندانی قبل از ورود به بند دستگیر و در بازرسی از او ٣٢٥ گرم هرویین که به‌طرز ماهرانه‌ای در دمپایی جاسازی شده بود، کشف شد. این‌بار او به اتهام قاچاق ٣٢٥ گرم هرویین به اعدام محکوم شد. سرانجام با تأیید حکم اعدام از سوی دادستانی کل کشور و تنفیذ رئیس قوه قضائیه، حکم اعدام این قاچاقچی در زندان مرکزی رشت اجرا شد.

خودکشی سركرده باند ياكوزا در زندان

مرداد‌ سال ٩٠ سركرده باند تبهكاري ياكوزا در زندان خودكشي كرد. اين زنداني كه نادر نام داشت و سركرده باند ياكوزا بود، همراه ٢ نفر از همدستانش به اتهام سرقت خودروهاي مدل بالا، جعل عنوان پليس، زورگيري، كيف‌قاپي و شرارت در شهريار دستگير شده بود. نادر در اعترافاتش به پليس گفته بود: «چندي پيش پس از فرار از زندان با همدستان سابقم يك گروه جديد را تشكيل داديم و جرايم خود را از سرگرفتيم. ابتدا براي انجام سرقت‌ها نياز به خودروهاي مدل بالا داشتيم، بنابراين با ايفاي نقش پليس، خودروهاي مدل بالا را متوقف و بعد آنها را سرقت مي‌كرديم. چندين جوان ديگر را نيز به بهانه جابه‌جايي مسافر به دام انداخته و پس از كتك زدن آنها اموال‌شان را دزديديم و علاوه بر آن نيز در شمال تهران كيف‌هاي زنان را سرقت مي‌كرديم.» تحقیقات نشان داد که این مرد زنداني در غياب ديگر هم‌سلولي‌هايش با بند پتو خود را از ميله‌هاي زندان حلق‌آويز كرده و مرده است.

یاکوزاهایی که از کتک خوردن قربانیان فیلم‌برداری می‌کردند

هفتم تیر ‌سال گذشته نیز اعضای باند «یاکوزا»ی پایتخت که با انواع سلاح‌های سرد و گرم اقدام به زورگیری از شهروندان می‌کردند، توسط پلیس شناسایی و دستگیر شدند. تحقیقات ماموران حکایت از آن داشت که ٨ نفر از اراذل و اوباش منطقه غرب پایتخت باند مخوفی را تشکیل دادند. این افراد ضمن سرقت‌های بزرگ در غرب تهران اقدام به زورگیری می‌کنند و پس از ضرب و جرح و گرفتن فیلم از طعمه‌های خود اموال مالباخته را گرفته و آنها را رها می‌کنند. درنهایت ماموران در یک عملیات در محدوده جنت‌آباد ٦ نفر دیگر از این باند را دستگیر کردند.

اولین حکم اعدام یک رییس یاکوزا در ژاپن: «برای باقی عمرت از این تصمیم پشیمان خواهی بود»

اولین حکم اعدام یک رییس یاکوزا در ژاپن: «برای باقی عمرت از این تصمیم پشیمان خواهی بود»
 

یک رییس یاکوزا در ژاپن به اعدام محکوم می شود، اتفاقی که به باور بسیاری اولین حکم اعدام برای یک رییس یاکوزا در ژاپن است که سازمان جنایتکار او دستور قتل و شکنجه شهروندان را داده است. ساتورو نومورا ۷۴ ساله خطاب به دادگاه منطقه فوکووکا در غرب ژاپن که روز سه شنبه برگزار شد، می گوید: «من خواستار یک تصمیم عادلانه بودم… برای باقی زندگیت از این تصمیم پشیمان خواهی شد». به نظر می رسد این اولین باری باشد که یک مقام ارشد یاکوزا در ژاپن به اعدام محکوم می شود. نومورا که رییس سندیکای جنایتکار «کودو-کای» در جنوب غرب ژاپن است، اتهامات مطرح شده علیه خود مبنی بر این عامل حملات خشونت بار بوده را رد کرده در حالی که کودو-کای به عنوان خشن ترین گروه یاکوزا در ژاپن شناخته می شود.

