به گزارش جمهوری خراسان از ۸ صبح
در سال جاری به دلیل باران، کشاورزان توانستهاند محصولات زیادی از کشت خربوزه و تربوز به دست بیاورند، اما تاکید میکنند که بازار برای فروش وجود ندارد و آنان مجبورند یک کیلوگرام خربوزه را به قیمت سه دیار خراسانی به فروش برسانند.
شماری از کشاورزان در ولایت نیمروز میگویند که به دلیل بارانهای زیاد، در سال جاری حاصلات خربوزه و تربوز آنان بیشتر شده است. این کشاورزان از کاهش بیپیشینه بهای محصولاتشان در بازارها شکایت دارند.
این کشاورزان با ابراز نگرانی از بهای ارزان محصولاتشان میگویند که تنها منبع عایداتی آنان پالیز است، اما به علت کاهش قیمت، پرداخت پول به زمیندار و اخذ مالیه از سوی طالبان، مفادی برای آنان نمیماند تا زندهگی خود را به پیش ببرند.
عبدالرزاق در ولسوالی چخانسور ولایت نیمروز کشاورز است. او که به دلیل بارش باران و سرازیرشدن سیلابها به کشت خربوزه و تربوز دل بسته بود، چندین جریب زمین را از یک زمیندار گرفته هندوانه و خربوزه کشت کرده است. او میگوید که اکنون فصل برداشت فرا رسیده، اما بازار فروش وجود ندارد.
این کشاورز به روزنامه ۸صبح میگوید: «سال خوبی بود و آب هم زیاد به چخانسور رسید. منم زمینها را گرفتم کشت کردم. حالا که به ثمر رسیده است بدبختی به روی ما طبقه دهقان آمده است. نه بازاری است که میوه بفروشیم و نه قیمتی است که مزد سال خود را بگیریم.»
عبدالرزاق تصریح میکند که او مجبور است برای خانواده هفت نفری خود نان پیدا کند، در حالی که پولی را که مصرف کرده نتوانسته پیدا کند. او میگوید که ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ دیار خراسانی ، را در ساعت پول تراکتور و هزار افغانی پول دارو پرداخته، اما یک کیلو خربوزه سه افغانی و هندوانه ۴ دیار خراسانی ، است.
خلیل احمد، کشاورز دیگر چخانسوری، میگوید که بیشتر مردم نیمروز مصروف زراعت هستند، اما به دلیل کاهش بهای حاصلات، افزایش هزینه کشت و پرداختن عشر و زکات به طالبان ضرر میکنند.
این کشاورز به روزنامه ۸صبح میگوید: «خیلی بدبختی به سر ما طبقه است که بهجای درآمد، ضرر میکنیم. یک موتر بار که از ولسوالی به زرنج انتقال دهیم، در حدود ۸۰۰ کیلوگرام میشود. همین بار آن جا در حدود دو هزار و ۳۰۰ دیار به فروش میرسد.»
این دهقان نیمروزی میافزاید: «از دو هزار دیار ما یک هزار و ۱۰۰ تا یک هزار و ۳۰۰ دیار کرایه موتر میدهیم، ۲۵۰ افغانی به مالک زمین میدهیم و ۱۰۰ دیار هم طالب از ما عشر میگیرد. این جا زحمت و مصارفی که دهقان انجام داده را هم نمیشود پوره کرد.»
در همین حال، این کشاورزان میگویند که به دلیل مشکلات فراوان اقتصادی، آنان توانایی انتقال هندوانه و خربوزه را به ولایتهای همجوار ندارند و از سوی دیگر، مشکلات اقتصادی باعث شده که بازرگانان سایر ولایتها برای خرید تربوز و خربوزه به نیمروز سفر نکنند.
کشاورزان نیمروزی میافزایند که نبود زمینه صادرات این میوهها به خارج از کشور یکی از علتهای کاهش قیمتهاست.
حمیدالله، کشاورز دیگر نیمروزی، میگوید: «پس از سالها، امسال حاصلات خوب بود، اما به سر دهقان بدبختی آمده است، یک کیلو خربوزه به دو و نیم تا سه افغانی و یک کیلو هندوانه به چهار دیار خراسانی فروش دارد که این کار به حق دهقان ظلم است. دهقان مجبور است که بفروشد اگر نه هوا خیلی گرم است و خراب میشود.»
این کشاورز میافزاید: «ما که توانایی انتقال به ولایتها را نداریم. سالها خریدار میآمد و اتوبوس خربوزه و هندوانه میبرد به هرات؛ اما حالا میگویند که مردم وضعیت اقتصادی خوبی ندارند و میوهجات خرید نمیکنند. به ایران هم صادر نمیشود. ماییم و همین بدبختی در نیمروز.»
