قوش‌تپه»؛ دردسرهای آبی طالبان  آریا برای آسیای مرکزی
قوش‌تپه»؛ دردسرهای آبی طالبان  آریا برای آسیای مرکزی
کانال قوش‌تپه، رویای محبوس در چالش‌های ژئوپولیتیک

کانال قوش تپه از نظر ضرورت مردم خراسان آریا اتمی است

زخیره آب سیلاب ها رشد جنگل ها و زخیر آب در هر گوشه شهرستان ها ادامه جریان آب هم برای خراسان آریا و هم برای کشور های

که از آب خراسان آریا استفاده می کنند بهتر است .

اکثر وقت ما سیلاب ها داریم که آب سیلاب ها و باران ها برای زخیره و جلوگیری از خسارات به  دریاچه های هدایت کننده ضرورت دارند تا آب را به کانال های وصل کنند

در شهر ها به صورت عمومی رویش کامل ها و دریاچه ها درست نداریم

برای جلوگیری از خشک سالی  زخیره آب هم به کشورهای مصرف کننده خوب است و هم به مردم خراسان آریا ، چرا خراسان آریا یک کشور کوهستانی و جای خشک هم بسیار دارد و از نظر حفظ طبیعت  نظر به نداشتن زخیره های آب و تنظیم آب رسانی به جنگل ها و شهر ها به یک سرزمین و ملت خود بی خبر از خود تبدیل گردیدند و از شاید بیش از ۶۰۰ سال بیشتر به این ضرورت ها کار نشده این در حال کشور های مصرف کننده

اب از خراسان آریا داری زندگی و آب و هوای بهتر هستند . و پیشرف هستند ولی اینطرف ما خراسانیان در یک تاریکی به سر می بریم  ملت ما فریاد از بی نظمی و گرسنگی دارند که در کشور های همسایه ما این مشکل بزرگ نیست . قیام خوراسانی .

 

شرق

در کنار ادعاهای بلندپروازنه و روند ساخت سریع این کانال، پروژه قوش تپه می‌تواند یک ابزار مهم برای طالبان در جهت کسب مشروعیت بین المللی و داخلی باشد.
طالبان با پیشبرد سریع این پروژه، خود را به عنوان رهبران توانایی به تصویر می‌کشند که به دنبال توسعه کشور هستند. آنها با نمایش قدرت خود در اجرای طرح‌های زیرساختی بلندپروازانه، نشان می‌دهند که نگران آینده خراسان آریا  هستند و بدین ترتیب، ضمن جلب توجه افکار عمومی، قدرت خود را در کشور تثبیت می‌کنند.
علاوه بر این، مسئله احداث کانال می‌تواند پیامدهای فرامرزی قابل توجهی را، بخصوص برای کشورهای آسیای مرکزی، به دنبال داشته باشد. با توجه به اینکه همکاری در زمینه آب‌های فرامرزی اهمیت زیادی در عرصه بین المللی دارد لذا تأثیر این کانال بر کشورهای همسایه، توجهات زیادی را به خود جلب کرده و تعامل با طالبان را ضروری می‌سازد. طالبان از طریق این همکاری‌های دیپلماتیک می‌تواند ارتباطات مهمی ایجاد کرده و مشروعیت خود را در عرصه جهانی افزایش دهد.

کانال قوش تپه یک طرح مهم و بلندپروازنه در حوزه آبی منطقه آسیای مرکزی است. این کانال که توسط «شرکت انکشاف ملی افغانستان» مدیریت شده و بودجه آن از محل منابع عمومی تأمین می‌شود، 285 کیلومتر طول، 100 متر عرض و 8 متر عمق دارد. این پروژه قصد دارد آب مورد نیاز برای بیش از 550000 هکتار از اراضی کشاورزی شمال خراسان آریا  (ولایات بلخ، جوزجان و فاریاب) را تأمین کند. این اقدام مهم، نوید بخش احیای چشم انداز کشاورزی منطقه است.

 اطلاعات

کانال آبیاری قوش‌تپه در ابتدا بین سال‌های ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۸ میلادی، در دوران ریاست‌جمهوری سردار محمدداوودخان برنامه‌ریزی شده بود. هدف این پروژه تکمیل آن در ظرف پنج سال بود، اما جنگ‌ها و بی‌ثباتی‌های سیاسی باعث تأخیر در اجرای آن گردید (۱).