به گفته یک رسانه ژاپنی اما هیچ مدرک قابل توجهی که نشان دهد نومورا دستور حملات منتسب به خود را داده، در دادگاه ارائه نشده است. با این وجود، در هنگام اعلام رأی دادگاه، قاضی مدعی شد دار و دسته کودو-کای تحت قوانینی بسیار سختگیرانه عمل می کرده و بدین ترتیب غیرممکن است که حملات بدون دستور و رضایت رهبر گروه انجام شده باشد. دادگاه مذکور برای رسیدگی به حملات اعضای کودو-کای بین سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۴ برگزار شده بود. در این دوره زمانی، رییس سابق یک اتحادیه ماهیگیری با سلاح گرم مورد حمله قرار گرفته و کشته شد و سپس سه نفر دیگر، از جمله یک پرستار و یک مامور سابق پلیس، مورد اصابت گلوله قرار گرفته یا با حمله چاقو دچار جراحت شدند. وکلای مدافع متهم قصد اعتراض به این حکم را دارند. در کنار حکم اعدام نومورا، فومیو تانوئه که نفر دوم یاکوزای کودو-کای است نیز در همین دادگاه به حبس ابد محکوم شد.

یک رییس یاکوزا در ژاپن به اعدام محکوم می شود، اتفاقی که به باور بسیاری اولین حکم اعدام برای یک رییس یاکوزا در ژاپن است

یک رییس یاکوزا در ژاپن به اعدام محکوم می شود، اتفاقی که به باور بسیاری اولین حکم اعدام برای یک رییس یاکوزا در ژاپن است

در دهه های اخیر، قوانین سختگیرانه تری نسبت به دار و دسته های خلافکار، کاهش تحمل اجتماعی و اقتصاد ضعیف شده ژاپن منجر به کاهش عضویت در گروه های یاکوزایی شده است. علاوه بر صدور دستور قتل رییس سابق یک اتحادیه ماهیگیری که در ساخت پروژه های بندری اعمال نفوذ کرده بود، نومورا به برنامه ریزی و دستور حملات سال ۲۰۱۴ به یکی از بستگان قربانی و حمله با چاقو در سال ۲۰۱۳ به یک پرستار در کلینیکی که نومورا در آن تحت درمان قرار گرفته بود، متهم شده است. تیراندازی به یک مامور سابق پلیس که در مورد فعالیت های خلافکارانه کودو-کای تحقیق می کرد نیز به نومورا و گروه او نسبت داده شده است، که با جراحت های شدید به ناحیه کمر و پاهای قربانی همراه بود.

یک رییس یاکوزا در ژاپن به اعدام محکوم می شود، اتفاقی که به باور بسیاری اولین حکم اعدام برای یک رییس یاکوزا در ژاپن است

یک رییس یاکوزا در ژاپن به اعدام محکوم می شود، اتفاقی که به باور بسیاری اولین حکم اعدام برای یک رییس یاکوزا در ژاپن است

گروه های یاکوزا همراه با آشفتگی و هرج و مرج پس از پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفته و به سازمان هایی خلافکار با سرمایه میلیارد دلاری تبدیل شدند، گروه هایی که در هر زمینه ای، از قاچاق مواد مخدر و روسپیگری تا حفاظت از چهره ها و جنایات سازمان یافته فعالیت داشتند. برخلاف مافیای ایتالیا یا سازمان های جنایی در چین، یاکوزا از دیرباز یک حوزه خاکستری در ژاپن بوده که غیرقانونی نبوده و دارای یک دفتر مرکزی و فرماندهی بوده که از چشم پلیس پنهان نبوده است. با بیش از ۱۰۰ زندانی در انتظار اعدام، ژاپن یکی از معدود کشورهای توسعه یافته است که هنوز مجازات اعدام را به اجرا می گذارد. علیرغم انتقادهای بین المللی، حمایت ملی از مجازات اعدام در ژاپن بالاست.

  • نویسنده : قیام خوراسانی
  • منبع خبر : برترین ها و باشگاه خبر