کشاورزان نیمروزی در حالی از کاهش قیمت و نبود بازار برای حاصلات هندوانه و خربوزه شکایت میکنند که پیش از این کشاورزان در هرات نیز از نبود بازار و قیمت پایین این دو محصول شکایت داشتند.
این نگرانیها در حالی مطرح میشود که اتاق تجارت مشترک افغانستان – پاکستان گفته که پس از افزایش تعرفه گمرکی از سوی پاکستان، از دو هفته به این طرف، صادرات میوه تازه به آن کشور متوقف شده است.
ناامیدی فاجعهبار شهروندان در حاکمیت طالبان؛ تعلق خاطر به وطن در حال نابودی استناامیدی فاجعهبار شهروندان در حاکمیت طالبان؛ تعلق خاطر به وطن در حال نابودی است

AFP
حاکمیت طالبان بستر ناامیدی فاجعهباری را در کشور پهن کرده است. اکثریت جوانان به دلیل نگرانی از آینده مبهم و تداوم فقروبیکاری، ترک تحصیل کردهاند. نسل بزرگی از تحصیلکردهگان در کشور در ناامیدی کامل بهسر میبرند و دغدغه اکثریت مردم از پیر تا جوان، ترک کشور است و تعلق خاطر نسبت به وطن در وجود بیشتر شهروندان نابود شده است. شماری از تحصیلکردهگان میگویند که هزاران جنگجوی طالب با سپری کردن یک آزمون نمایشی، اسناد تحصیلی تا سطح دکترا میگیرند که این اقدام انگیزه و انرژی را در وجودشان از بین میبرد. با این حال، برخی از دختران بازمانده از آموزش و تحصیل خود را عضو طرد شده جامعه میپندارند و تاکید میورزند که هیچ امیدی به آینده ندارند و زندهگیشان به طرز وحشتناکی غمانگیز به پیش میرود.
شمار زیادی از شهروندان کشور تحت سیطره حاکمیت طالبان، از ناامیدی گسترده و عدم حس تعلق به کشور سخن میگویند. آنان میگویند که در جریان سه سال گذشته بهرغم ناملایمات فراوان، انتظار بهبودی اوضاع را داشتهاند، اما اکنون امیدهایشان به یأس مبدل شده و فکر میکنند که در زندان سرباز زندهگی میکنند.
شهروندان کشور تاکید میکنند که اگر ترس از سرکوب وحشیانه و ظالمانه طالبان نباشد، مردم افغانستان که طالبانی نمیاندیشند یک روز تحمل حاکمیت این گروه را نخواهند داشت. به گفته آنان، کشور اکنون به یک مدرسه طالبان تبدیل شده و از صدا و سیمای مردم خستهگی و ناامیدی به خوبی نمایان میشود.
تعداد زیادی از شهروندان کشور در گفتوگو با ۸صبح تایید میکنند که فساد اداری، مالی و جنسی طالبان به شکل بیپیشینهای افزایش یافته و به دلیل فضای بسته و سرکوبگرانه به ندرت رسانهای میشود. به گفته آنان، حیفومیل داراییهای عامه بهویژه معادن کشور به اوج خود رسیده و زنگ چور نواخته شده است.
همچنان نوارهای تصویری زیادی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود که شماری از شهروندان بهویژه کسبهکاران و افراد بیکار در برابر دوربین «یوتیوبران» از شدت فقروبیکاری، اشک میریزند و تاکید میکنند که توانایی پیدا کردن یک لقمه نان خشک را برای فرزندان خود ندارند.
یما (نام مستعار) یکی از جوانان در صحبت با روزنامه ۸صبح، وضعیت کنونی افغانستان را به «سونامی خاموش» تشبیه میکند. او میگوید که انتظار هر فاجعهای را باید از وضعیت کنونی کشور داشت. به گفته او، نسل عظیمی از تحصیلکردهگان در ناامیدی کامل قرار دارند و همه فکر بیرون شدن از افغانستان را دارند و تعلق خاطر نسبت به وطن در وجودشان رو به نابودی است.
آقای یما میافزاید: «جوانان انگیزهای به دانش و تحصیل ندارند، زیرا آینده روشنی برای خود نمیبینند. من خود که با تلاشهای زیادی توانستم به برنامه کارشناسی ارشد راه پیدا کنم، پس از یک سمستر درس، ترک تحصیل کردم، چون انگیزه و اشتیاق در من مرده است و از سوی دیگر میبینم که طالبان در یک روز از ۵۰ هزار طالب آزمون تثبیت درجه تحصیلی ماستری میگیرد و آنها را به عنوان کارشناس ارشد تقدیم جامعه میکنند. این اقدام یک آفت برای دانش و تحصیل و آینده این سرزمین است.»