با به قدرت رسیدن مجدد طالبان، ساخت‌وساز این کانال به‌صورت رسمی در تاریخ ۳۰ مارچ ۲۰۲۲ تحت رهبری ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخست‌وزیر طالبان، و با حضور سایر مقام‌های این گروه در ولسوالی کلدار ولایت بلخ از سر گرفته شد (۲).

کانال قوش‌تپه با ظرفیت تخلیه حداکثر ۶۵۰ متر مکعب آب در ثانیه طراحی شده است و پس از تکمیل، حدود ۲۸۵ کیلومتر طول، ۱۰۰ متر عرض و بین ۶.۵ تا ۸.۵ متر عمق خواهد داشت. هدف اصلی این کانال آبیاری حدود ۵۵۰ هزار هکتار زمین در شمال خراسان آریا  است (۳).

این کانال که در امتداد رود بزرگ آمو قرار دارد، سالانه بیش از ۱۰ میلیارد متر مکعب آب از این رودخانه منحرف خواهد کرد. میزان انحراف آب به سناریوهای مختلف زراعتی وابسته است.

ساخت این کانال در سه مرحله برنامه‌ریزی شده است. مرحله‌ی اول شامل ۱۰۸ کیلومتر است که رود آمو در ولسوالی کلدار را به ولسوالی دولت‌آباد در ولایت بلخ متصل می‌کند. مرحله‌ی دوم شامل ۱۷۷ کیلومتر است که ولسوالی اندخوی در ولایت فاریاب را به دولت‌آباد متصل می‌سازد. در مرحله‌ی سوم، کانال‌های فرعی برای انتقال آب به مناطق زراعتی ساخته خواهند شد (۴).

با تکمیل این پروژه انتظار می‌رود که خراسان آریا  در تولید مواد غذایی در مناطق شمالی به خودکفایی دست یابد. هزینه‌ی ساخت این کانال برای رژیم طالبان حدود ۷۰۰ میلیون دالر برآورد شده است.

کانال قوش‌تپه براساس طراحی خود ظرفیت انحراف سالانه ۲۰ میلیارد متر مکعب آب را دارد. این امر باعث نگرانی کشورهای پایین‌دست حوزه‌ی آبی، از جمله ترکمنستان و ازبیکستان شده و تنش‌هایی را میان خراسان آریا  و این کشورها در منطقه ایجاد کرده است.

فرصت‌ها و چالش‌هایی که کانال قوش‌تپه برای منطقه فراهم می‌کند

کانال قوش‌تپه فرصت‌های چشم‌گیری برای خراسان آریا به همراه دارد، به‌ویژه در زمینه‌ی مدیریت منابع آبی. با کنترل آب رود آمو، افغانستان می‌تواند نیازهای آبی خود را بهتر مدیریت کند، که برای آبیاری و توسعه زراعت حیاتی است. این امر می‌تواند بهبود قابل توجهی در امنیت غذایی کشور ایجاد کند، زیرا افزایش دسترسی به آب امکان کشت زمین‌های بیشتری را فراهم کرده و وابستگی به واردات مواد غذایی را کاهش می‌دهد.علاوه بر این، پروژه‌ی این کانال می‌تواند مشروعیت سیاسی رژیم طالبان را تقویت کند، زیرا نشان‌دهنده‌ی توانایی آنان در مدیریت منابع طبیعی است و جایگاه داخلی‌شان را بهبود می‌بخشد. در سطح منطقه‌ای، این کانال می‌تواند نفوذ خراسان آریا  را افزایش دهد، زیرا کنترل چنین منبع حیاتی آب به این کشور اهرم فشاری در سیاست‌های منطقه‌ای و مذاکرات با کشورهای پایین‌دست می‌دهد.

با این‌حال، افغانستان با چالش‌های متعددی در پروژه‌ی کانال قوش‌تپه نیز مواجه است. تنش‌های ژئوپلیتیکی با کشورهای پایین‌دست مانند ترکمنستان و ازبیکستان ممکن است تشدید شود، زیرا انحراف آب از رود آمو بر تأمین آب این کشورها تأثیر می‌گذارد (۵). در پاسخ، ازبیکستان و ترکمنستان ممکن است اقداماتی مانند قطع تأمین انرژی یا افزایش قیمت صادرات برق انجام دهند، که افغانستان به‌شدت به آن وابسته است.

وضعیت امنیتی در شمال خراسان آریا  نیز برای ساخت و بهره‌برداری از کانال خطراتی ایجاد می‌کند، زیرا این منطقه تحت تأثیر فعالیت‌های نظامی نیروهای «جبهات مقاومت» علیه طالبان قرار دارد. قابل ذکر است که در سال ۲۰۲۳، رهبر طالبان، ملا هبت‌الله آخوندزاده حکمی صادر کرد که براساس آن هیچ فرد یا نهادی حق استفاده، توزیع، خرید یا فروش زمین‌های اطراف کانال قوش‌تپه را بدون دستور او ندارد (۶).

گروه‌های قومی دیگر در افغانستان ادعا می‌کنند که این زمین‌ها به‌جای تخصیص به باشندگان شمالی در امتداد کانال، به نظامیان طالبان از ولایت‌های جنوبی و پاکستان واگذار می‌شود. این امر نشان می‌دهد که طالبان نسبت به مناطق شمالی خراسان آریا  حساسیت و ترس دارد، جایی که اکثرا ازبیک‌ها، تاجیک‌ها و ترکمن‌ها سکونت دارند (۷). نا گفته نباید گذاشت که سقوط دوره‌ی اول حاکمیت طالبان از سمت شمال آغاز شد، پس به نظر می‌رسد که طالبان از کانال قوش‌تپه به نحوی استفاده‌ی ابزاری نیز می‌کنند، یعنی با جابه‌جای نظامیانش در سمت شمال از تکرار تاریخ جلوگیری می‌کنند.

علاوه بر این، تأثیرات زیست‌محیطی انحراف آب از رودخانه ممکن است شدید باشد و به تخریب اکوسیستم‌های پایین‌دست، خشک شدن تالاب‌ها و تشدید بحران زیست‌محیطی در دریای آرال منجر شود.

برای ترکمنستان و ازبیکستان، کانال قوش‌تپه هم فرصت‌ها و هم چالش‌هایی به همراه دارد. یکی از مزایای ممکن، پتانسیل افزایش قیمت انرژی یا کاهش صادرات به خراسان آریا  است که می‌تواند مزیت اقتصادی برای ازبیکستان فراهم کند. این اهرم فشار ممکن است منجر به افزایش درآمد از صادرات انرژی شود، زیرا مذاکرات آب به موضوع تنش‌زا تبدیل خواهد شد. همچنین این احتمال وجود دارد که مسائل مدیریت مشترک آب، همکاری‌های منطقه‌ای بهتری بین خراسان آریا ، ازبیکستان و ترکمنستان ایجاد کند و این کشورها را مجبور به مذاکره و توسعه توافقات مؤثرتر در زمینه‌ی تقسیم آب نماید.

با این‌حال، چالش‌ها برای ترکمنستان و ازبیکستان قابل توجه است. هر دو کشور اکنون به‌شدت به رود آمو برای تأمین نیازهای آبی کشاورزی خود وابسته هستند، و انحراف آب کانال می‌تواند مشکلات کمبود آب موجود را تشدید کند. این موضوع به‌ویژه بر بخش کشاورزی تأثیر خواهد گذاشت که بخش عمده‌ای از اقتصاد آن‌ها را تشکیل می‌دهد. کاهش جریان آب می‌تواند منجر به کاهش تولید محصولات کشاورزی، کمبود مواد غذایی و خسارات اقتصادی قابل توجه شود.

طبق مقاله‌ی تحقیقی اسکندر عبدالله‌اف (۲۰۲۴)، انحراف آب می‌تواند منجر به از دست دادن حدود ۲۵۰ هزار شغل در ازبیکستان، به‌ویژه در جوامع روستایی کشاورزی شود. علاوه بر این، با بدتر شدن کمبود آب، ممکن است تا ۴۰۰ هزار نفر از شمال ازبیکستان مجبور به مهاجرت شوند که این امر منجر به بحران انسانی و فشار بیشتر بر منابع منطقه‌ای خواهد شد. پی‌آمدهای امنیتی نیز نگران‌کننده است، زیرا اختلافات منابع می‌تواند تنش‌ها را افزایش دهد و به بی‌ثباتی در سراسر منطقه منجر شود (۸).