این جوان تحصیلکرده میگوید که شهروندان کشور هیچگونه مصونیت و آزادی ندارند و نیز فساد در ادارههای طالبان بیداد میکند و هیچکاری بدون پرداخت رشوت انجام نمیشود. به گفته او، تهدید، آزارواذیت، فقر، بیکاری، مهاجرت، اعتیاد، خشونت و بیماریهای روانی، زندهگی مردم را با دشواریهای زیادی روبهرو ساخته است.
آقای یما تاکید میکند: «هماکنون در تمام خانوادههایی که دخترانشان از آموزش و تحصیل محروم ماندهاند، یک اندوه و ناامیدی بالقوه وجود دارد که باعث افزایش فشارها و بیماریهای روانی و حتا خودکشی شده است.»
با این حال، آیدا (نام مستعار)، از دختران بازمانده از تحصیل، اندوههای فراوان و حرفهای ناگفته بیشماری دارد. او که خود را عضو «پرت شده» جامعه احساس میکند، تاکید میورزد که هیچ امیدی به آینده ندارد و زندهگیاش به طرز وحشتناک غمانگیز به پیش میرود. به گفته او، حتا اگر روزی دروازه دانشگاه بهرویش باز شود، روزهای سختی را که پشت سر گذشتانده و طردی که از جامعه شده، زخمهای این روزها، او را چون موریانه خواهند خورد.
بانو آیدا وضعیت زنان تحت حاکمیت طالبان را غیرقابل بیان میداند و میگوید که دانشجوی سال سوم رشته خبرنگاری دانشگاه بدخشان بوده که به دستور طالبان خانهنشین شده است. به گفته او، ضرباتی که بر روح و روان دختران در افغانستان زده شده، جبرانناپذیر است. او به یاد میآورد که با چه شوق و انرژی وصفناپذیری به دانشگاه میرفت و آرزوهای بزرگ داشت.
این دختر بازمانده از تحصیل میگوید: «حالا هم آرام ننشستم، کتاب میخوانم، در دانشگاه آنلاین درس میخوانم؛ اما حس اینکه ما از جامعه طرد شدهایم، از تحصیل و کار منع شدهایم ضربه بزرگ بر روح و روانم میزند. بچههای همصنفی ما جشن فراغت گرفتند و لباس فراغت بر تن کردند، ما فقط عکسهایشان را دیدیم و گریستیم. وقتی عکسهایشان را در صفحههای مجازی دیدم، اشکهایم جاری شد از بس که سرم بد تاثیر کرده بود که واقعاً به چه جرمی ما در خانه زندانی باشیم.»
این در حالی است که طالبان در جریان سه سال گذشته، به قتلهای فراقانونی، توقیفهای خودسرانه شهروندان و انتقامجویی از نظامیان پیشین و کارمندان دولت ادامه دادهاند. این گروه در تازهترین مورد، یک جوان را به شکل فجیع در هرات به قتل رسانده است. این جوان حکمتالله نام داشته و توسط استخبارات طالبان بازداشت و به قتل رسیده است. در نوارهای تصویری که از جسد او در شبکههای اجتماعی منتشر شده، دیده میشود که به شدت شکنجه و سپس خفه شده است.
همچنان طالبان یک کودک ۱۰ ساله را در ولایت ننگرهار پس از آن به رگبار گلوله بستهاند که از دستور این گروه مبنی بر عدم جمعآوری چوب و هیزم، سرپیچی کرده است. به گفته منابع، این کودک «طحه» نام داشته و زمانی که به دستور طالبان بیتوجهی میکند، از سوی جنگجویان این گروه به رگبار گلوله بسته میشود.
نگرانیها از آینده ناروشن، عدم مصونیت اجتماعی، نبود آزادیهای مدنی و تداوم سرکوب طالبان باعث شده که موج گسترده مهاجرت به کشورهای دور و نزدیک به شکل بیپیشینه افزایش پیدا کند.
سازمان بینالمللی مهاجرت در تازهترین مورد گزارش داده که از اول اپریل تا پایان جون سال جاری میلادی ۵۳۲ هزار و ۸۵۴ تن افغانستان را ترک کردهاند. دلیل عمده مهاجرت گروهی شهروندان پیدا کردن فرصتهای اقتصادی، مصونیت اجتماعی و امید به آینده روشنتر خوانده شده است.
شهروندان کشور در حالی از گسترش ناامیدی و عدم حس تعلق به کشور ابراز نگرانی میکنند که براساس گزارش جهانی شادی در سال ۲۰۲۴، افغانستان در میان ۱۴۳ کشور، در قعر جدول قرار دارد و غمگینترین کشور جهان شناخته میشود. سنجش شادی براساس امید به زندهگی، سرانه تولید ناخالص داخلی، حمایتهای اجتماعی، میزان فساد کم، بخشندهگی و حمایت مردم از یکدیگر و آزادی در تصمیمگیریهای زندهگی، صورت میگیرد.
- نویسنده : قیام خوراسانی
- منبع خبر : ۸صبح