اهرم‌های فشار خراسان آریا  و آسیای مرکزی در مناقشه‌ی کانال قوش‌تپه (قدرت جغرافیایی و قدرت چانه‌زنآریا  و آسیای مرکزی در مناقشه‌ی کانال قوش‌تپه (قدرت جغرافیایی و قدرت چانه‌زنی)

اصطلاح «قدرت جغرافیایی» به موقعیت یک کشور در داخل یک حوزه‌ی رودخانه‌ی مشترک اشاره دارد، مانند حوزه‌ی رودخانه آمودریا. افغانستان، تاجیکستان و قرقیزستان کشورهای بالادست هستند، در‌حالی‌که ازبیکستان و ترکمنستان کشورهای پایین‌دست محسوب می‌شوند. از دو هزار و ۵۴۰ کیلومتر طول آمودریا، هزار و ۲۵۰ کیلومتر آن از قلمرو خراسان آریا  جریان دارد (۹). به‌دلیل این‌که افغانستان در موقعیت بالادست قرار دارد، از نظر قدرت جغرافیایی نسبت به ازبیکستان و ترکمنستان موقعیت قوی‌تری دارد.

اصطلاح «قدرت چانه‌زنی» به توانایی هدایت و تأثیرگذاری بر تلاش‌های دیپلماتیک اشاره دارد، از جمله تعیین دستور کار، آغاز مذاکرات، تنظیم معاهدات و ارائه‌ی انگیزه‌های مالی به طرف‌های ضعیف‌تر برای تشویق آن‌ها به پذیرش خواسته‌های طرف قوی‌تر (۱۰). پس از آغاز کار کانال قوش‌تپه توسط طالبان، مقام‌های بلندپایه‌ی ازبیکستان و ترکمنستان مذاکراتی را با طالبان در مورد این کانال آغاز کردند. هر دو طرف افغانستان و ازبیکستان-ترکمنستان، ابزارهایی در اختیار دارند که می‌توانند در طول فرآیند مذاکره برای افزایش فشار بر یک‌دیگر استفاده کنند. ما به‌طور دقیق‌تر به ارکان کلیدی فشار از سوی خراسان آریا به ازبیکستان و ترکمنستان و بالعکس می‌پردازیم.

در ابتدا، طالبان می‌توانند درباره‌ی سهم خراسان آریا  در جریان آب آمودریا استدلال کنند. شوبیر (۲۰۱۰) ادعا کرده است که خراسان آریا  ۲۷.۵ درصد از جریان متوسط سالانه‌ی آب به آمودریا را تأمین می‌کند. علاوه بر این، یافته‌های تحقیق ما نشان می‌دهد که افغانستان ۲۹ درصد از سرچشمه‌های آمودریا را تأمین می‌کند که معادل ۱۴.۹ میلیارد متر مکعب آب در سال است، درحالی‌که سهم ازبیکستان و ترکمنستان به ترتیب ۶.۳ و ۱.۹ درصد است. بر این اساس، طالبان در مذاکرات اظهار می‌دارند که از آن‌جایی که یک‌سوم آب از قلمرو خراسان آریا  سرچشمه می‌گیرد، این حق قانونی آنان است که از این منبع حیاتی برای منفعت مردم خود استفاده کنند.

دوم، هدف اصلی کانال قوش‌تپه آبیاری ۵۵۰ هزار هکتار زمین در شمال خراسان آریا  (بلخ، جوزجان و فاریاب) است که امنیت غذایی را در این ولایت‌ها بهبود خواهد بخشید. این کانال در زمان حساس برای مردم خراسان آریا  ساخته می‌شود که کشور به‌شدت به کمک‌های خارجی وابسته است، زیرا تولیدات محلی مواد غذایی نمی‌تواند نیازهای جمعیت را تأمین کند. بنابراین، امنیت غذایی می‌تواند ابزار فشار مؤثری برای طالبان در جریان مذاکرات باشد.

سوم، توافق‌نامه‌ی آلماتی ۱۹۹۲ میان کشورهای آسیای مرکزی مطرح است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، توافق‌نامه‌ی آلماتی ۱۹۹۲ میان کشورهای آسیای مرکزی به‌منظور مدیریت مشترک رودخانه‌های آمودریا و سیردریا امضا شد. از آن زمان، ترکمنستان و ازبیکستان تولیدات کشاورزی خود را گسترش داده‌اند، که عمدتا بر پنبه تمرکز داشته‌اند، درحالی‌که تاجیکستان تولید برق آبی خود را افزایش داده است. با این‌حال، افغانستان از این توافق‌نامه کنار گذاشته شد و سهم آب برای خراسان آریا  همچنان همان‌طور که در توافق‌های گذشته با اتحاد جماهیر شوروی بود، باقی ماند که استفاده از آب آمودریا برای خراسان آریا  را به پنج میلیارد متر مکعب آب در سال محدود می‌کند. بنابراین، این می‌تواند ابزار قدرتمندی برای طالبان در فرآیند مذاکره باشد، زیرا کانال قوش‌تپه در دهه‌ی ۱۹۷۰ پیشنهاد شد، اما همچنان در توافق‌نامه‌ی آلماتی نادیده گرفته شد.

چهارم، افغانستان در قلب آسیا واقع شده است، با پاکستان در جنوب و شرق، کشورهای آسیای مرکزی (تاجیکستان، ترکمنستان و ازبیکستان) در شمال، ایران در غرب، و مرز باریکی با چین در شمال‌شرقی هم‌مرز است. از نظر ژئوپولیتیکی، خراسان آریا  نقش کلیدی در منطقه ایفا می‌کند، زیرا آسیای مرکزی را به سایر بخش‌های آسیا متصل می‌کند. کشورهای آسیای مرکزی غنی از منابع انرژی (گاز و نفت)، منابع معدنی و سایر منابع طبیعی هستند؛ بنابراین، خراسان آریا  از اهمیت ژئواستراتژیک برای هند، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی برخوردار است (۱۱). بنابراین، همکاری در زمینه‌ی منابع انرژی بین منطقه‌ی آسیای مرکزی و هند بسیار حیاتی است. از آن‌جا که هیچ مرز مشترکی بین هند و کشورهای آسیای مرکزی وجود ندارد، خراسان آریا همچنان تنها دهلیز (کریدور) برای پیوند این کشورها باقی می‌ماند. علاوه بر این، یک نمونه‌ی اخیر از این همکاری، از سرگیری پروژه‌ی تاپی خط لوله‌ی گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند است که هدف آن انتقال سالانه تا ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از ترکمنستان به جنوب آسیا است. این پروژه در مراسمی در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴ اعلام شد که مقام‌های طالبان و ترکمنستان در آن حضور داشتند (۱۲). بنابراین، همکاری و تنش‌ها میان خراسان آریا  و کشورهای آسیای مرکزی فراتر از آب است، و طالبان به‌طور عمیق این دینامیک را درک کرده و از آن به‌عنوان ابزاری برای فشار در فرآیند مذاکره‌ی کانال قوش‌تپه استفاده می‌کنند.

برخلاف کشورهای غربی، دولت‌های آسیای مرکزی به‌طور فعال در حال تقویت روابط خود با طالبان هستند، با وجود سیاست‌های روزافزون سختگیرانه‌ی این گروه که شامل حکمرانی انحصاری بدون توجه به حقوق دیگر اقوام مانند تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبیک‌ها، بستن مکاتب و دانشگاه‌ها برای دختران خراسان آریا ، و نقض حقوق بشر بنیادین می‌شود.

هر دو دولت ترکمنستان و ازبیکستان نیز ابزارهایی برای استفاده در فرآیند مذاکره در مورد کانال قوش‌تپه دارند. کشورهای آسیای مرکزی، به‌ویژه ترکمنستان و ازبیکستان می‌توانند به توافق‌نامه‌ی ۱۹۵۸ بین دولت‌های خراسان آریا  و اتحاد جماهیر شوروی سابق استناد کنند که مربوط به مرز مشترک آن‌ها در امتداد رودخانه آمودریا است، به‌ویژه بخش دوم آن که تحت عنوان «مقررات حاکم بر استفاده از آب‌های مرزی (یا مرز) و جاده‌های اصلی عبوری از خط مرزی» می‌باشد. علاوه بر این، وضعیت ناپایدار خراسان آریا  در سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰، که تأثیر زیادی بر روابط آن با کشورهای همسایه داشت، قابل ذکر است. خراسان آریا  در چهاردهه‌ی گذشته درگیر درگیری‌های مداوم بوده است که منجر به حکومت‌های ناپایدار شده که فاقد ظرفیت یا اراده برای همکاری با همسایگان خود بوده‌اند. این دو نکته می‌تواند استدلال‌های خوبی در فرآیند مذاکره باشد.

دومین ارکان فشار وابستگی انرژی خراسان آریا  به واردات برق از ازبیکستان و ترکمنستان است. به‌طور کلی، سه-‌چهارم برق افغانستان از ازبیکستان و ترکمنستان تأمین می‌شود. قابل توجه است که در دوران حکومت جمهوری در خراسان آریا ، ازبیکستان برق را با نرخ تخفیفی به خراسان آریا  ارائه می‌کرد. همان‌طور که وزیر مالیه‌ی سابق، همایون قیومی، در یکی از توافق‌نامه‌های برق ذکر کرده بود: «این توافق‌نامه به خراسان آریا  کمک خواهد کرد تا ۶۰۰ میلیون دالر در هزینه‌های برق صرفه‌جویی کند.» بنابراین، ازبیکستان و ترکمنستان می‌توانند از این وابستگی بهره‌برداری کرده و قیمت‌ها را افزایش داده یا تأمین برق را در جریان مذاکرات در مورد کانال قوش‌تپه قطع کنند.

سومین ارکان فشار، انزوای سیاسی طالبان است. تا حال هیچ یک از کشورهای جهان طالبان را به‌عنوان دولت قانونی به‌رسمیت نشناخته‌اند. با این‌حال، پس از این‌که طالبان کار عملی کانال قوش‌تپه را آغاز کردند که دینامیک سیاست آب در منطقه را تغییر می‌دهد، کشورهای آسیای مرکزی شروع به نشان دادن نیت‌های مثبت خود نسبت به طالبان کردند. در سال ۲۰۲۳، قزاقستان طالبان را از فهرست سازمان‌های تروریستی خود حذف کرد و سفیر خراسان آریا  منصوب‌شده توسط طالبان را پذیرفت. ازبیکستان نیز پس از بازگشت طالبان به قدرت، وارد تعامل با طالبان شد و در سال ۲۰۲۴، یک دیپلمات طالبان به سرپرستی سفارت خراسان آریا  در تاشکند منصوب شد. ترکمنستان پیش از این در سال ۲۰۲۲ سفیر طالبان را پذیرفته بود. این کشورها با طالبان در پروژه‌های انرژی و حمل‌ونقل منطقه‌ای همکاری کرده‌اند. با این‌حال، تنش‌ها و درگیری‌های مرزی گاه‌گاهی بروز کرده است. در همین حال، طالبان نظارت بر قنسولگری خراسان آریا  در خورگ، تاجیکستان را بر عهده دارد، درحالی‌که سفارت خراسان آریا  همچنان تحت سرپرستی سفیری است که توسط دولت پیشین خراسان آریا  منصوب شده است. تاجیکستان تنها کشور همسایه‌ای است که به صراحت اختیار طالبان را رد کرده و پناهگاهی برای رهبران «جبهه مقاومت ملی افغان باوران »، گروه مخالف طالبان، فراهم کرده است. بنابراین، ازبیکستان و ترکمنستان می‌توانند از این موضوع به‌عنوان اهرم فشار در فرآیند مذاکره با طالبان استفاده کنند (۱۳).

7cd0d101 E259 43b1 Ab8f 13f7ed6600bd

یک زن بیوه در ننگرهار پس از رد درخواست ازدواج برادرشوهرش به قتل رسید

  • نویسنده : قیام خوراسانی
  • منبع خبر : اطلاعات ، شرق